به گزارش پایگاه خبری ربیع، سیف در آخرین تصمیم خود اعلام کرد که ارز ۴۲۰۰ تومانی ممکن است با ۵ تا ۶ درصد افزایش قیمت روبه‌رو شود‌‌. گذشته از اینکه تصمیات ناگهانی اقتصادی بدون پشتوانه فکری و اندیشه اقتصادی بر کشور تحمیل می‌شوند، تاسف‌بار است اما گفته‌هایی از سوی مسوولان رسمی کشور به گوش می‌رسد که با عقل سلیم و خرد جمعی سازگاری ندارد‌‌. گویا مسوولان در دنیایی دیگر زندگی و تصمیمات اقتصادی‌شان را نیز بر اساس مشکلات همان دنیای خیالی اتخاذ می‌کنند‌‌.
این موضوع کاملا روشن است که عرضه ارز به شدت کاهش پیدا کرده و در مقابل این کاهش تقاضا افزایش یافته است‌‌. این روند برای دولت غیرقابل کنترل است و مشکلات فعلی را شکل داده است‌‌. بر همین اساس قیمت ارز در شرایطی افزایش پیدا کرده که تولید هیچ افزایشی پیدا نکرده است‌‌.
آیا معجزه‌ای رخ داده است که مدیران اقتصادی توقع دارند با گذشت زمانی اندک بی‌آنکه تولید افزایش پیدا کرده باشد یا دیپلماسی و روابط بین‌الملل راهکار تازه‌ای بر سر راه ما قرار داده باشد مردم شرایط بهتری را تجربه کرده باشند؟ این گزینه که ماشین‌های چاپ ارز خارجی در اختیارمان باشد نیز کاملا دور از ذهن است پس چگونه ممکن است وضعیت ارز بهبود پیدا کرده باشد آن هم در شرایطی که هیچ یک از مولفه‌های بهبود وضعیت اقتصاد را پیدا نکرده‌ایم‌‌.
در شرایط فعلی ذخایر داخلی قادر به پاسخگویی نیازهای وارداتی کشور نیست بنابراین باید به دنبال راهکارهای منطقی دیگری و برنامه‌ریزی‌های هدفمند برای دوران بعد از تحریم باشیم‌‌. به نظر می‌رسد دولت در راستای کنترل شرایط اقتصادی چنین تصمیمات ناگهانی را اتخاذ می‌کند اما گویی اعتقاد ندارد که چنین روندی چه خطرات جدی‌ای برای بدنه اقتصاد ایجاد خواهد کرد‌‌. به هر روی اگر دولت محتاط بود و تصمیمات درستی می‌گرفت وضعیت اقتصادی کشور به نقطه کنونی نمی‌رسید‌‌. نرخ ۴۲۰۰ تومان دلار بعد از بحران‌ها تا حدودی برای شرایط اضطراری پذیرفتنی است اما این موضوع در شرایط کنونی و بعد از اینکه دولت مدعی است شرایط را به ثبات رسانده دیگر منطقی نیست‌‌. سیاست‌های ارزی کنونی کاملا بی‌ثبات است و به نظر می‌رسد مدیریت در حوزه اقتصاد به طور کامل خارج از توانایی‌های دولت است و کاملا غیرآگاهانه و باری به هر جهت تصمیم‌گیری می‌شود‌‌. تاسف‌بار است در شرایطی که سیستم اقتصادی کشور کاملا دولتی است و به تبع آن کنترل مسایل اقتصادی هم دست دولت است به شدت دچار نوسان و ناهماهنگی هستیم‌‌. برنامه‌ریزی‌های کنونی دولت منجر به آن می‌شود که تولیدکنندگان همچنان با مشکلاتی جدی مواجه باشند و امکان برنامه‌ریزی برای آینده اقتصاد کشور را نداشته باشند‌‌.
امروز اما آنچه بیش از هر موضوع دیگری شرایط را دشوار کرده است، تجمع مشکلات اقتصادی کشور از جمله عدم مدیریت ارز در طول سالیان گذشته است‌‌. باید پذیرفت از آنجا که تولید پاسخگوی نیاز بازار نیست نیازمند واردات هستیم، این واردات اما دولت را ناچار به تامین ارز کافی می‌کند‌‌. از همین رو نیاز ارز در بخش‌های دیگر جامعه را حذف کرده تا آن را مدیریت کرده و به سمت بازار واردات حرکت دهد‌‌. اما روش‌های اتخاذ شده پاسخگو نیست و مشکلات بعدی را ایجاد می‌کند‌. در گام نخست دولت ریال به اقتصاد کشور تزریق می‌کند که همین روند تورم‌زا خواهد بود‌‌. در نتیجه بار دیگر ارز خارجی تحت فشار قرار گرفته و نرخ آن به شکل لجام‌گسیخته‌ای افزایش پیدا می‌کند‌‌. اما این افزایش قیمت تعریف نشده تا جایی ادامه خواهد داشت که روابط دیپلماتیک کشور با جهانیان بهبود پیدا کند‌‌. از همین‌رو است که پیشنهاد می‌شود دولت در انتظار تصمیمات و کمک‌های اروپا نباشد و به شکلی کاملا منطقی مشکل را با آمریکا حل کند‌‌.