به گزارش پایگاه خبری ربیع، بزرگی فرموده اند: در احادیث می خوانیم که هیچ تازیانه ای دردناک تر از فقر نیست و امروز این تازیانه پشت مردم را زخم کرده است و مسئولین باید برای رفع مشکلات تدبیری بیندیشند.
یکی از برنامههای اسلام ریشه کنی فقر و ایجاد رفاه در جامعه است اینکه در فرهنگ اسلام صدقه و زکات تعریف شده به عنوان دو تکلیف مستحب و واجب به همین سبب است پیامبر اینقدر فقر را مذموم می دانند که می فرمایند: کادالفقر ان یکون له کفرا”فقر ممکن است فردی را به کفر بکشاند و تباهی را با خود به ارمغان می آورد بنابراین هدف دین ما در توصیه به کارهای اقتصادی، ریشه کن ساختن «پدیده فقر» است. اسلام هرگز «پدیده فقر» را تأیید و بدان توصیه نمی کند. امام باقر علیه السلام در بیانی نیایش گونه می گوید: «اَسْئَلُکَ اللّهُمَّ الرَّفاهِیَّهَ فِی مَعِیشَتِی ما اَبْقَیْتَنِی… وَلا تَرْزُقْنِی رِزْقا یُطْغِینِی وَلا تَبْتَلِیَنِی بِفَقْرٍ اَشْقی بِهِ؛ خداوندا! از تو رفاه در زندگی را تا زنده هستم درخواست می کنم… به من چندان روزی مده که سرکش و گستاخ شوم، و به فقری نیز گرفتارم مساز که بدبخت شوم.» در این باره آیه شریفه می فرماید: «وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوآءُ»؛ «اگر غیب می دانستم سود فراوان می بردم و بدی به من نمی رسید.» حضرت باقر العلوم علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: «مقصود از «سوء» در آیه شریفه، «فقر» است.»«باری، بررسی مشکلات اجتماعی و علت شناسی نابسامانیها، روشن می سازد که فقر، اساس مشکلات و نابسامانیهاست. هر چه ذهنی فکر کنیم و واقعیات زندگی را نادیده بگیریم، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که آدمی در این زندگی در قالبی مادی جای دارد، و با اشیاء سروکار دارد و در محیطی زندگی می کند که به وسایل و ابزار مادی نیازمند است؛ همانند: غذا، لباس، مسکن، نظافت، بهداشت و… . در حقیقت جغرافیای حیات انسان در این دنیا، جغرافیای اقتصادی است و ماهیت حیات انسانی با این آمور مادی پیوندی الزامی و جبری دارد.»
چند سالی است که مردم در تنگنای معیشتی به سر می برند بی تدبیریهای پشت سر هم در بیش یک دهه باعث شده مردم به فقر نزدیکتر شوند؟
جدای از اینکه بلاخره بخشی از محدودیتهای اقتصادی مردم ما محصول تحریم هایی است که دشمنان بشریت یعنی استکبار بر ملت ما وارد کردند! گر چه در مقابل تحریم ها با فرصت های خوب کشور و فکر و اندیشه جوانان و اقشار مختلف نعمت فراوان است اما اینکه قیمت ها تحت تاثیر دلار و ارزهای بیگانه است؟ همچنان شکننده است! زمان آن رسیده است که مسئولان فکر و تدبیری بیندیشند و از گرانی های فصلی و گاهی کوتاه مدت تر پیشگیری به عمل آورند.
اینکه فرموده اند: «لولا رحمه ربی علی فقراء امتی، کادالفقر ان یکون کفراً» اگر رحمت خدا شامل حال فقرای امتم نمی شد، نزدیک بود که فقر به کفر بینجامد.
این قید نشان دهنده آن است که اگر لطف خداوند شامل حال افراد فقیر نشود، فقر باورهای آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. اما چون رحمت خداوند بی پایان است و رحمت الهی شامل تمام کسانی می شود که قابلیت دریافت آن را داشته باشند، در نتیجه، این قید موارد بسیاری را از تحت قاعده کلی خارج می کند; یعنی بسیاری از فقرا به خاطر فقر کافر نمی گردند و خداوند آنان را از گرفتار شدن در تاریک خانه کفر نجات می دهد. با وجود این قید، اصل این هشدار که فقر ممکن است فقرا را تا مرز کفر بکشاند، هشداری بس بزرگ است و باید درباره آن و زوایای گوناگونش نیک اندیشید. مردم ما در تمامی شرایط با دین و اسلام عزیز همراهند و در بدترین شرایط شعائر دینی را پاس می دارند و از اسلام عزیز با همه توان جسمی، فکری و مادی خویش پاسداری می کنند بنابراین بر مسئولان نظام اسلامی است که با حرکت و اقدامی جهادی معیشت و رفاه مردم را تامین کنند و نگرانی مردم از گرانی و تورم و افسار گسیختگی قیمت ها بر طرف نمایند.
اینکه بسیاری از مردم با یارانهای که می دهند بخشی از مشکلاتشان حل می شود باید مد نظر باشد اما باید کاری کرد که مردم با زوربازو و تلاش و زحمت خود و از طریق کسب و کار حلال گذران زندگی کنند و دولت نیز برای تامین یارانهها به زحمت نیفتد زیرا دولت و ملت یکی است و جدا از هم نیستند. ایجاد فرصت برابر برای اشتغال و کسب در آمد هنری است که مدیران باید زمینه اش را فراهم کنند و جوانان با ورود به بازار کار از افسردگی و احیانا ناامیدی خلاصی یابند. اکنون بخش زیادی از استعداد و توانمندی جوانان به هدر می رود. اشتغال تازیانه فقر را بی اثر می کند. مردم را از تحمل فقر و نداری نجات می دهد. این هشداری که پیامبر بزرگ اسلام دادهاند را تابلوی رو به رو قرار دهیم و دائم در فکر راهکار دوری از فقر باشیم.
تردیدی وجود ندارد که فقر تحمیل شده را در عرصه اقتصادی و نوع روابط حاکم بر اقتصاد جامعه باید جستجو کرد؛ روابط ناسالم اقتصادی موجب تأثیر منفی در جامعه شده و شکاف طبقاتی بین اقلیت پردرآمد و تهیدستان ایجاد میکند که در نهایت موجب فلج شدن اقتصاد میشود. این از مواردی است که ما بخوبی لمس کرده ایم که چاره جویی برای نزدیکی طبقات اجتماعی امری واجب و ضروری است، مردم از شکاف شدید طبقاتی بوجود آمده که نشات گرفته از بی عدالتی ها و تبعیض های دورههای مختلف است دلخور و گله مندند که راه درمانش بستن راه برای کلفت تر شدن طبقاتی است که با رانت و…رشد کرده اند و برگرداندن حق و حقوق عامه مردم. توزیع ناعادلانه ثروت یکی از عوامل مهم شکلگیری فقر و شاف طبقاتی در جامعه است؛ امام علی (ع) در حکمت ۳۲۸ نهجالبلاغه میفرمایند «خداوند غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر اینکه ثروتمندان از حقوق آنها بهرهمند شدهاند و خداوند آنها را به خاطر این عمل در آخرت مؤاخذه خواهد کرد»؛ توزیع ناعادلانه ثروت موجب میشود عدهای غنی و عدهای بیشتر فقیر شوند، همچنین انحصار ثروت در دست توانگران و ثروتمندان از دیگر عوامل مهم ایجاد فقر در جامعه است که در این حکمت اشاره شده است. حالا مردم در انتظار تصمیمهای انقلابی برای بستن راههای رانت و برداشته شدن تبعیض هایی است که فقیر و غنی را در جامعه ایجاد نموده است.
مظفر حاجیان