نجمه کریمیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، هفته ازدواج بهانه ای است برای پرداختن به این امر مهم که در سرنوشت زندگی هر فردی اهمیت بسیاری دارد.انسان با ازدواج می تواند به رشد و تکامل برسد و بسیاری از اهداف زندگی در زیر سایه ازدواج محقق می شود.اما متاسفانه در جامعه به جای اینکه به فلسفه و سواد ازدواج پرداخته شود، فقط بعد ظاهری و تشریفاتی آن که متشکل از آداب و رسوم های بعضا اشتباه است پرداخته می شود.از طرفی بسیاری از جوانان با برخوردهای سطحی و عاطفی دست به انتخاب شریک زندگی خود زده و وقتی پی به اشتباه خود می برند که دیگر دیر شده و راهی برای رهایی از تصمیم اشتباه خود ندارند.در این میان شاهد زندگی زوجی هستیم که طلاق عاطفی در آن حکم فرماست و سایه سردی بر سر آنها قرار دارد.

البته داستان سواد ازدواج به اینجا ختم نمی شود و به گونه ای دیگر نبودش به وضوح دیده می شود و آن زمانی است که زوجین وارد زندگی مشترک می شوند و هیچ شناختی درباره شخصیت یکدیگر ندارند و زبان همدلی و تفاهم در بین آنها وجود ندارد.زن به جای اینکه اقتدار به مرد دهد با دستور و اقتدارشکنی با مرد رفتار می کند و سواد آن را ندارد که چیزی جزء اقتدار دهی به مرد برای او اهمیت ندارد، سبب شکل گیری صمیمیت و احترام در بین آنها نمی شود.در نقطه مقابل مرد نیز شناختی از ماهیت وجودی زن ندارد و نمی داند محبت به زن چگونه می تواند زندگی آن دو را شیرین کند و تفاهم بین آنها برقرار شود.

بدین ترتیب آنچه که امروزه مشاهده میکنیم اینکه وقتی زوجین شناختی از نقش خود در زندگی نداشته باشند ،یا نقش ها تغییر می کند و زن به جای مرد و مرد به جای زن قرار می گیرد و یا اینکه حرمت شکنی بین آنها اتفاق می افتد. از سویی عدم داشتن رابطه صحیح بین زوجین نه تنها زندگی آن دو را بلکه خانواده ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.وقتی زن و شوهر سواد ازدواج را نیاموخته باشند حتی با خانواده همسر نمی تواند ارتباط صحیح و به جایی برقرار کند و این امر نقطه شروع اختلافات و تعارضات زناشویی در زندگی مشترک خواهد بود.بنابراین نقش سواد ازدواج در ایجاد تفاهم در زندگی زناشویی و خانواده ها ایفا می کند.

بدین ترتیب به سبب عدم سواد ازدواج زندگی در سرازیری قرار می گیرد و هیچ احترام وتوجهی در آن وجود ندارد.گرچه نمی توان فقط زوجین را سبب عدم یادگیری سواد ازدواج دانست بلکه خانواده ها و جامعه از جمله محیط آموزشی نیز در یادگیری این امر دخیل هستند.بنابراین سواد ازدواج امری اکتسابی است که از همان دوران کودکی تا جوانی به طدر مستمر قابل یادگیری است.

جوانانی که از داشتن سواد ازدواج برخوردارند در انتخاب همسر و بعد از آن در روابط زناشویی منطقی تر عمل می کنند و زندگی مشترک موفقی را تجربه می کنند.

باتوجه به آمار افزایشی طلاق در کشور و ضرورت پرداختن به یادگیری سواد ازدواج بایستی خانواده ها و مسئولان آموزشی و فرهنگی کشور به این مسئله پرداخته و افراد را با داشتن چنین مهارتی وارد زندگی مشترک کنند‌.زیرا ریشه بسیاری از اختلافات زناشویی بی سوادی در ازدواج است که اگر به آن به طور جدی پرداخته شود جلوی بسیاری از اختلافات و طلاق ها گرفته می شود.بنابراین بایستی از دوران کودکی تا جوانی به آن پرداخته شود.

نجمه کریمیان