به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس،  تا به حال مطالب زیادی راجع به مزایا و معایب گوشی‌های همراه هوشمند نوشته شده است. مثلا اینکه نسل جدید گوشی‌ها با قابلیت‌های جدیدش سبک جدید رفتاری را ایجاد کرده است. برای مثال در عکس‌های خویش‌انداز یا همان عکس‌های سلفی، اگر یک روز انسان به عنوان سوبژه بیشترین اهمیت را در عکاسی داشت، امروز انسان به یک ابژه تقلیل پیدا کرده است. یعنی انسان با دستان خودش، خود را به یک کالا تبدیل کرده است. اگر یک روزی عکاسی یک هنر بود، امروز وسیله‌ای برای شوآفِ انسانی است که خود را به کالا تنزیل داده است.

اگر چه این امر، امری مذموم است، اما شاید نتوان از عموم مردمی که درگیر زندگی روزمره هستند، گله کرد. این اتفاق نتیجه طبیعی عدم آماده‌سازی فرهنگیدر مواجهه با تکنولوژی است. این گزاره بدیهی است که فرهنگ‌سازی یا آماده‌سازی فرهنگی وظیفه فعالان فرهنگی است. نواندیشان و متفکران و فعالان فرهنگی باید به جامعه تلنگر بزنند و آنها را به ارزش والای انسان و انسانیت ارجاع دهند و از مرض روز افزون خودنمایی و شوآف که حاصل ضربه تکنولوژی به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی است، جلوگیری کنند.

البته این رویه توسط اساتید و متفکران و اهالی فرهنگ و دانش جاری و ساری است و به وظایف اخلاقی خود عمل می‌کنند، اما متأسفانه بعضا خلاف این مساله هم دیده می‌شود. اما نقطه مبهم این است که نمی‌دانیم آیا برخی از اهالی فرهنگ و دانش به این مریضی مبتلا شده‌اند یا مبتلایانی خود را در میان اهالی فرهنگ جا زده‌اند؟

نمود این مسأله را این روزها می‌توان در حاشیه جشنواره فیلم فجر دید. زمانی فعالان فرهنگی به جشنواره می‌رفتند، زودتر از عموم جامعه فیلم‌ها را می‌دیدند و به نقد و بررسی جدی می‌پرداختند؛ که البته امروز هم اینچنین است. اما در دوره بسط تکنولوژی استثنائات جالبی دیده می‌شود که قابل تامل است. مثلا برخی که با توهم خود را فعال و کارشناس فرهنگی می‌دانند، به ابژه‌بودگی مبتلا شده‌اند؛ همان بیماری خودعرضگی و خودنمایی! یعنی در کنار نقدهای سبکی که می‌نویسند، بیشتر به دنبال آن هستند که از لحظه ثبت نام در سایت جشنواره، تا صدور بلیط جشنواره تا لحظه حضورشان در سالن سینما، تا دیدن پرده سینما، تا از نزدیک دیدن تهیه کننده و … عکس بگیرند و در شبکه‌های اجتماعی بارگذاری کنند. مریضی خودنمایی سابق در حوزه‌های متعددی خود را نشان می‌داد، اما امسال در حاشیه جشنواره فیلم فجر بسیار پررنگ شده است.

پر واضح است که دیدن فیلم در جشنواره و نقد و بررسی آن حتی در یادداشت‌های اینستاگرامی، متفاوت است با استوری گذاشتن از تک تک لحظات سینما و القای گذاره‌هایی مانند «ما چقدر خفن هستیم»، «ما خیلی مهم هستیم که توانستیم فیلم ببینیم»در ذهن مخاطب.

همین نگاه است که تا بازیگر دست سومی را از نزدیک می‌بیند،‌ دنبالش راه می‌افتند که با او عکس سلفی بگیرد. در واقع مسأله ما نه عملکرد افراد، بلکه «نگاه» افراد است. نگاهی که منبعث از «فقر فکری – شخصیتی» است.

انتهای پیام/