به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، «معصومه نصیری» یادداشتی با موضوع «سواد رسانهای» نوشته و نسخهای از آن در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
در عصر سیطره رسانه ها و زمانه ای که رسانه جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مردمان دنیا شده است، باید نوع مواجه با آن نیز متناسب با ضرورت های این دوره باشد. باید گفت زمانه برخورد صرفا بدبینانه یا صرفا خوش بینانه گذشته است و باید به این مفهوم «واقع بینانه» بنگریم. آنچه در این سالها پاشنه آشیل تصمیم سازی در کشور بوده است، دقیقا به نگاههای بدبینانه و خوشبینانه باز میگردد. همان زاویه دیدی که یا در پی نفی رسانه و برخورد سلبی بوده یا ساده انگارانه معتقد به آزادی بی حد و مرز رسانههاست. ما از هر دوی این نگاهها آسیب دیدهایم. ما به شدت نیازمند نگاه مبتنی بر واقعیت هستیم. نگاهی که رسانه را با همه خوبیها و بدیهایش مورد توجه قرار دهد.
آنچه دنیا در راستای برنامهریزی جهت مواجه شهروندانش با اقسام رسانه انجام داده است، از روزن آموزش و مهارت افزایی گذر کرده است. این آموزش در قالب «سواد رسانهای» در بسیاری از کشورها در حال ارائه است و اساسا چارهای جز مهارتافزایی شهروندان جهت مواجه با انواع محتوای رسانهای وجود ندارد.
توجه ویژه به سواد رسانهای در بسیاری از کشورها و برپایی هفتههای سواد رسانهای و رویدادهای متعدد با موضوع سواد رسانهای، نشانگر نگرانی جهانی از تاثیرات سوء رسانهای است. بسیاری از کشورها سواد رسانهای را جهت مقابله با فرهنگ غریبه و خصوصا فرهنگ آمریکایی و برخی نیز با تاکید بر حفظ فرهنگ اصیلشان مورد توجه قرار دادهاند. پس نگرانی از تاثیرات مخرب رسانهای صحیح اما نوع برنامه ریزی برای رفع این نگرانی محل بحث و سوال است.
آیا فیلترینگ راه حل مساله است؟ تجربههای موجود چه میگویند؟ آیا اساسا جز فیلترینگ میتوان به گزینههای دیگری در مواجه با رسانه فکر کرد؟ این گزینهها چه هستند؟ تا به امروز چه طرح یا برنامه مدون ملی برای تربیت رسانهای شهروندان عصر رسانه تا به حال از سوی نهادها و تشکلهای مربوطه ارائه و اجرایی شده است؟ چه کاشتهایم که توقع برداشت داریم
تمام مسئولان تا امروز درباره رسانه، مخاطرات آن، نگرانی هایشان درباره تاثیرات رسانهها بر سبک زندگی، برنامه ریزی دشمنان برای مدیریت مخاطب ایرانی با استفاده از رسانه ها و …. سخن گفته اند. اما این حجم از دغدغه منجر به ارائه راهکار شده است؟ آیا تنها برخورد شعاری با چنین مقوله استراتژیکی راه حل تولید می کند؟ آیا نباید موانع سر راه دلسوزان جهت اعتلای سطح سواد رسانه ای شهروندان رفع شود یا حداقل زمینه ای فراهم شود تا طی طرحی ملی و همگانی تمام مدارس در تمام مقاطع، خانواده ها، مدیران و …. آموزش های سواد رسانه ای را ببینند؟
باید بدانیم در عصر استیلای رسانهها، مدیر عصر رسانه، معلم عصر رسانه، فرزند عصر رسانه و والدین عصر رسانه باید توانمندیهایی داشته باشند که این رسیدن به آن، نیاز به آموزش دارد.
یک بار برای همیشه به این فکر کنیم که اگر واقعا رسانه و تاثیراتش برای حائز اهمیت است، راهکارمان جز فیلتر، چه میتواند باشد تا ما از این مرحله به سلامت عبور کنیم.
آنچه باعث میشود سواد رسانهای در کشور جدی گرفته نشود همین برخوردهای شعاری است. جامعهای که آموزش ندیده است چگونه اخبار جعلی را شناسایی کند، قطعا در هجوم میلیونی محتوای تولید شده توسط دشمنان علیه کشور دچار اشتباه خواهد شد. جامعهای که آموزش ندیده است بشدت تحت تاثیر فیلمها قرار خواهد گرفت زیراکه توان تشخیص لایههای پنهان درون متن را ندارد. مدیری که آموزش ندیده باشد تفاوت متن و زیر متن و فرامتن را نمیداند و برای کشور هزینهسازی میکند و… ما هیچ راهی جز آموزش سواد رسانهای نداریم. هر روز تعلل در این زمینه خسارتهای زیادتری را در پی خواهد داشت که جبرانش نیز سخت خواهد بود.
روی سخن این نوشتار تمام مسوولان، نهادها، تشکل ها و فعالان این عرصه است. اگر خودمان فکری برای آموزش مردممان نکنیم کسان دیگری با بودجه های کلان این کار را در راستای اهداف خودشان خواهند کرد. لطفا سواد رسانهای را جدی بگیرید.
انتهای پیام/