به گزارش ربیع، اگر سرمان را از برف بیرون بیاوریم و نگاهی به آماری که قرار است افشا نشود بیندازیم متوجه خواهیم شد که اوضاع آنقدرها هم خوب نیست. دیگر با قطعیت می‌توان گفت نیازی هم به همین آمارهای مخفی شده نیست و نگاهی به دوستان، آشنایان، همسایه‌ها و … همه چیز را روشن می‌کند. از طلاق صحبت می‌کنیم همان سر نهان این روزهای ثبت احوال که خیلی هم نهان نیست و جامعه جوان ایران به خوبی با آن آشناست. اما چرا طلاق این روزها اینقدر به ما نزدیک است.
سنت و مدرنیته
بعضی دلیل گذار را علت آن می‌دانند گذاری از سنت به سمت مدرنیته. شکافی بزرگ در جامعه ما که با هیچ سنگ و سیمانی پر نمی‌شود. ایران سنتی در عین سنت مداری مدرن است خیلی هم مدرن است در حد بسیاری دیگر از کشورهای مدرن جهان اما تفکر مدرن عنصر کمیابی در این جامعه است مردها هنوز دنبال بسیاری سنت‌های گذشته هستند و زنان جوان مرد مدرنی می‌خواهند که سنتی هم باشد. عجیب آش شله قلمکاری است این مدرن و سنتی بودن جامعه ایران. بسیاری از جوان‌های ایران میان همین سردرگمی‌ها است که دست به ازدواج می‌زنند و بعد می‌فهمند چقدر مشکل وجود دارد. اگر روزگاری این مشکل فقط در شهرهای بزرگ وجود داشت امروزه این پدیده در روستاهای کوچک هم وجود دارد. جایی که قرار است اوج سنتی بودن باشد حالا مردنیته است که حرف اول را می زند. البته باید گفت مگر می‌شود جایی که تلویزیون و ماهواره و اینترنت و شبکه اجتماعی وجود دارد سنتی باقی بماند؟!
مهارت‌های زندگی
مهارت‌های زندگی آموختنی است چیزی که از ابتدای تولد تا لحظه مرگ باید آموخت همان اصطلاح ز گهواره تا گور خودمان. اما چقدر مهارت زندگی به جوانان ما آموزش داده می‌شود. آیا درس تنظیم خانواده دانشگاه می‌تواند یک جوان را برای شروع زندگی آماده کند؟ درسی که یا سوژه خنده و تفریح دانشجویان است یا برای برخی تنها عاملی که بتوانند با نمره خوب گرفتن خود را از مشروطی نجات دهند می‌تواند نسل امروز را برای شدیدترین بحران‌های زندگی مشترک آماده کند؟
اقتصاد
همه چیز این روزها به پول ختم می‌شود و واقعاً چه کارهایی که نمی‌کند. زندگی خرج دارد و شروع یک زندگی خیلی بیشتر خرج دارد. یک جوان عادی بدون هیچ پشتوانه‌ای با حقوق اداره کاری چقدر تاب تحمل فشارهای مالی زندگی را دارد؟ اصلاً با این وضعیت زندگی‌ای شروع خواهد شد که بعد کسی بخواهد زیر فشارهای مالی بعدی تاب بیاورد؟
عوامل سازنده طلاق
به جز این‌ها عوامل بسیار دیگری در طلاق نقش دارند اما شما همین سه فاکتور را در نظر بگیرید تا ببینید مشکل از کجاست. اگر طلاق را امروز به عنوان یک معضل پیش روی خود می‌بینیم باید به عوامل سازنده طلاق هم توجه کنیم عواملی که مانند آمار طلاق یک راز مگو نیست و با کمی نگاه به این سو و آن سو به راحتی قابل تشخیص است.
انتهای پیام/ دامون رشیدزاده