به گزارش پایگاه خبری ربیع، در فرهنگ ایرانی همیشه ما از دیگران جداست. اصولاً بر اساس تفکر ما آن چیزهای بد، آن رفتارهای غلط و اساساً هر چه بدی در جهان موجود است مربوی به دیگران است و ما از هر چه بدی است مبرا هستیم.

چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن جوانی کودک کاری را محض تفریح و خنده ویا حتی تولید یک ویدئوی اینستاگرامی برای جذب مخاطب در سطل زباله انداخت. بعد ازاین ماجرا مانند همیشه موجی از نفرت و انزجار فضای جامعه را فرا گرفت و مردم همیشه حق به جانب عنوان کردند که ببینید این دیگران از خدا بیخبر چه رفتارهای زشتی را در جامعه انجام می‌دهند فارغ از اینکه اگر این نگاه خودمان و دیگران را تنها برای لحظه‌ای کنار بگذاریم خواهیم دید که رفتار ما نیز فرقی با آن جوان ندارد و در واقع آنچه که در جامعه می‌بینیم رفتار خودمان است نه دیگران.

رفتار ما با کودکان کار که اکثراً از کودکان مهاجر افغانستانی هستند چندان بهتر از رفتار آن جوان نادان ویدئوی منتشر شده نیست. در واقع ما شهروندان افغانستانی را شهروندان درجه دو یا حتی درجه ۳ کشورمان می دانیم و اکثر ما احترامی برای این شهروندان کشورمان قائل نیستیم. شهروندان افغانسانی نه تنها از حقوق برابر با ما مردمان خود برتر بین برخوردار نیستند بلکه هیچکدامشان از کوچک و بزرگ گرفته تا زن و مرد از دست آزارهای رفتاری و کلامی ما در امان نیستند.

البته این گونه رفتارها تنها به مهاجران ختم نمی‌شود و رفتار ساکنان کلان شهرها با مردم شهرها و روستاهای کوچک‌تر نیز دست کمی از رفتارهای نژادپرستانه ما در مقابل مهاجران ندارد.

البته متاسفانه ماجرا به انسان‌ها نیز ختم نمی‌شود زیرا رفتار ما با حیوانات و محیط زیست از آن هم فجیع‌تر است. حیوان آزاری و از بین بردن طبیعت تقریباً به بخشی روزمره از زندگی ما تبدیل شده است و هیچ موجود زنده‌ای از دست آزار ما در امان نیست اما در کمال تعجب وقتی به صفحات مجازی سر می‌زنیم همه ما مدافع حقوق انسان‌ها و حیوانات و محیط زیست هستیم و آنانی که در کوچه و خیابان به نابودی مشغولند دیگرانی هیتند که از ما نیستند.

همانگونه که گفته شد جامعه ما آنچه که در آن رخ می‌دهد محصول رفتارهای خود ماست. هیچ دیگرانی در این جامعه وجود خارجی ندارد و این توهمات دایی جان ناپلئونی کمکی به بهبود شرایط ما نخواهد کرد.

در واقع آنچه که به عنوان خشم و ازجار از دیگران گناهکار و بدطینت از سمت ما منتشر می‌شود انزجاری است که از خودمان داریم منتها چون آیینه‌ای در برابر خودمان قرار نداده‌ایم و از درون آینه به خودمان نمی‌نگریم تصور درستی از واقعیت رفتارهای نادرست خودمان نداریم.

البته توهم خود برتر بینی که معمولاً از سوی رسانه‌ها و روشن فکران جامعه ایرانی هر روز منتشر می‌شود نقش مهمی در بدتر شدن اوضاع دارد. به عنوان مثال حتماً شما نیز بارها این جمله غلو آمیز را که «تماشاگران ما بهترین تماشاگران دنیا هستند» را از زبان گزارشگران ورزشی شنیده‌اید. متاسفانه این خود برتر بینی چیزی جز توهمی مخرب نیست. واقعیت این است که اوضاع استادیوم‌های ورزشی در ایران به شدت خشن و به دور از هنجارهای مرسوم ورزشگاه‌های جهان است. بیش از ۲ دهه است که بسیاری از هواداران واقعی فوتبال قید ورزشگاه رفتن را زده‌اند و جای آنها را اوباشی پر کرده‌اند که هدفشان از آمدن به ورزشگاه فحاشی و خالی کردن عقده‌های درونی است. اما با وجود تمام این مشکلات گزارشگران ورزشی ما ترجیح می‌دهند همین تماشاچیان یا به عبارت بهتر تماشاگرنماها را بهترین تماشاگران دنیا اعلام کنند.

واقعیت این است که تا زمانی که به این باور نرسیم که دیگرانی در جامعه وجود ندارند و آن چه هست و نیست خودمان هستیم فضا برای تغییر آماده نخواهد شد. اولین گام برای هر تغییری پذیرفتن واقعیت است و این واقعیت که ما مردم این جامعه دچار عادات و رفتارهای ناپسندی هستیم نه تنها بد نیست بلکه به ما کمک می‌کند تا به جای انداختن تقصیرات به گردن دیگران سعی کنیم ابتدا رفتار خودمان را اصلاح کنیم.