نجمه کریمیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، جشنواره فیلم کن، یکی از معتبرترین رویدادهای سینمایی جهان، بار دیگر با انتخاب‌ها و مواضع خود حاشیه‌ساز شد. اهدای نخل طلای کن به فیلمی از جعفر پناهی، فیلم‌سازی که آثارش در ایران فاقد مجوز رسمی‌اند، واکنش‌های گسترده‌ای در پی داشته است. بسیاری این انتخاب را نه صرفاً یک تصمیم هنری، بلکه اقدامی سیاسی و حتی تقابلی با نهادهای رسمی جمهوری اسلامی ایران از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضاییه قلمداد می‌کنند.

جعفر پناهی سال‌هاست که در قالب سینمای مستقل و اصطلاحاً زیرزمینی فعالیت می‌کند. آثار او عمدتاً بازتابی از نقدهای اجتماعی و ساختارشکنانه‌ هستند و همین ویژگی‌ها، اگرچه در فضای رسمی و قانونی سینمای ایران با محدودیت مواجه می‌شود، اما در محافل غربی مورد تحسین قرار می‌گیرد. نخل طلای اخیر نیز در ادامه همین رویکرد است؛ رویکردی که برخی آن را حمایت از آزادی بیان می‌دانند و برخی دیگر آن را تداوم سیاست‌های ضدایرانی در پوشش حمایت از هنر.

فارغ از دیدگاه‌های سیاسی، مسأله اصلی اینجاست که کن تا چه حد به جنبه‌های فنی و هنری آثار توجه دارد و تا چه میزان درگیر ملاحظات سیاسی شده است. منتقدانی که فیلم پناهی را دیده‌اند، بر این باورند که نه فیلمنامه‌اش ساختار منسجمی دارد، نه در تدوین و کارگردانی نوآوری خاصی دیده می‌شود. اگر این ادعاها را بپذیریم، انتخاب چنین فیلمی برای دریافت بالاترین جایزه کن، نه از سر تحسین هنری، بلکه در راستای ارسال پیام سیاسی به ایران تفسیر می‌شود.

در چنین شرایطی، جشنواره کن به‌جای آن‌که محفلی برای تجلیل از برترین آثار سینمای جهان باشد، به صحنه‌ای برای تقابل‌های سیاسی بدل شده است. این مسئله نه تنها اعتبار هنری جشنواره را خدشه‌دار می‌کند، بلکه بستری فراهم می‌آورد تا سینمای ایران در خارج از کشور، نه بر اساس معیارهای زیبایی‌شناسانه، بلکه بر پایه تنش‌های سیاسی قضاوت شود.

از سوی دیگر، این اقدام را می‌توان نوعی دهن‌کجی به قوه قضاییه و ساختار قانونی جمهوری اسلامی دانست. وقتی فیلمی که ساخت آن بر خلاف قوانین داخلی بوده، در سطح بین‌المللی تجلیل می‌شود، عملاً پیام بی‌اعتنایی به حاکمیت فرهنگی ایران منتقل می‌شود. چنین برخوردهایی نه به نفع سینمای ایران است و نه به سود تعاملات فرهنگی جهانی؛ بلکه تنها شکاف‌ها را عمیق‌تر و گفت‌وگو را دشوارتر می‌کند.

در نهایت، آن‌چه روشن است، اینکه سینمای ایران، هم در داخل و هم در سطح بین‌المللی، بیش از هر زمان دیگری به تعادلی هوشمندانه بین استقلال هنری و احترام به قانون نیاز دارد.

نجمه کریمیان