به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، در گوشه دنجی از خیابان آیت‌اله بیدآبادی یک‌باره با سردر گرمابه علیقلی‌آقا روبه‌رو می‌شویم و انگار ۳۰۰ سال به عقب برمی‌گردیم.

جلوی در ورودی شلوغ است و جمعیت پرسان پرسان خود را از هزارتوی حمام به «چال‌حوض» می‌رساند تا در بزمی عصرگاهی سری به گذشته بزنند.
بهانه این گردهمایی، نخستین برنامه “اصفهان‌گرد” با محوریت ۱۰۱ راه برای کشف اصفهان و البته حضور منصور ضابطیان روزنامه‌نگار، کارگردان، مجری، تهیه‌کننده و سفرنامه‌نویس است که قرار است در این کارسوق اول به ما بگوید «چگونه در شهر خودمان سفر کنیم؟»
رضا منجمی مدیر موزه گرمابه علیقلی‌آقا که ابتدا قصد داشت درباره ۲۷۳ حمامی که در دوره صفویه در شهر اصفهان وجود داشته، ۱۵۷ حمامی که تا اواخر دوره پهلوی فعال بوده و تخریب حمام خسروآقا که از ندانم‌کاری حاصل از جهل با خاک یکسان شد سخن بگوید، می‌گوید نظرش عوض شده است و حاضران را مهمان روایتی از کتاب «فرهنگ‌واره گرمابه» می‌کند.
این بخش از کتاب، نامه‌ مرحوم غلامعلی رعدی آذرخشی از نویسندگان معاصر به مرحوم محمدعلی جمال‌زاده نویسنده و مترجم اصفهانی در توصیف حمام علیقلی‌آقا است.
«آمدن به اصفهان همیشه برای من مایه افتخار است»؛ منصور ضابطیان سخنان خود در برنامه اصفهان‌گرد را با این جمله آغاز کرد.
او اظهار داشت: به نظر من هر شهر روحی دارد که اگر آدم را دوست داشته باشد، دوباره او را به آن شهر دعوت می‌کند و روح اصفهان پویا، سرزنده و شوخ و شنگ است و هر بار بهانه‌ای پیدا می‌شود که به اصفهان سفر کنم و در کوچه پس کوچه‌های آن قدم بزنم.
این مجری و سفرنامه‌نویس افزود: روزی از فرودگاه اصفهان به سمت شهر می‌رفتم که راننده تاکسی از شلوغی و ترافیک آن به خاطر عملیات عمرانی پیاده‌راه کردن چهارباغ گلایه داشت و می‌گفت کاش درخت‌های چهارباغ را قطع می‌کردند و یک لاین به این خیابان اضافه می‌شد! از او پرسیدم اصفهانی نیستی؟ و گمان کرد این موضوع را از نداشتن لهجه فهمیدم. هیچ اصفهانی چنین حرفی نمی‌زند و در نهایت مشخص شد این راننده اصفهانی نبود و تنها ساکن این شهر بود.
ضابطیان با بیان اینکه بسیاری از تخریب‌ها و بی‌توجهی‌ها در شهرهای ما به این دلیل اتفاق می‌افتد که ما شهرهای خود را دوست نداریم، ادامه داد: این موضوع دلایل مختلفی دارد، از جمله اینکه بخشی از مردم در شهرهای محل زندگی خود ریشه ندارند.
او با بیان اینکه خیلی از شهرها نمی‌توانند مهاجران را تبدیل به شهروندان خود کنند و برخی نیز اساساً مهاجرپذیر نیستند، ادامه داد: از طرف دیگر، در شهرهایی مانند تهران مفهوم محله از بین رفته است، در حالی که ما در گذشته در محله و کوچه تربیت می‌شدیم ولی بچه‌ها الان در کوچه چیزی یاد نمی‌گیرند و با وجود اینترنت و رسانه‌های مجازی، همه انسان‌ها به یک شکل تربیت می‌شوند. متولیان شهر و البته خود ما باید در این باره فکر و برنامه‌ریزی کنند.
این مجری و سفرنامه‌نویس با بیان اینکه به‌عنوان شهروند وظیفه‌ای در قبال شهرمان داریم، گفت: در شهری مانند اصفهان هر کوچه و هر اصفهانی یک قصه و روایت دارد که این روایت‌ها را فراموش کرده‌ایم، در صورتی که در دنیا شهرهایی وجود دارد که تور روایت، قصه و راز در آنها برگزار می‌شود که  تور ۱۲ روزه شهر بولونیا ایتالیا نمونه‌ای از آن است.
ضابطیان با بیان اینکه قصه‌های شهرها می‌تواند مبنای درآمدزایی قرار بگیرد، بیان کرد: یکی از دوستان مالزیایی من در سفر به ایران یک چمدان پر از لیف، سنگ‌پا، سفیدآب و صابون برگردان (صابون پیچ) با خود برد. بعدها متوجه شدیم این وسایل را در مالزی به صورت پکیج به ۴۰ برابر قیمت فروخته است و چرا ما در ایران نباید این وسایل را در قالب گیفت‌شاپ به گردشگران ارائه کنیم؟
وی گفت: اینکه ما چنین چیزهایی را نمی‌شناسیم مشکل تلویزیون است چون در سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی این نشانه‌های فرهنگی به نمایش درنمی‌آید و به جای آن لحاف ترک نشان می‌دهیم. این همان اتفاقی است که در تلویزیون برای ساز ایرانی افتاده است.
وی با بیان اینکه مقصود از این حرف‌ها پرداختن به نوستالژی نیست چون آدم‌های بیش از اندازه نوستالژیکی هستیم، افزود: افسوس برای گذشته درست نیست چون خیلی از چیزهای گذشته مثل دهه ۶۰ تلخ بوده، اما در گذر زمان تلخی‌های گذشته را فراموش کرده و تنها شیرینی‌ها را به‌یاد می‌آوریم.
او ادامه داد: یکی دیگر از دلایلی که با شهرها قهر هستیم این است که آدم‌های بزرگ آن شهر و محله را نمی‌شناسیم. امروز حدود سه ساعت در محله علیقلی‌آقا گشت زدم و دیدم چه ظرفیت‌های زیادی دارد. به این محله کمتر در فهرست‌های توریستی اصفهان اشاره می‌شود در حالی‌که بازار آن بسیار زیبا و اندازه است که می‌تواند یک سایت توریستی باشد.
این مجری و سفرنامه‌نویس با تأکید بر اینکه باید برای هر محله تعریف داشته باشیم، اضافه کرد: اگر این تعریف را نداشته باشیم، تمام محله‌ها شبیه به‌هم می‌شود و فرقی نمی‌کند به محله بیدآبادی بروید یا جلفا. شناخت پتانسیل‌های هر محله به هویت‌بخشی هر محله کمک می‌کند.
ضابطیان بیان کرد: متأسفانه به دلایلی که قابل‌قبول هم نیست در شهرها فعالیت دسته‌جمعی نداریم که این مشکل رابطه ما را با شهرمان کم می‌کند و بخشی از آن تقصیر متولیان است. مثلاً در فرهنگ ما این موضوع تعریف نشده که دانش‌آموزان یک دبیرستان جمع شوند و درگیر یک فعالیت جمعی مانند تمیز کردن شهر شوند در حالی که در جهان چنین فعالیت‌های دسته‌جمعی بسیار مرسوم است.
او با بیان اینکه متأسفانه متولیان شهری برای مستحکم کردن رابطه شهروندان و شهر خلاقیت ندارند، خاطرنشان کرد: در فلورانس که خواهرخوانده شهر اصفهان هم هست، تمام تابلوهای راهنمایی و رانندگی یک المان اضافه ایتالیایی هم دارد و هنر پرداختن به همین جزئیات است که در ذهن توریست‌ها می‌ماند.
بخش دوم این برنامه به پخش مستندی از حاج اکبر خبوشانی از اهالی قدیمی و بازاریان محله علیقلی آقا و روایت او از پهلوانان، علما، بازاریان و قدیمی‌های این محله اختصاص داشت. دکان منبر و ضریح‌سازی او را کمتر کسی در این محله نمی‌شناسد و مقایسه شهر اصفهان و واشنگتن با لهجه اصیل و شیرین اصفهانی در این مستند، لبخند بر لبان حاضران نشاند.
گفتنی است؛ نخستین برنامه از سلسله ‌نشست‌های “اصفهان‌گرد” توسط اداره گردشگری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در موزه گرمابه علیقلی ‌آقا برگزار شد.