به گزارش پایگاه خبری ربیع، رئیسجمهور در آیین بازگشایی دانشگاههای کشور در سخنانی گفت: «ما علت موفقیتهایمان در دولت یازدهم کجا بود که از امید به آینده شروع شد. نه با کار و برنامهریزی ما بلکه قبل از برنامه و کار و تلاش ما دیدگاه مردم نسبت به آینده بود که جامعه ما را در مسیر جدیدی قرار داد. هنوز ما دولت شروع نکرده بودیم. در سال ۹۲ من انتخاب شده بودم دو ماه دیگر بنا بود دولت را تشکیل دهیم. به محض انتخاب، قیمت دلار پایین افتاد، به محض انتخاب بازار آرام شد، به محض انتخاب امیدها بالا رفت، هنوز دولت را شروع نکرده بودیم، چرا؟ برای اینکه مردم به آیندهای بهتر با تعامل بیشتر با جهان، با آرامش بیشتر، با فضای امنتر و نه امنیتیتر، امیدوارتر شده بودند.»
شاید سخنان آقای روحانی را بتوان باور داشت، اما این سخنان نمیتواند تنها نمونه و بخشی از حضور او در صحنه سیاسی کشور را به باور مردم برساند.
اگر بنا بر گفته رئیسجمهور با انتخاب او همه چیز ناگهان مثبت شد، همانگونه که خود گفته است نه به خاطر کار و برنامه، بلکه به خاطر امیدی بود که از وعدههای بزرگ ایجاد شد.
وعدههای تبلیغاتی داده شده به مردم و نوع تبلیغات ستاد انتخاباتی آقای روحانی به گونهای عمل میکرد که گویی پیش از او یک جامعه سیاه و مرده در ایران شکل گرفته بود و اگر او بیاید، جامعه سفید شده و رنگ و بوی طراوت را به خود خواهد گرفت.
ضربالمثلی هست که میگوید، با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. حکایت دوران دولت تدبیر و امید، از زمان رقابتهای انتخاباتی تاکنون، دل سپردن و نگاه به بیرون است، اکنون نیز دولت به همین درد دچار است.
دولت تدبیر و امید به سندروم بیروننگری و گرهگشایی مشکلات با پیوستن به جامعه جهانی مبتلاست. این اعتقاد در سخنان روز گذشته رئیسجمهور نیز نمود دارد.
تعامل با جهان! جهان از دید آقای روحانی و دولت متبوع او چه کشورهایی هستند؟ آیا منظور آقای رئیسجمهور از جامعه جهانی و تعامل با آن اروپا و آمریکا است؟ تجربهای که دولت تدبیر و امید در مذاکرات هستهای با آمریکا به دست آورد، هم درس عبرت برای آنهایی است که چشم امید به بیگانه دارند و هم برای جهان است تا آمریکا را بشناسد، هر چند ایالات متحده در بدعهدی، زورگویی و بیتعهدی شناخته شده است.
برجام یک نمونه بارز از تمکین به قوانین جهانی در راستای تعامل هر چه بیشتر با دنیا است، منتهی دنیایی که آمریکا برای دیگران تعریف کرده و براساس آن پیش میرود نمود دیگری دارد. توافقی که به تأیید دولت وقت آمریکا رسیده و مجلس این کشور نیز آن را تأیید کرده و در سازمان ملل هم به ثبت رسیده است، به سادگی زیر پا گذاشته میشود.
آقای روحانی رئیسجمهور محترم باید توجه داشته باشد که اکنون زمان تبلیغات انتخاباتی نیست، از دور اول انتخابات ۵ سال گذشته و از دور دوم نیز کمی بیش از یکسال، اکنون ثمره ۵ سال ریاست جمهوری ایشان را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
شرایطی که اکنون مردم احساس میکنند، ناگهانی نبوده است، این وضعیت نتیجه تصمیمات و سیاستهایی است که دولت محترم تدبیر و امید اتخاذ کرده و شاید در مقطعی کوتاه پس از انتخاب آقای روحانی به ریاست جمهوری ارز اندکی کاهش یافته و یا بازار آرام شده و اتفاقات دیگر، اما فضای انتخاباتی با آن نوع تبلیغات که باعث اغوا شدن افکار عمومی میشود، باید هم باعث آرامش اقتصادی و سیاسی در جامعه شود و پس از انتخاب شدن شخص آقای روحانی از تب و تاب بیفتد. طبیعی است که با آن شیوه باید هم ارز و بازار دوباره آرام شود، اما پس از ان با بیبرنامگی و نگاه به بیرون تلاطم آغاز میشود.
اما از آن سال ۹۲ تاکنون برنامه دولت برای روی پا ایستادن جمهوری اسلامی ایران با وجود ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری، نام گذاری سالها از سوی حضرت آیتالله خامنهای با نامهای اقتصادی که نشان دادن راه برای دولت است، آیا دولت توانسته است در این راه گام بردارد؟
متأسفانه نگاه دولت به نتیجه مذاکراتی بود که با آمریکا آغاز کرد. دولت با وجود این که میدانست نباید با آمریکا مستقیماً مذاکره و گفتوگو کند، اما این کار انجام شد و از آنجا شروع شد که آقای روحانی به همراه تیم سیاسی راهی نیویورک شد، ظریف و کری دیدار کردند و اوباما و روحانی گفت وگوی تلفنی. این ارتباطگیری ادامه یافت و دو طرف مستقیم و بدون واسطه مذاکرات طولانی داشتند. که البته بجا هم نبود.
اما اکنون که شرایط اینگونه است و با ادامه روند سیاستهای دولت تغییر مثبت آنچنانی نداشته است، بازخوانی خاطرات سال ۹۲ هنگام انتخابات ریاست جمهوری آیا میتواند حلال مشکلات باشد؟
شرایط کنونی بسیار بدتر و شدیدتر از آن چیزی است که آقای روحانی و همراهان و هواداران او هنگام انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با سیاهنمایی از آن یاد میکردند.
مردم نیاز به کار درمانی دارند، نه به گفتار درمانی یا امید درمانی، اگر کار و تلاش دولت و همه دستگاههای نظام مضاعف شود، امید هم در دل مردم دوباره قوت خواهد گرفت.
آقای روحانی روز یکشنبه در آیین بازگشایی دانشگاهها به گونهای سخن گفت که پنداری اگر ایشان رئیسجمهور نشده بود، اوضاع وخیمتر میشد. شاید اگر نامزد دیگری به ریاست جمهوری انتخاب شده بود وضع بهتر بود، آیا نباید این احتمال را هم در نظر داشت؟
سرمقاله سیاست روز/
نیاز مردم کار درمانی است
« نیاز مردم کار درمانی است » عنوان سرمقاله سردبیر روزنامه سیاست روز، محمد صفری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: