نجمه کریمیان

با شروع زندگی تصور هر کسی از آن چشیدن طعم خوشبختی و آرامش است اما برخی از زندگی های زناشویی به یکباره نه بلکه آرام آرام تبدیل به بزرخی می شود که زن و شوهر در زیر یک سقف پر از سکوت در لاک خود فرو رفته و فقط در این زندگی خاموش نفس می کشند.تنفسی که توام با سکوت،بی تفاوتی ،خاموشی احساس و علاقه ،ترشرویی و صد ها مورد دیگر همراه است و قلب زندگی را به شماره می اندازد و آسمان زندگی مشترک رنگ می بازد.

نکته قابل تامل این ماجرا این است که بسیاری از زنان و مردان از شکل گیری این طلاق در زندگی خود خبر ندارند چرا که در ابتدا این پدیده با چهره خاموش متصور می شود و در دراز مدت به شکل خزنده پیش رفته و ستون زندگی را نابود می کند.مهم ترین شاخصه طلاق عاطفی عدم داشتن هر گونه رابطه احساسی و عاطفی است به طوریکه احساس به مرگ منتهی شده و رضایتی از زندگی مشترک وجود ندارد.از طرفی در برخی موارد راه خیانت باز می شود و از دریچه طلاق عاطفی وارد زندگی فرد خواهد شد.

طبق بررسی های صورت گرفته با اینکه آمار دقیقی از تعداد طلاق های عاطفی در جامعه وجود ندارد اما شواهد امر حاکی از افزایش روز افزون طلاق خاموش در بسیاری از زوجین است.در این میان زنان بیشترین آسیب را از طلاق عاطفی میبینند.بروز مشکلات روحی،افسردگی،گوشه گیری،نداشتن نشاط،بروز بیماری های جسمی،شکستگی زودرس از تبعات طلاق عاطفی در زنان است.از سوی دیگر دلایل بیشماری در ایجاد این معضل نقش دارد.

شاید یکی از دلایل مهم این پدیده انتخاب نادرست افراد برای زندگی مشترک باشد زمانی که فرد به اشتباه و از روی عدم آگاهی های لازم همسری را انتخاب می کند همین امر زمینه ساز اختلافات زناشویی خواهد شد در واقع اختلافات فکری بستر ساز طلاق عاطفی است. البته عدم کسب مهارت های زندگی نیز در روشن شدن آتش اینگونه طلاق ها موثر است.مسائل اقتصادی،عدم درک متقابل ،عدم گفتگو درباره مشکلات و مسائل پیش آمده ،عدم همدلی،عدم پذیرش اشتباه و …از دیگر دلایل طلاق عاطفی است.

این پدیده با خود تبعات جبران ناپذیری به همراه دارد و با وجود داشتن فرزند عمق این پدیده ناگوار دردناک تر خواهد بود.زمانی که در خانواده به جای مهر و علاقه ،سردی و بی تفاوتی سایه می افکند فرزندان رشد عاطفی نخواهند داشت و دچار استرس و اضطراب خواهند شد.افت تحصیلی،کاهش اعتماد به نفس،پرخاشگری و افسردگی از دیگر تبعات منفی طلاق عاطفی بر فرزندان است‌.

همچنین فرزندان نیز تاب و تحمل ماندن در خانه و تنفس در فضای سرد روابط را نداشته و به دامن جامعه پناه می برند.حال با توجه به شیوع این پدیده در جامعه بایستی در پی یافتن راهکار برای رفع طلاق عاطفی در بین زوجین باشیم.

بنابراین زن و مرد نباید اینگونه تصور کنند که ایجاد طلاق عاطفی بین آن ها هر دو را به انتهای مسیر زندگی مشترک رسانده و امیدی به بازگشت نیست بلکه می توان با به کارگیری از یک فرد متخصص از جمله مشاوران و روانشناسان از بند این پدیده رهایی یافت البته مهم این است که هر دو اراده قوی برای تغییر شرایط پیش آمده را داشته باشند. نکته بعدی اینکه مهارت های زندگی را کسب کرده و درباره مسائل مشترک آگاهانه تصمیم بگیرند.

نجمه کریمیان