به گزارش پایگاه خبری ربیع، در یک هفته دو کنفرانس امنیتی بین‌المللی در «مونیخ» و «مسکو» برگزار شد. این دو رویداد در صدر اخبار رسانه‌ها و نقد و بررسی محافل سیاسی در اغلب کشورها، به‌خصوص در اروپا و آمریکا قرار گرفت. تفاوت عمده آن به‌طور مشخص در این بود که در کنفرانس مونیخ آمریکا و اسرائیل تلاش داشتند تا ضمن آنکه خاورمیانه را کانون و مرکز بحران و خطرهای امنیتی ـ نظامی در جهان معرفی کنند. جمهوری اسلامی ایران را محور اصلی و مُخلّ امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی نشان دهند! در کنفرانس امنیتی مسکو جهت‌گیری علیه سیاست‌های آمریکا و دولت ترامپ بود که حضور نظامی ـ امنیتی آن هر طرح صلح و در نتیجه برقراری امنیت پایدار را برهم می‌زند.
کنفرانس امنیتی «مونیخ» سابقه تاریخی طولانی از پایان جنگ جهانی دوم و از آغاز تشکیل سازمان نظامی ـ امنیتی «ناتو» دارد. در سالهای آغازین این کنفرانس محوریت اصلی آن را امنیت اروپای غربی با همکاری و هماهنگی دوسوی کشورهای «آتلانتیک» آمریکا و اروپا شکل می‌داد که در مقابل آن اتحاد جماهیر شوروی و سازمان نظامی ـ امنیتی «ورشو» قرار داشت. دیوار برلین حدفاصل دو قطب یا ابرقدرت‌های جهانی بود که با تداوم جنگ سرد میان ابرقدرتهای شرق و غرب و تفکیک اروپای غربی از شرقی تعریف می‌شد. با فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد و درهم شکستن اتحاد جماهیر شوروی و همچنین ظهور چین جدید (چین تجاری) و سر برآوردن اتحادیه‌های سیاسی ـ اقتصادی در اروپا، آسیای جنوب‌شرقی، آمریکای لاتین و دیگر مناطق جهان، تعریف و ساختار امنیت نیز تغییر گسترده پیدا کرد که در آن امنیت اقتصادی و میدان چرخش سرمایه‌گذاری‌ها در اولویت قرار گرفت به‌خصوص که موضوع بهره‌گیری از «انرژی» نفت و گاز به ساختار امنیتی در مناطق و در سطوح بین‌المللی ارتقاء پیدا کرد. این تعریف و یافتن راهکارهای گسترش امنیت برای همکاری‌های دو و چندجانبه اقتصادی دو کنفرانس بین‌المللی، یکی در داووس سوییس و دیگری در مونیخ را در دستور کار و جهت‌گیری مشخص قرار داد. در دوران هشت ساله ریاست جمهوری «اوباما» گفتگو برای طراحی امنیت پایدار در روابط دولت‌ها اصل و محوریت داشت. کنفرانس مونیخ با دعوت از نظریه‌پردازان سیاسی، امنیتی و اقتصادی ضمن ارزیابی شرایط امنیتی جهان، هر سال پیشنهادها و مسیرهای جدیدی برای گسترش امنیت ارائه می‌داد. با ورود «ترامپ» به کاخ سفید، فضای تعاریف امنیت به جنگ و نظامیگری سوق داده شد. ترامپ به‌طور مشخص دو کشور کره شمالی و ایران را مرکز ثقل به هم‌ریختگی امنیت در شرق و غرب آسیا نامید و بر این اساس فضای سیاسی و تبلیغاتی را در یک‌سال گذشته هدایت کرد. جنگ با هجوم تروریستی در خاورمیانه، به‌ویژه در سه کشور سوریه، عراق و افغانستان بسترهای نقد امنیتی ـ نظامی دولت ترامپ شد. ترامپ در خاورمیانه بحران‌زده با طرح امنیت اسرائیل اولویت اول آمریکا در خاورمیانه، به یکباره علیه فلسطینیان کودتای سیاسی کرد. بیت‌المقدس را مرکز اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به منطقه شرقی آن را اعلام رسمی کرد. دفتر نمایندگی دولت خودگردان فلسطین در واشنگتن را بست و همزمان قطع کمک‌های مالی (دلاری محدود) آمریکا به آوارگان فلسطینی را انجام داد و گفت که «موضوع فلسطین در اولویت دستور کار او در کاخ سفید قرار ندارد».
سیاست آمریکا با سفر رئیس جمهوری آن کشور به عربستان، اتصال دادن سعودی‌ها با رژیم صهیونیستی بود که اولین بازتاب آن شرکت خلبان‌های اسرائیلی در پرواز بمب‌افکن‌های آمریکایی فروخته شده به سعودی‌ها برای بمباران یمن بوده است. ترامپ، حضور مستقیم نظامی آمریکا در سوریه را بعد از شکست داعش و همچنین در افغانستان افزایش داد. دو محور اصلی برنامه آمریکا در کنفرانس مونیخ بحران شرق آسیا مشخصاً کره شمالی و فعالیت اتمی آن و خاورمیانه با تهدید امنیتی خواندن جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل و متحدان آمریکا بود و سعی در جهت‌دادن کنفرانس مونیخ کرد. در کنفرانس امنیتی مسکو امّا سیاست‌های نظامیگری ترامپ برای امتداد جنگ در سوریه و ممانعت از توافق صلح در منطقه موضوع بررسی قرار گرفت. مشاور عالی امنیت ملی آمریکا ژنرال ماتیس در کنفرانس مونیخ شرکت کرد و تهدید بودن ایران را محور سخنانش قرار داد و گفت: «زمان آن رسیده است به صورت جمعی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنیم.»
آمریکا فضای کنفرانس مونیخ را به جای بررسی امنیت بین‌المللی، به لحاظ امنیتی متشنج کرد. در کنفرانس مسکو اما، آمریکا محور اصلی ضد امنیت و تشدید تخاصم و بحران در حوزه خلیج‌فارس و خاورمیانه نامیده شد. دو سخنران همسو و همراه ترامپ در کنفرانس مونیخ، یکی نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود که به قول ظریف وزیر خارجه، در سخنرانی خود سیرک مسخره کارتونی را به اجرا درآورد و دیگری «الجبیر» وزیر خارجه پادشاهی سعودی که سراسر سخنان خود را به ناسزاگویی و فحاشی علیه ایران اختصاص داد. نشانه تلاش آمریکا، اسرائیل و سعودی‌ها در این کنفرانس، فضاسازی تبلیغاتی ـ سیاسی و تولید «جنگ روانی» علیه جمهوری اسلامی ایران بود تا مقدمه‌ای برای اجرای طرح پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل درباره یمن و دخالت‌های ایران شود که قرار است هفته آینده در نیویورک انجام پذیرد. این طراحی در کنفرانس امنیتی مونیخ، موفقیت چشمگیری به دست نیاورد. به‌ویژه که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ـ موگرینی ـ سیاست‌های ضدبرجامی و تهدیدهای امنیتی ـ نظامی ترامپ را نقد کرد و آن را مخل امنیت اروپا و جهان نامید. سخنان «جان کری» وزیر خارجه اوباما در کنفرانس امنیتی مونیخ هم بسیار مورد توجه قرار گرفت که در آن «نتانیاهو» و «ترامپ» دو سیاستمدار جنگ‌طلب معرفی شدند و درباره سعودی‌ها گفت: «در دیدار با پادشاه سعودی ملک عبدالله و حسنی مبارک رئیس جمهور وقت مصر، آنها با تأکید به من پیشنهاد دادند و گفتند، آمریکا باید ایران را موشک‌باران کند!!»
کنفرانس امنیتی مونیخ که انتظار می‌رفت به صورت نظری و علمی موقعیت امنیت در جهان و در مناطق بحران‌زده را نقد و بررسی کند، متأسفانه با سخنان مشاور امنیتی ترامپ ژنرال ماتیس و نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و وزیر خارجه سعودی‌ به مسیر انحرافی سوق داده شد. امسال این کنفرانس به نشست پرخاشگری به‌جای بررسی مشکلات امنیتی مبدل شد. وزیر خارجه روسیه در کنفرانس امنیتی مونیخ و مسکو، دولت ترامپ و سیاست‌های او را محور اصلی برای حفظ فضای جنگی و تخاصم در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی معرفی کرد. دو کنفرانس نشان داد جهان در ناامنی و در سکوی نظامیگری آمریکا قرار دارد.