به گزارش پایگاه خبری ربیع، مسئله استقلال کردستان عراق که چندی پیش مطرح گردید و تا مرحله همه‌پرسی نیز پیش رفت، نه تنها عراق را با تشنجی داخلی روبه‌رو می‎کرد بلکه جنبه‌ی بین‌المللی نیز می‌یافت چرا که با کردهای ایران، ترکیه و سوریه پیوند نزدیکی می‌یافت. در ۳ مهرماه همه‌پرسی استقلال منطقه کردستان عراق انجام گرفت در شرایطی که این منطقه از سال ۱۹۹۱ میلادی به صورت خودمختار و از سال ۲۰۰۳ تا کنون به صورت فدرالی اداره می‌شود بنابراین این منطقه دارای استقلال نسبی در امور داخلی بوده است و زیاده‌خواهان سرکردگان کرد تنها به منزله تضعیف عراق و درگیری در کشورهای هم‌جوار معنا می‌یابد.

در بررسی مواضع دول باید نخست به ایران و ترکیه اشاره نمود که از همان آغاز اعلام مخالفت کردند. جمهوری اسلامی ایران به اصل عدم دخالت در امور داخلی کشورها همواره پایبند بوده است اما درباره مسئله کردستان عراق باید گفت که مسئله کردستان عراق در ظاهر مسئله‌ای داخلی است اما سه کشور هم‌جوار را تحت‌تأثیر مستقیم قرار خواهد داد چرا که همان گونه که تاریخ نشان داده؛ قومیت مشترک عامل پیوند است و در صورت لزوم می‌تواند آتش درگیری داخلی و یا حتی منطقه‌ای را برافروزد. همچنین ترکیه سیاستی موسوم به خط قرمز در قبال کردهای منطقه اتخاد کرده که مبتنی بر جلوگیری از استقلال و در گذشته خودمختاری کردها بوده است. ترکیه نیز با استقلال کردستان عراق مخالف بوده و تقریباً موضعی همانند ایران اتخاذ نمود.

بنابر گزارش سایت «الوقت» سیاست کلی آمریکا نسبت به عراق را باید در نظر «جو بایدن» که بر تجزیه عراق تأکید داشت، شناخت. طرح تجزیه عراق در سال ۲۰۰۶ توسط «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا  که در آن زمان مسئولیت کمیته روابط خارجی سنای آمریکا را عهده‌دار بود مطرح شد که بر اساس آن عراق به سه بخش اقلیم کردستان، مناطق سنی‌نشین و شیعه‌نشین تقسیم می‌شد. در واقع تجزیه کشورهای اسلامی در راستای امنیت رژیم صهیونیستی مطلوب آمریکا است. اما به دلیل وجود موانع بسیار زیاد در این مسیر آمریکا معمولاً در حال بازی کردن با این مسئله است تا به نوعی دیگر به اهداف خود برسد. موضع کشورهای غربی در برابر استقلال کردستان عراق همواره تابعی از منافع آن‌ها بوده است به همین دلیل کارشناسان معتقدند که غرب با این مسئله به نوعی در حال بازی کردن است تا از طریق آن بتواند اهداف بیشتری را از طریق کردها محقق کند. اما به طور کلی از سال ۲۰۰۳ تاکنون آمریکا  در مواضع اعلامی خود بیشتر خواهان ماندن کردستان در چارچوب عراق بوده است. باید خاطر نشان کرد؛ فدرالیسم قومی نتیجه خواست و توافق خود عراقی‌ها بود.

تنها عنصری که از استقلال کردستان عراق حمایت نمود، رژیم صهیونیستی اسرائیل بود. در همین راستا «عوفر بنگیو» که ریاست برنامه مطالعات کُردی در دانشگاه تل آویو را برعهده دارد می‌گوید مهم‌ترین مسأله تشکیل منطقه حائل علیه تندروها است و کردستان عراق مبتنی بر لائیک و میانه‌روی و قبول دیگران است از همین‌رو عنصری مثبت در منطقه‌ای خواهد بود که در آن افراط‌ گرایی در حال افزایش بوده و فاقد ثبات و امنیت است. بنابراین تئوری استقلال کردستان، ابزاری برای اسرائیل بود تا بتواند عدم‌مشروعیت سیاسی خود را با آن امن کند. شاید اسرائیل دست کم به جنگ داخلی در عراق قانع بود چرا که جنگ در منطقه کردستان عراق می‌توانست سه کشور همسایه را نیز درگیر کند و اسرائیل راحت‌تر بتواند سیاست‌رانی کند.

در همین جهت، به نوشته وبگاه شبکه سومریه، حیدرالعبادی در کنفرانس خبری هفتگی خود گفت که پرچم عراق در همه مناطق این کشور به اهتزاز درخواهدآمد. نخست وزیر عراق اظهار داشت: «به رهبران کرد گفته بودم که همه‌پرسی قبل از همه به منافع کردها لطمه خواهد زد». وی با بیان اینکه هرگز وارد جنگ داخلی نخواهد شد، مقامات کردستان را به گفت‌وگو بر اساس قانون اساسی عراق دعوت کرد.

 امید می‌رود همان گونه که العبادی می‌خواهد، جنگ داخلی‌ای، رخ ندهد زیرا عراق بعد از بحران‌های سیاسی و نظامی چند ساله، به نظر می‌رسد پتانسیل جنگ داخلی را نخواهد داشت. اگر کردستان عراق جدا شود می‌توان انتظار داشت که چندی بعد سنی‌ها و شیعه‌ها خواستار استقلال گردند و در این صورت اختلافاتی بزرگ میان این سه گروه شکل خواهد گرفت. مشکل بعدی که دامان خود کردها را خواهد گرفت عدم اعتماد و اعتقاد گروهی از کردها به جدایی و حتی همه‌پرسی که سبب آسیب‌پذیری بیشتر می‌گردد. از سوی دیگر یکی از مهمترین ضرورت‌های استقلال یک کیان و موجودیت سیاسی، استقلال مالی و اقتصادی است، شاخصی که منطقه کردستان دستکم در برهه کنونی فاقد آن است. به عبارتی منطقه کردستان هیچ منبع درآمدزای مستقلی به غیر از فروش نفت ندارد. بنابراین استقلال کردستان عراق در این برهه از زمان نمکی است بر تن زخمی و خسته‌ی عراق، خاورمیانه و جامعه جهانی.

انتهای پیام/