به گزارش پایگاه خبری ربیع، عدم تطابق وعده ها و گزارشات با واقعیات زندگی مردم، مشکلی است که همواره در کشورمان وجود داشته و دارد. در برخی دوره ها این شکاف میان وعده ها و حقایق کمتر است و در برخی اوقات شکاف عمیقی میان این دو شکل می گیرد. اما علت یکی است و آن عدم برنامه ریزی و نظارت هدفمند بر اوضاع است.

درحال حاضر نیز شاهد افزایش گرانی ها در تمام ابعاد زندگی روزمره مردم هستیم. به عبارتی زندگی کردن و یا بهتر است بگوییم گذراندن یک روز عادی برای مردم هزینه های بسیار سنگینی به بارآورده است. از خورد و خوراک گرفته تا حمل و نقل و هزینه های جانبی، فشار زیادی را بر اقشار جامعه وارد کرده است. مسئله گرانی ارز و طلا ، بحران
قیمت ها را به دنبال داشته است و مسئولین مدام از کنترل اوضاع و اختصاص بودجه های مناسب برای تنظیم بازار وعده می دهند و مدام اعلام می کنند که گران شدن اقلام اساسی غیرقانونی است و با آن برخورد می کنند. اما این برخورد و نظارت کی و کجا محقق خواهد شد؟! وقتی در چنین فضایی دولت قیمت آب و برق و گاز را افزیش می دهد، چه انتظاری از فرصت طلبان و سودجویان هست. چشم بستن بر واقعیات و افزایش هزینه های دولت عقلانی نیست، و ما هم میدانیم که منابع درآمدی دولت درحال کوچک شدن و مسدود شدن است، اما در چنین فضایی نباید بار فشار این مسائل را به دوش مردم نهاد و هزینه امور کشور را از جیب مردم طلب کرد. گرانی ارز موضوعی است که برتمام وجوه مدیریت کشور و زندگی جاری مردم اثر گذار بوده، اما وقتی از نبود کمبود منابع ارزی گفته می شود، و یا از تامین ارز دولتی برای تامین مایحتاج زندگی مردم وعده داده می شود، گرانی های روزانه برای مردم غیرقابل تحمل می گردد. هر روز قیمت سبد مصرفی خانوار افزایش می یابد و به نسبت آن درآمد و قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند، این مسئله فشار زیادی را به جامعه وارد کرده است. براساس کدام منطق می توان گرانی بازار خودرو را توجیه کرد، چطور می توان گرانی خورد و خوراک داخلی را که نیاز به واردات ندارد را تحمل کرد، گرانی گاز مصرفی و دیگر قبوض در شرایط فعلی به چه معناست؟!.

هنوز خبری از تحریم ها نیست شاهد این وضع و اوضاع هستیم، زمانی که بار دیگر در حصار تحریم ها قرار بگیریم و بازار سودجویی ها داغ شود، مردم باید چه طور امرارمعاش کنند. گفتن این مطالب ترویج بذر نا امیدی نیست، اما تاسف بار است که مسئولان نمی توانند شرایط را کنترل کنند و حتی با تصمیمات سلیقه ای بر وخامت اوضاع می افزایند.

امروز درخوش بینانه ترین حالت اگر افراد در بحران بیکاری به سرنبرند، بین یک تا دو میلیون حقوق ماهانه دریافت می کنند. اما این حقوق باید خرج کرایه مسکن، تامین هزینه های جاری منزل همچون قبوض ماهیانه، خورد خوراک روزانه، هزینه تحصیل فرزندان، هزینه های درمان، هزینه های رفت و آمد و…. را تامین کند. کدام اقتصاد دان برجسته دنیا قادر است با چنین ملبغی مدریت مالی کند، آیا مسئولان خود قادرند با چنین مبلغی برای یک ماه زندگی خود را اداره کنند؟!

نوشتن این معضلات دردناک است اما انتظار داریم تا با این قبیل انتقادات، مسئولان فکری به حال زندگی مردم کنند. باید پذیرفت که وضعیت مناسبی در جامعه حاکم نیست و مشکلات معیشتی بارسنگینی بردوش خانواده ها گذاشته است. اگر مسئولان قادر به کنترل بازار ارز و سکه نیستند، حداقل فکری به حال بازار اقلام خوراکی و هزینه های جاری زندگی مردم کنند. باور کنید که مردم عادی کاری به گرانی دلار و یورو ندارند و توانی هم برای پیش خرید چند هزار سکه نخواهند داشت، بلکه صرفا خواهان یک زندگی ساده و تامین مایحتاج اولیه خود هستند. آیا این انتظار زیادی است و گفتن آن سیاه نمایی تلقی می شود؟!!