به گزارش پایگاه خبری ربیع، اصطلاح ” افکار عمومی” در دنیای امروز، از مباحث مهم علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم ارتباطات است. ابداع این موضوع را به ژان ژاک روسو نسبت می‌دهند، هرچند او در آن زمان (۱۷۵ میلادی) افکار عمومی را بیان اراده سیاسی نمی‌دانست، بلکه آن را مقاومت در برابر تلاش‌هایی می‌دانست که برای تغییر صورت می‌گیرد.

در پیشینه این موضوع گفته می‌شود که افکار عمومی نخستین بار توسط “ژاک نکر” وزیر دارئی لوئی شانزدهم در آغاز انقلاب کبیر فرانسه و برای بازگو کردن علت رویگردانی سرمایه گذاران از بورس پاریس به کار برده شده است.

افکار عمومی را برآیند گرایش‌ها و قضاوت‌های ذهن افراد جامعه اعم از گروه، جمعیت و اجتماع به یک جریان، فرد، سازمان، رویداد، پدیده یا حکومت می‌دانند و در تعریف آن یک توافق کلی وجود دارد؛ اینکه «افکار عمومی در جمع شکل می‌گیرد، حاصل جمع افکار منفرد نیست و در مجموع کنش متقابل فردی و گروهی است که می‌توان آن را یک تولید اجتماعی نامید».

با مطالعه در حوزه علوم اجتماعی و ارتباطات در می‌یابیم که برای شکل گیری افکار عمومی فعالیت‌های آگاهانه و هدفمند رسانه‌ها، احزاب و تشکل‌های سیاسی، همچنین شخصیت‌ها، رهبران رسمی و غیر رسمی و حتی تجربه‌های فردی و گروهی جامعه مؤثر است.

اگر به پیشینه شکل گیری و اهمیت افکار عمومی نگاهی داشته باشیم، متوجه می‌شویم که پیدایش افکار عمومی به شکل امروزی با ایجاد نهادهای دموکراتیک، رشد سوادآموزی، پیدایش رسانه‌ها و گسترش صنعت چاپ، ارتباط نزدیک و هماهنگی داشته است.

منشاء شکل گیری افکاری عمومی می‌تواند فرهنگ شامل: آداب و رسوم، سنت‌ها، باورها، نگرش‌ها، ارزش‌ها و هنجارها، همچنین افکار قالبی و کلیشه‌ای، اطلاعات رسانه‌ها و یا رخدادهای محیطی باشد.

از طرف دیگر جریان آزاد و سریع اطلاعات در وسایل ارتباط جمعی به دلیل فراگیر بودن، نافذ بودن و سرعت پخش پیام‌ها، از عوامل مهم شکل دهی به افکار عمومی است.

 آنچه در مطالعه افکار عمومی به وضوح به چشم می‌آید، نقش رسانه‌ها شامل انواع کتاب، روزنامه و مجله، رادیو و تلویزیون، رسانه‌های نوین و … در تشکیل و هدایت این افکار است.

در میان تمام رسانه‌های امروز، رسانه‌های نوین و در رأس آن رسانه‌های اجتماعی مجازی مبتنی بر اینترنت به واسط بهره گیری از سرعت و دامنه وسیع توزیع اطلاعات، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند چرا که این رسانه‌ها به واسطه تشکیل گروه‌های فردی یا سازمانی و ارتباط و اتصال افراد مختلف در یک شبکه ارتباطی و جامعه اطلاعاتی در افکار عمومی به شدت تاثیرگذارند.

علاوه بر تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر افکار عمومی، رسانه‌ها در زندگی اجتماعی انسان امروزی نیز به طرق دیگری موثرند و آن فرایند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری افراد جامعه است که تحت نظارت رسانه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و بر این مبنا شخصیت افراد جامعه بارور می‌گردد.

برای تأیید نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی به عنوان تولیدکننده و همگرا کننده افکار عمومی می‌توان نگاهی اجتمالی به تحولات اخیر جهان و به ویژه خاورمیانه داشت. اینکه چگونه یک اتفاق باعث سرنگونی یک دولت و حکومت می‌شود موضوعی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت!

با مرور شکل گیری و آغاز “بهار عربی” در کشورهای اسلامی در می‌یابیم که این جریان با خودسوزی و فوت یک جوان تونسی به نام “محمد بوعزیزی” آغاز و به دنبال آن تظاهرات گسترده اجتماعی در دسامبر ۲۰۱۰ در تونس رخ داد. علت اصلی ماجرای خود سوزی از این قرار بود که پلیس مانع شده بود تا او بدون جواز، سبزی و میوه بفروشد.

این حادثه دلخراش بهانه‌ای شد تا هفته‌ها تظاهرات خشونت‌آمیز خیابانی در سراسر تونس، در اعتراض به بیکاری، فساد و گرانی مواد غذایی برگزار شود و نهایتاً به تغییر رژیم تونس انجامید.

در ادامه به واسطه به نتیجه رسیدن اعتراضات مردم تونس و وجود انتقادهای مختلف به دولت‌های کشورهای منطقه از سوی مردمشان، زنجیره‌ای از ناآرامی‌ها در الجزایر، اردن، مصر، سوریه، یمن، بحرین، لیبی، عربستان و… ادامه یافت و با نامگذاری روزهای خاص و حساس هر اعتراض و به ویژه «روز خشم» یا عباراتی مشابه که عموماً بعد از جمعه برگزار می‌شد، شدت این اعتراضات فزونی یافت.

صرف نظر از اینکه این جریان تاکنون منجر به تغییر حکومت‌های تونس، مصر، لیبی و یمن شده و اصلاحات دیگری در کشورهای عرب‌نشین شمال آفریقا و جنوب غرب آسیا به وجود آورد، اما طرح چند سؤال در این میان بسیار ضروری است: این که چرا یک اعتراض و خودسوزی باعث چنین تحول عظیمی در کشورهای منطقه شد؟ آیا در گذشته چنین اتفاقات و اعتراضاتی صورت نگرفته بود؟ چرا اعتراضات گذشته در این کشورها منجر به تغییر حکومت، اصلاحات یا جنگ داخلی نشده بود؟

بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران مهمترین عامل تبدیل این واقعه به یک جریان نارضایتی و تمرکز افکار عمومی جامعه بر مشکلات، نارسایی‌ها و فسادهای دولتی یا اجتماعی با رویکرد انتقادی به عملکرد دولت‌ها را وجود رسانه‌های اجتماعی مجازی در دوران حاضر می‌دانند.

به جرأت می‌توان اذعان داشت که قدرت و سرعت انتشار اخبار، اطلاعات و پیام‌های این اعتراضات در قالب‌های محتوایی متن، صوت، تصویر و فیلم در محدوده وسیعی از مخاطبان و شکل گیری افکار عمومی جامعه حول آن، موضوعی بود که دولت‌های ساقط شده یا از آن آگاهی کامل نداشتند، یا آن را دست کم گرفته بودند و یا راهکار مواجه با افکار عمومی این چنینی را نیاموخته بودند!

این وقایع نشان داد که نباید توانایی، مهارت‌ها، افکار و احساسات تک تک افراد جامعه را در تحلیل و همگرا نمودن افکار عمومی نادیده گرفت، به ویژه آنکه به واسطه فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات ابزارهای قدرتمندی در اختیار تمامی افراد قرار دارد. البته در این زمینه می‌توان به نقش کشورهای دوست یا دشمن دیگر نیز در تشدید یا تضعیف این رویدادها اشاره کرد که جای بسی تأمل و تحقیق دارد.

در جمع بندی این مبحث باید یادآور شد که در سراسر جهان حاضر، شبکه‌های اجتماعی مجازی و رسانه‌های نوین به عنوان ابزارهایی قدرتمند در اختیار افراد، گروه‌ها و جنبش‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند و این جنبش‌ها با استفاده از قابلیت‌های فناوری عصر جدید برای شکل دادن به هویت جمعی، متقاعد ساختن مخاطبان و بسیج توده‌ها و طبقات اجتماعی، از این ابزارها استفاده می‌نمایند.

در این راستا رویدادهای حاصل از رسانه‌های مجازی در خاورمیانه، برخی کشورهای اروپایی، ایالات متحده و حتی اعتراضات و اغتشاشات اخیر کشورمان نشان داد که در جهان آشوب زده امروزی، افراد و گروه‌های اجتماعی می‌توانند نقشی هم پای دولت‌ها در دگرگونی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا کنند.

اینکه آیا واقعاً اهداف شکل دهندگان جریان‌های اجتماعی انتقادی علیه دولت‌ها، متعالی است و یا بر اساس حمایت و فشار کشورهای متخاصم شکل می‌گیرد؟ موضوعی است که در این مجال نمی‌گنجد، اما نکته پایانی این است که نباید نقش رسانه‌های مجازی در شکل گیری افکار عمومی را نادیده گرفت، چرا که عصر کنونی ما عصر ارتباطات است و انسان محور و خمیرمایه آن!