نجمه کریمیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، چندی پیش آماری مبنی بر اینکه امسال تعداد داوطلبان پسر در آزمون سراسری معادل ۳۷ درصد اعلام شد. در دهه های گذشته پسران دهه شصتی برای شرکت در کنکور با یکدیگر رقابت می‌کردند و ادامه تحصیل برای آنها یک منزلت اجتماعی تلقی می‌شد. در دهه ۹۰ همزمان با ورود دهه هفتادی ها به دانشگاه آمار داوطلب پسر کمی کاهش یافت و با تغییر شرایط اقتصادی کشور و رشد پی در پی تورم همزمان با تحریم‌های ظالمانه این روند شکل صعودی به خود گرفت. اکنون هم همانطور که گفته شد دهه هشتادی ها از دانشگاه رفتن گریزان شده‌اند و عطایش را به لقایش می‌بخشند.

متاسفانه طی سال‌های اخیر وضعیت ناپایدار اقتصادی سبب شده افراد به دنبال آموختن مهارت و ایجاد کسب و کار باشند و از طرفی دلالی بیش از شغل‌های دیگر درآمدزایی دارد  و به عقیده پسران چرا باید عمر خود را با رفتن به دانشگاه هدر دهیم. در حقیقت دانشگاه برای پسران معنای خود را از دست داده است.

اما برعکس آمار داوطلبان دختر در کنکور سراسری بالاتر است و رغبت بیشتری برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر دارند. به همین جهت سعی می‌کنند در رشته‌های پردرآمد همچون پزشکی و پیراپزشکی و …شرکت کنند. در نتیجه نسبت ورودی پسرها و دخترها به دانشگاه تغییر یافته و فاصله بسیار زیادی باهم دارد.

به عبارت دیگر امروزه تحصیلات دانشگاهی جایگاه خود را از دست داده و آنچنان اهمیت ندارد. طبیعتاً این مسئله باعث بروز مشکلات و چالش‌های اجتماعی خواهد شد ، زیرا در آینده دختران تحصیلات دانشگاهی دارند و پسران پس از کسب دیپلم وارد بازار کار شده و مدرک دانشگاهی ندارند. همین امر در ازدواج آن‌ها تأثیر گذار خواهد بود و تبعات اجتماعی به دنبال خواهد داشت.

دلایل گوناگونی وجود دارد برای اینکه پسران بازار کار را به دانشگاه رفتن ترجیح می‌دهند که مهم‌ترین آن شرایط اقتصادی حاکم و از طرفی تغییر نگرش پسران به دانشگاه رفتن و کسب درآمد است.

از سویی همواره این مردان هستند که به عنوان سرپرست خانواده باید برای تأمین معیشت تلاش کنند.

دلیل بعدی در ایجاد بی رغبتی پسران به دانشگاه این است که اشتغال برای فارغ التحصیلان وجود ندارد به همین دلیل انگیزه‌های تحصیلی کاهش پیدا کرده است. از این رو پسران معتقدند چرا ۴ سال وقت برای تحصیل بگذارند و در نهایت در شغل مرتبط با رشته تحصیلی مشغول به کار نشوند.در هر صورت این معضل هر ساله در حال شدت یافتن است و بایستی فکر اساسی برای آن اندیشید. واقعیت امر این است در آینده در بسیاری از شغل‌های مهم نیروی مرد وجود ندارد و این موضوع به جامعه آسیب می‌رساند. از این رو باید به فکر ایجاد انگیزه برای تشویق پسران به دانشگاه رفتن بود و از مسئله به سادگی عبور نکرد.

نجمه کریمیان