به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛تحرکات اخیر بنیامین نتانیاهو و حضور غیرقانونی او در خاک سوریه، نهتنها یک رفتار سیاسی عادی یا یک اقدام نظامی محدود نیست، بلکه نمونهای آشکار از قانونشکنی سازمانیافته، مداخلهگری بیپروا و بیتوجهی مطلق به حقوق ملتهاست؛ رفتاری که سالها در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی نهادینه شده و امروز با صراحت بیشتری خود را نشان میدهد. این حضور، صرفنظر از نتیجه نظامی آن، یک پیام سیاسی روشن دارد: اسرائیل خود را فراتر از هر قانونی میپندارد و هیچ مرجعی را شایسته پاسخگویی نمیداند.
نقض صریح حقوق بینالملل
بر مبنای منشور سازمان ملل، اصل ۲ بند ۴، هرگونه تهدید یا استفاده از زور علیه یک کشور مستقل ممنوع است. سوریه عضو رسمی سازمان ملل است؛ بنابراین حضور یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی در خاک آن کشور – آن هم در چارچوب عملیات یا هماهنگیهای نظامی – چیزی جز نقض آشکار همین اصل بنیادین نیست.
اسرائیل مدعی است حضور ایران در سوریه دلیل این دخالتهاست، در حالی که ایران در دعوت رسمی و قانونی دولت سوریه در این کشور حضور دارد. اما نتانیاهو حتی برای توجیههای سیاسی نیز زحمت تلاش نمیدهد؛ زیرا اساساً رژیم صهیونیستی هرگز قوانین بینالمللی را جدی نگرفته و خود را استثناء دائمی میداند. این همان ذهنیت خطرناک است که منطقه را بارها در آستانه جنگهای گسترده قرار داده است.
پیامدهای خطرناک برای منطقه
اقدام اخیر نتانیاهو چند پیامد روشن و نگرانکننده دارد:
افزایش تنش و احتمال درگیری مستقیم:
با این رویکرد، اسرائیل عملاً آتش درگیری را به مرزهای جدید میکشاند. هر گام بیمحابای اسرائیل در منطقه، فرصتی برای گسترش جنگ و بیثباتی است.
دامن زدن به چرخه بیپایان خشونت:
رفتار اسرائیل نه برای دفاع، بلکه یک اقدام تهاجمی است که توازن امنیتی منطقه را برهم زده و بازیگران جدیدی را ناگزیر وارد میدان میکند.
تضعیف توافقات بینالمللی و نابودی حقوق ملتها:
وقتی کشوری آشکارا به خاک همسایه تجاوز میکند و هیچکس پاسخ نمیدهد، پیام واضح است: قدرت جای عدالت را گرفته و حقوق ملتها بیارزش شده است.
تقویت گروههای افراطی و ناامید شدن ملتها از سازوکارهای حقوقی:
وقتی مردم منطقه میبینند تجاوز بیپاسخ میماند، افراطیگری رشد میکند و امید به سازوکارهای دیپلماتیک کاهش مییابد.
سابقه طولانی مداخلهگری و قانونشکنی
حضور نتانیاهو در سوریه را نمیتوان یک اتفاق جداگانه دانست. این اقدام ادامه همان سیاستهایی است که دهههاست در لبنان، نوار غزه، کرانه باختری، عراق و حتی ایران دنبال شده است:حملات مکرر به خاک سوریه،ترور دانشمندان ایرانی،مباران زیرساختهای غیرنظامی در غزه و کشتار هزاران کودک،ساختوسازهای غیرقانونی در کرانه باختری،مداخله مستقیم در سیاست داخلی کشورهای منطقه
نتانیاهو در همه این موارد بدون هیچگونه پاسخگویی یا نظارت بینالمللی عمل کرده و این بیشرمی سیاسی تنها به او جسارت بیشتری داده است.
بیتوجهی کامل به حقوق ملتها
نتانیاهو هیچگاه حقوق ملتها را جدی نگرفته است. برای او تنها چیزی که اهمیت دارد بقای سیاسی خود و دور نگهداشتن بحرانهای داخلی اسرائیل است. این بار نیز حضور در خاک سوریه بیش از آنکه اقدام امنیتی باشد، یک حرکت تبلیغاتی و برای مصرف داخلی است تا افکار عمومی اسرائیل از فسادهای مالی، اعتراضات اجتماعی و ناکامیهای امنیتی منحرف شود.اما هزینه این نمایشها را چه کسی میپردازد؟
مردم منطقه؛ از دمشق تا غزه و از بیروت تا صنعا.
چرا این اقدامات محکوم نمیشود؟ چرا شورای امنیت ساکت است؟ دلیل روشن است:
وقتی آمریکا و برخی کشورهای غربی حامی سیاسی و نظامی اسرائیل هستند، هیچ نهادی جرأت برخورد ندارد. در واقع دنیا مرده است.این سکوت، خطرناکتر از خود تجاوز است؛ زیرا پیام میدهد که قوانین برای برخی کشورها اجرا نمیشود. این همان نقطهای است که نظم جهانی را از هم میپاشد.به نظر می رسد نتانیاهو به دنبال جنگی بزرگتر است؟
حضور نتانیاهو در سوریه یک زنگ خطر جدی است. او در تلاش است با کشاندن بحران به بیرون، از بحرانهای داخلی فرار کند. اما این بازی با آتش، دیر یا زود به نقطهای میرسد که نهتنها منطقه، بلکه حتی خود اسرائیل را نیز درگیر یک جنگ گسترده خواهد کرد.آنچه امروز نیاز است، روشنگری رسانهها، فشار دیپلماتیک و بیداری افکار عمومی جهانی است. جهان باید بفهمد که سکوت در برابر تجاوز، تنها تجاوزگر را گستاختر میکند.نتانیاهو ممکن است یک روز از قدرت کنار برود، اما جای زخم سیاستهای ماجراجویانه او سالها بر پیکر منطقه باقی خواهد بود.
مظفر حاجیان