به گزارش پایگاه خبری ربیع، در روزهای اخیر پخش گفتگو با پدر کودک مبتلا به سرطان در یکی از برنامههای تلویزیونی، موضوع خبرسازی بود که باعث شد تا روزها، فضای مجازی همچنان شاهد بازتابهای مختلف آن باشد.
در این برنامه، این طور عنوان شد که پدر کودک برای درمان فرزند خود، مجبور به فروش کلیهاش شده، اما پس از آن که متوجه شده فرد خریدار کلیه، خود نیز وضع مالی خوبی ندارد، از اخذ پول کلیه خود منصرف شده است. این ویدئویی بود که بارها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست شد و حتی بسیاری از افرادی که با برنامه مزبور آشنایی نداشته و آن را تماشا نمیکنند، از طریق فضای مجازی، آن را مشاهده کرده و در جریانش قرار گرفتند. بعد از پخش این برنامه بود که ظاهرا افراد زیادی که تحت تاثیر قرار گرفته بودند، با واریز کمکهای خود به حسابی که برنامه موردنظر اعلام کرده بود، تلاش کردند همدردی و همدلی خود را با مهمان این برنامه ابراز کنند. تا اینجا همه چیز خیلی خوب پیش میرفت و انتشار خبر جمعآوری کمکهای مردمی از این طریق، حس خوب انسانیت و نوعدوستی را در بسیاری از ما زنده میکرد.
اما همه چیز از آن جا شروع شد که انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی اعلام کرد این مطلب به این شکل، صحت نداشته و مسأله فروش کلیه، پیش از به دنیا آمدن کودک این فرد اتفاق افتاده و با این نوع که در برنامه از آن یاد شد، رخ نداده است. ضمنا موسسه محک اعلام کرد هزینههای درمان این کودک را تامین کرده و مطالبی که در این برنامه در ارتباط با مشکلات این پدر در مواجهه با هزینههای بالای درمان کودکش عنوان شده، به این شکل، درست نیست.
پس از اعلام این خبر بود که سیل انتقادات به سمت برنامههای تلویزیونی سرازیر شد و بسیاری نسبت به اینکه چرا برنامههای تلویزیونی پیش از دعوت مهمان، از صحت و سقم همه آنچه قرار است در آن برنامه از آن سخن گفته شود، اطمینان پیدا نمیکنند، انتقاد کردند.
در اینجا درمورد مهمان برنامه و تناقضی که در حرفهای گفته شده در این برنامه با اظهارات مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی وجود دارد، قضاوتی نمیکنیم و هدف ما بحث درباره مهمان این برنامه و حواشی به وجود آمده نیست. آنچه میخواهیم از آن سخن بگوییم موضوع عدم تحقیق و جستجوی کافی و وافی از سوی برنامههای تلویزیونی است که گاها موجب ایجاد چنین حواشی در جامعه میشود. به خصوص این مسأله از این نظر حساسیت دارد که موجب جریحهدار شدن احساسات افراد و در پی آن، واریز کمکهای مردمی به این برنامهها میگردد. ما همچون برخی، نمیخواهیم بر سر اینکه قرار است با مبالغ جمعاوری شده چه کاری صورت بگیرد، بحث کنیم. بلکه آنچه در کانون اهمیت قرار دارد اثری است که این اتفاقات میتواند بر خدشهدار شدن مقوله کمکهای مردمی و از بین رفتن حس اعتماد عمومی داشته باشد.
برخی افراد بعد از دیدن این برنامه، اقدام به کمک مالی کردهاند، مدتی بعد از آن، مرتبا میشنوند آنچه در برنامه مزبور گفته شده، صحت نداشته است. چه بلایی بر سر اعتماد این دسته افراد و سایرینی که تحت تاثیر این برنامه قرار گرفتهاند، میآید؟ چطور باید از تخریب دیوار اعتماد مردمی جلوگیری کرد تا پس از این، اگر صحبت از نیاز به کمک در برنامه، کمپین و مناسبتی شد، افراد بتوانند این اعتماد را داشته باشند که آنچه قرار است درراستایش کمک مالی کنند و از خود به هر شکل و شیوهای همدلی نشان دهند، واقعا صحت دارد و چند روز دیگر، تکذیب نخواهد شد؟
به نظر میرسد دمدستترین و سادهترین راهی که در این ارتباط وجود دارد تا بتوان سرمایه ارزشمند اعتماد عمومی را حفظ کرده و از بدبینیها و سوءظنهایی که سد راه کمکهای خیرخواهانه میشوند، ممانعت نمود، تحقیق بیشتر و گردآوری درست اطلاعاتی است که قرار است در قالب یک برنامه تلویزیونی، به مردمی ارائه شود که یا از کانال تلویزیون آن را تماشا میکنند و یا ممکن است بعدا بریدههایی از آن را در شبکههای مجازی ببینند. در صورتی که مسئولان این برنامهها پیش از تهیه و پخش برنامهشان، چنین ظرافتها وباریکبینیهایی را به خرج داده و برای آنچه قرار است به مردم ارائه کنند، به اندازه کافی، وقت گذاشته و حقایق را تحویل مردم دهند، احتمال اینکه چنین حواشی به وجود بیاید و با احساسات مردمی و اعتماد عمومی بازی شود، به حداقل ممکن میرسد.