پایگاه خبری ربیع/

بی تردید نقشه‌ی اساسی آمریکا برای تحقق اهداف خبیثانه‌ی خود در قبال ملت ایران، به طور عمده مبتنی بر هدف قرار دادن محیط داخلی ایران است تا با ایجاد شرایط غیرقابل‌مدیریت، ابهام، پیچیدگی و آشفتگی در داخل کشور، مدیریت تحولات کشور را با استفاده از جنگ روانی و رسانه ای خود از دست نظام خارج سازد و زمینه را برای اجرای توطئه‌ فراهم کند.مخصوصا که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نیز هستیم. به طور مشخص باید گفت که نقطه‌ی کانونی اهداف آمریکا در این شرایط، ایجاد و تعمیق «شکاف مردم و حاکمیت» به منظور از بین بردن ذخیره‌های حمایتی نظام نزد مردم، از بین بردن امید آنها و ایجاد بی‌تفاوتی سیاسی در افکار عمومی نسبت به مسائل جاری کشور و کیفیت رقم خوردن سرنوشت کشور است که قطعا و حداقل تا انتخابات و تا زمانی پس از آن به شدت این سیاست را ادامه خواهد داد! آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاد مقدمه ای بر یک شروع است!حال نباید فراموش کنیم که تحولات سیاسی ناخواسته مانند کودتا، آشوب، جنگ داخلی، حمله نظامی خارجی و… عمدتاً پس از رشد بی‌تفاوتی‌ها در افکار عمومی نسبت به سرنوشت کشورشان رخ می‌دهد. برای این منظور نیز دشمن در جنگ ترکیبی کنونی با تمرکز بر دو محور جنگ اقتصادی – معیشتی و جنگ رسانه‌ای – روانی، برای تعمیق شکاف مذکور تلاش می‌کند. بنابراین، دشمن برای تحقق نقشه‌ی خود برای آینده‌ی کشور بر دو محور عمده جنگ اقتصادی – معیشتی و جنگ روانی – رسانه‌ای تمرکز دارد.دشمن در اعمال تحریم‌های ظالمانه درصدد است تا به افکار عمومی داخل کشور اینگونه تلقین کند که ماهیت و استقرار نظام جمهوری اسلامی با منافع و معیشت آنها در تضاد است و اگر آنها در زندگی خود دچار تنگناهای معیشتی هستند، به دلیل سیاست‌های نظام است.

درجنگ روانی-رسانه ای، دشمن می‌کوشد تا با بهره‌برداری از ضعف‌ها و نارسایی‌های داخلی، شرایط فعلی و نگرانی های مردم در ارتباط با سقوط هواپیما،عملیات روانی – رسانه‌ای خود را باورپذیر سازد. که اکنون ملت ایران با آن دست و پنجه نرم می کند. نکته مهم در ارتباط با این جنگ و هدف اساسی آن، عبارت است از بن‌بست‌نمایی از شرایط کشور و از بین بردن امید به اصلاح وضع موجود و اعتماد به مسئولان و نظام برای عبور از شرایط کنونی. در واقع، بن‌بست‌نمایی وضعیت کشور، نقشه‌ای است که طی آن دشمنان سعی دارند تا با بهره‌برداری از برخی شرایط نامطلوب داخلی مانند تورم، مشکلات معیشتی، بیکاری، وجود آسیب‌های اجتماعی و… و بزرگنمایی این مسائل از یک سو و نسبت دادن آنها به ماهیت نظام، سیاست‌ها، رفتارها و حتی کارگزاران نظام، این مسائل را لاینحل قلمداد کنند. در واقع، در این سناریو تلاش می‌شود تا اولاً این مسائل را بزرگنمایی کنند، ثانیاً ریشه‌ی آنها را به ماهیت نظام نسبت دهند تا از این طریق، دوقطبی یا دوگانه‌ی تداوم نظام – مسائل جامعه را به مردم تلقین کنند. دشمن با استفاده از رسانه‌ها و فضای مجازی به عنوان ابزار عملیاتی کردن تهدیداتش می‌کوشد تا علیه ایده‌ها، ساختارها، کارگزاران، سیاست‌ها و اقدامات جمهوری اسلامی در ابعاد و سطوح مختلف عملیات روانی – رسانه‌ای وسیع انجام دهد؛ آنها را نزد مردم بی‌اعتبار و فاقد اثربخشی معرفی کند.دشمن تلاش می کند در صلاحیت و شایستگی کارگزاران، کارآمدی سیاست‌های آنان و حتی قوانین حاکم بر کشور  تردید ایجاد کند.و از این طریق امید به حل مسائل کشور را در مردم از بین ببرد. دشمن به ویژه در این زمینه درصدد است تا به مردم القا کند که راهی که نظام در پیش گرفته است، مغایر با خواسته‌های مردم است. به بیان بهتر، دشمن می‌کوشد تا وجود نهادهای انقلابی و تداوم فعالیت‌های آنها را در تضاد با ارزش‌ها و منفعت‌های مردم جلوه دهد.و ایستادگی نهادهای انقلابی در مقابل نفوذ خود و خنثی‌سازی نقشه‌های آن، را مغایر با تأمین منافع مردم وانمود کند؛ یعنی دشمن درصدد است که اینگونه به مردم القا کند که اگر منفعتی به شما نمی‌رسد، عامل آن نهادهای انقلابی هستند.از طرفی بی‌تفاوت نشان دادن مسئولان به مسائل مردم و برجسته‌سازی، شایعه‌سازی و بزرگنمایی نقاط ضعف در عملکرد برخی مسئولان را در دستور کار دارد. در همین راستا، تلاش می‌شود تا با نسبت دادن فساد و اختلاس به مسئولان و وابستگان آنها و طرح شایعاتی چون فرار مسئولان از کشور یا سرمایه‌گذاری آنها و آقازاده هایشان در خارج از کشور، هرگونه اعتماد و امید مردم به مسئولان را از بین ببرند. در واقع، در این شیوه نیز تلاش می‌شود تا به مردم وانمود کنند که مسئولان هر یک به فکر منافع خود و اطرافیانشان هستند و هیچکدام از آنها به فکر مردم نیست و مسائل آنها را درک نمی‌کند. ناکارآمد نشان دادن ساختارهای رسمی نظام و همچنین، نالایق، مفسد و ناکارآمد نشان دادن کارگزاران نظام. عمده‌ی تمرکز در این شیوه نیز القای این قضاوت به مردم است که با وجود ساختارها و کارگزاران کنونی، مسأله‌ای از آنها حل نخواهد شد؛ یعنی اینگونه القا می‌کنند که تا این ساختارها و این کارگزاران وجود دارد، کشور همچنان گرفتار بن‌بست خواهد بود! حال آنکه، اگرچه آسیب‌هایی در کشور وجود دارد، اما اساساً بحران و بن‌بستی در کشور وجود ندارد.همچنین دشمن  تصویرسازی دروغین از واقعیت‌های کشور را دستور کار قرار داده است  چنانچه مقام معظم رهبری فرمودند: «تصویرسازی غلط و منفی و ناامیدکننده از اوضاع ایران، مهمترین دستور کار امروز دشمن است اما به فضل الهی تصویر واقعی کشور در مجموع، نقطه‌ی مقابل تصویرسازی نظام سلطه است.»(۲۵/۷/۹۷)

مشخص است به میزانی که دشمن در اجرای این نقشه‌ی خود موفق شود، براحتی می‌تواند فضای داخل کشور را در راستای اهداف خود هموار سازد و حتی بدون حضور فیزیکی، به آنچه که می‌خواهد، دست پیدا کند. بنابراین، به طور خلاصه باید گفت که نقشه دشمن برای آینده‌ی کشور آن است که شرایط کشور را به گونه‌ای رقم بزند تا مردم را از نظام جدا سازد تا مقاومت مردمی در برابر توطئه‌های آن در داخل کشور شکل نگیرد و با این کار نقش مردم در سرنوشت کشور را با چالش مواجه سازد که لازم است مردم همچون گذشته با بصیرت اوضاع را رصد کنند و با بصیرت و دشمن شناسی نقشه دشمن را نقش بر آب نمایند.