به گزارش پایگاه خبری ربیع، نوزدهم ماه مبارک رمضان مصادف بر ضربت خوردن مولای متقیان به دست شقی ترین انسان عالم است. در این روز که از ایام و لیالی قدر است پدر یتیمان درد ضربت خنجر زهر آگین ابن ملجم را می کشد و یتیمان احساس بی پدری و بی غمخواری و بی یار و یاوری را آرام آرام احساس می کنند. در فرهنگ دینی ما و فرهنگ اسلامی، شب قدر یکی از شبهای سال است که ویژگی و قداست خاصی دارد. بنابر منابع اسلامی هر ساله در این شب تقدیر سال آینده انسان نوشته می‌شود. وقوع برخی حوادث در این شب، بر اهمیت آن افزوده است از جمله گفته‌اند که در این شب قرآن کریم به صورت یکجا بر قلب پیامبر (ص) نازل شده است. شب قَدر یا لَیلَهُ القَدر با فضیلت‌ترین شب سال در فرهنگ اسلامی است. به صورت دقیق مشخص نیست که شب قدر، کدامین شب سال است. شب قدر در باور شیعیان، یکی از شبهای ۱۹ یا ۲۱ و یا ۲۳ ماه رمضان است. ضربت خوردن حضرت علی بن ابی طالب (ع) در روز ۱۹ ماه رمضان و به شهادت رسیدن ایشان در روز ۲۱ ماه رمضان بر اهمیت این شبها نزد شیعیان افزوده است.
خداوند در قرآن مجید از شب قدر به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. شب قدر، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزی‌ها، عمرها و آمور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در شب قدر بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان (عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در شب قدر، بسیار توصیه و تأکید شده است. داستان این مصیبت بدینگونه بیان شده است که عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب (ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آن‌ها را به قتل رسانند. هر کدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال ۴۰ قمری وارد این شهر بزرگ شد. وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، که از همفکران وی بود و هر دوی آن‌ها از سوی “قطام بنت علقمه” تحریک و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۴۰ قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) شدند. هم چنین قطام، شخصی به نام “وردان بن مجالد” را که از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد. حضرت علی (ع) در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان، هنگامی که حضرت علی (ع) وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیکن شمشیرش به طاق محراب اصابت کرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: “لله الحکم یا علی، لا لک و لا لأصحابک”! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی (ع) فرود آورد و سر مبارکش را تا به محل سجده گاهش شکافت. حضرت علی (ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الکعبه؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم. نمازگزاران مسجد کوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن‌ها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی (ع) گرد آمده و به سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند. حضرت علی (ع)، در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛ این همان وعده ای است که خداوند متعال و رسول گرامی اش به من داده‌اند. دو روز پس از ضربت خوردن حضرت علی (ع)، ایشان در ۲۱ ماه رمضان به شهادت رسیدند. بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیم نواز، کامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی (ص)، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا (ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود. اما فرهنگ و آرمانهای آن امام همام اکنون پس از بیش از ۱۴۰۰ سال زنده و پویا است و مولا علی علیه السلام همچنان زنده اند و ندایشان در جامعه بشری ساری و جاری است چرا که او شهید عدالت است و انسانها همچنان تشنه و در انتظار عدالتند! که فرزنداشان مهدی موعود جهان را به عدالت علوی خواهند رساند انشاالله
مظفر حاجیان