به گزارش پایگاه خبری ربیع، طی سه دههای که از ارتحال رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار نظام اسلامی میگذرد، جانشین خلف امام روحالله بر عهد دیرین خود برای حرکت در آن یگانه دوران استوار بوده و به جرئت میتوان گفت هیچ کسی در هیچ سطحی از اندیشه و تفکر تا این اندازه به مراقبت از راه امام، هدف امام و اندیشه والای او پایبند نبوده است؛ این در حالی است که امام خامنهای سوای جایگاه رفیع خود در رهبری جامعه اسلامی، به عنوان یک اندیشمند و متفکر بزرگ دارای شخصیتی بینظیر در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی و صاحب نظر و دیدگاه در زمینههای دینی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و دفاعی است.
با این وجود، معظمله پس از گذشت ۳۱ سال، همواره امام راحل(ره) را مانند چراغ راه و قطبنمای حرکت مدنظر دارند. چنانچه در فرصتهای مختلف بهویژه در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال امام خمینی(ره) در طول سالیان گذشته به تبیین ابعاد مختلف مکتب فکری امام پرداختهاند. امسال نیز باوجود عدم برگزاری مراسم بزرگداشت آن حضرت در حرم مطهر ایشان، مانند سالهای گذشته، رهبر معظم انقلاب در سخنان زنده تلویزیونی به تبیین روحیه تحولخواهی و تحولانگیزی امام به عنوان یکی از ابعاد مهم شخصیت امام خمینی(ره) پرداختند و گفتند: «امام، روحا، هم یک انسان تحولخواه بود، هم تحولآفرین. درباره ایجاد تحول، نقش او صرفا نقش یک معلم و استاد و مدرس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگترین تحولات را در دوران خودشان، در زمان خودشان در حوزههای متعددی و در عرصههای متنوع زیادی ایجاد کردند.»
اما کلیدواژه جدیدی که رهبر فرزانه انقلاب درباره امام خوبیها به کار برد، چه معنا و مفهومی دارد؟ برای این اصطلاح، تعاریف و توضیحات فراوانی وجود دارد. برخیها تحول را ذوبشدن اندیشهها، باورها و رفتارهای سنتی و تثبیت ارزشهای نوین و استقرار نظامهای جدید میدانند. از منظر آنها تحول یعنی خروج برخی باورهای ناصواب مدیریت سنتی و ورود باورهای صواب مدیریت نوین و معرفت عقلی که بر اثر آن اجرا و عملیاتی کردن تصمیمات موفق با اولویت مصالح نظام رخ خواهد داد. نکته مهم در این میان آن است که هدف تحول و عامل تحول انسانها هستند و هر نوع تحولی در نهایت باید بالندگی و بهبود کیفیت زندگی مادی و معنوی مردم را به همراه خود داشته باشد. البته این تحولاتی که باید بهطور طبیعی انجام شود، گاهی با موانعی برخورد میکند و بایستی آن موانع را به عنوان آسیبها، شناخت و علاج کرد و عوامل اثباتی را تقویت و عوامل سلبی را سامان بخشید.
نکته مهم این است که رهبر فرزانه انقلاب با وام گرفتن این روحیه و نگاه از راهبر کبیر انقلاب، به بیان دیدگاههای خود درباره موضوع تحول نیز پرداختند که جای تبیین و تحلیل فراوانی دارد و باید وجهه همت صاحبان اندیشه و قلم قرار گیرد. اما در یک نگاه، تحول و نوگرایی از منظر رهبر حکیم انقلاب اسلامی صرفا به حوزههای مادی و قابل شمارش و اندازهگیری منحصر نمیشود و تحول در نگاه به دین، تحول در نگاه به آینده و ایجاد تمدن نوین اسلامی، تحول در مبانی معرفتیِ کاربردی و ورود فقه در عرصه نظامسازی، تحول در نگاه به قدرتهای جهانی و ابرقدرتها و باور شکستپذیری آنها و مفاهیمی از این دست را هم در بر میگیرد که هریک در جای خود نیازمند واکاوی است.
نکته پایانی اینکه اشاره دقیق و حکیمانه رهبری انقلاب به روحیه تحولخواهی و تحولانگیزی امام خمینی(ره) و ارائه الگوی عملی آن به جامعه امروز، نشان از پویایی و نوشوندگی روزبهروز انقلاب اسلامی و افکار و اندیشههای والای رهبران آن دارد که مسیر روشنی را برای حرکت در مسیر بهتر شدن مینمایاند که باید ضمن تبیین علمی، زمینههای عملیاتی کردن آن را نیز فراهم کرد. انشاءلله
اکبر سماواتی