به گزارش پایگاه خبری ربیع، امسال اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد، با یک اتفاق تازه همراه بود و آن اینکه؛ از میان شمار فراوانی از داوطلبان شرکتکننده در این آزمون، سه تن از داوطلبان که حائز رتبه یک در این کنکور شده بودند، از اتباع کشور افغانستان بودند. رتبه یک رشتههای تاریخ، زمینشناسی و روابط بینالملل را داوطلبان افغانی به دست آوردند و علاوه بر این، رتبههای چهارم و هفتم در رشتههای دیگر و رتبههای دورقمی در برخی رشتهها هم رتبههایی بودند که داوطلبان افغانی موفق به کسب آنها شدند. این موفقیت اما بازتابهای متفاوتی در جامعه داشت. عدهای این مسأله را نشان? تنگ شدن عرصه بر داوطلبان ایرانی دانسته و از آن به نوعی انتقاد کردند. این قبیل نقدها را گذشته از اینکه میتوان از نظر دیدگاههای شوونیستی و نژادپرستانه مورد تحلیل و بررسی قرار داد، از جنب? آکادمیک نیز میتوان به آن نگریست. چند سالی است بینالمللیسازی آموزش عالی در دستور کار وزارت علوم قرار گرفته و دانشگاههای مختلف کشور به فراخور این دورنما، اقدام به امضای تفاهمنامهها و تهیه برنامههایی کردهاند. بدیهی است که نخستین لازم? پیوستن به جرگ? دانشگاههای بینالمللی و چندملیتی، کنار گذاشتن نگاههای انحصارگرایانه و قومیتگراییهایی است که صندلی دانشگاهها و توفیقات علمی را در داخل کشور، فقط حق و سهم دانشجویان بومی و هموطن میدانند و بس! علاوه بر این، نگاهی به آمار دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای چندملیتی و بینالمللی برخی کشورها، میتواند در این زمینه قابل تأمل باشد. درست است که دانشگاههای ما در زمینه بینالمللیسازی، هنوز در آغاز راه بوده و در این مسیر، نوپا هستند و هرچند زیرساختها و مقدمات لازم برای تحقق بینالمللی شدن دانشگاهها آن گونه که باید و شاید، فراهم نیست، اما به هر حال، تحقق این هدف، پیش از هر چیز منوط به تغییر نگاهها در این زمینه است، چرا که اگرچه ممکن است در عرصه سیاسی در برخی کشورها، هنوز اعمال محدودیتها و ممانعتهایی برای ورود اتباع برخی کشورها وجود داشته باشد، اما فضاهای دانشگاهی در سطح جهان، عموما از این مرحله گذشته و به نوعی همزیستی مسالمتآمیز همه فرهنگها و ملل دست پیدا کردهاند که در آن، صرفنظر از اینکه شخص متعلق به چه کشوری بوده و به کدام قاره و نژاد و فرهنگ تعلق دارد، مرتب? علمی وی و تلاشهای پژوهشی و آکادمیکش است که مبنای توجه قرار میگیرد.
چنانکه امروز، ایران در زمینه ارسال دانشجو به خارج، براساس آمار، در رتب? سیزدهم جهان قرار دارد و دانشجویان ایرانی که به دلایل مختلف و ازجمله فراهم نبودن فرصتهای فعالیت علمی و کاری در کشور، به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند، بعضاً به موفقیتهای علمی دست مییابند که شاهدش هستیم و بدیهی است وقتی توقع ما این است که کشورهای دیگر، با نگاههای نژادپرستانه به دانشجویان ما ننگرند و مانع از موفقیتها و درخشش علمی آنها نشوند، لازم است خود نیز زمین? فعالیت علمی مساوی را برای دانشجویانی با نژادها و ملیتهای مختلف در داخل کشور فراهم کنیم و از مرحل? نگاههای قومیگرایانه عبور کنیم.
به علاوه، هر چند اکنون در زمینه تحصیل دانشجویان افغان در مقاطع مختلف دانشگاههای ایران، راه هموار شده و مشکلاتی که پیش از این وجود داشت، تا حدودی رفع شده، اما برای رسیدن به نقطه ایدهآل، لازم است بقیه این مسیر نیز هموار شده و مشکلات فعلی نیز حل شود. البته این مسأله محدود به دانشجویان افغانی نمیشود و منظور این است که مقدمات تحصیل بیدغدغه برای دانشجویانی از ملیتهای مختلف در کشور فراهم شود تا پس از آن بتوانیم قدم در مراحل بعد گذاشته و فصل جدیدی را در حیات علمی دانشگاههایمان آغاز کنیم.