به گزارش پایگاه خبری ربیع، در هیاهوی تحولات پرشتاب قفقاز جنوبی، روابط ایران و ارمنستان به یکی از محورهای استراتژیک در سیاست خارجی تهران تبدیل شده است. نگاهی گذرا به موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی ـ اقتصادی دو کشور نشان میدهد که این روابط نه تنها یک ارتباط همسایگی ساده نیست، بلکه در حکم یک شراکت راهبردی برای هر دو طرف به شمار میآید.
ایران تنها ۴۴ کیلومتر مرز مشترک با ارمنستان دارد، اما همین مرز کوتاه برای ایروان حکم یک گذرگاه حیاتی را دارد. بسته بودن مرزهای ارمنستان با جمهوری آذربایجان و ترکیه در پی مناقشه قرهباغ، این کشور را عملاً به ایران و گرجستان وابسته کرده است. در چنین شرایطی، مرز نوردوز میان ایران و ارمنستان، شریان حیاتی برای ورود کالا، انرژی و ارتباط با جهان خارج محسوب میشود. برای تهران نیز این مرز به معنای دسترسی مستقیم به قفقاز و حلقهای از زنجیره ژئوپلیتیک برای مقابله با فشارهای ترکیه، آذربایجان و حتی رژیم صهیونیستی است.
همکاریهای اقتصادی میان ایران و ارمنستان طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. یکی از مهمترین پروژهها، طرح «گاز ایران در برابر برق ارمنستان» است. بر اساس این توافق، ایران گاز طبیعی به ارمنستان صادر میکند و در مقابل، برق وارد میسازد؛ الگویی که هم نیاز انرژی ارمنستان را برطرف میکند و هم به ایران امکان میدهد بخشی از برق مورد نیاز استانهای شمال غربی را از این مسیر تأمین کند.
علاوه بر این، موقعیت ترانزیتی ارمنستان میتواند برای ایران فرصتی طلایی در اتصال به اتحادیه اقتصادی اوراسیا باشد. با توجه به عضویت ارمنستان در این اتحادیه، ایران میتواند از طریق خاک این کشور به بازارهای روسیه و آسیای میانه دسترسی بهتری پیدا کند. کریدورهای حملونقلی که در قالب پروژههای منطقهای در حال بررسی است، در صورت عبور از ارمنستان و ایران، به تقویت جایگاه هر دو کشور خواهد انجامید.
ایران و ارمنستان طی سه دهه اخیر روابط سیاسی باثباتی داشتهاند. این ثبات بهویژه در منطقهای که شاهد بحرانهای مکرر و درگیریهای قومی ـ مرزی است، اهمیت مضاعف دارد. تهران با تکیه بر روابط دوستانه با ایروان، توانسته در بحرانهای قفقاز جنوبی نقشی میانجیگرانه ایفا کند و همزمان از گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی و برخی قدرتهای فرامنطقهای در نزدیکی مرزهای خود جلوگیری نماید.
از سوی دیگر، ارمنستان نیز ایران را بهعنوان یک شریک قابل اعتماد مینگرد؛ شریکی که برخلاف برخی قدرتهای غربی یا منطقهای، منافع خود را در تضعیف این کشور جستوجو نمیکند. این نگاه سبب شده روابط تهران ـ ایروان با وجود فشارها و تهدیدات بیرونی، همچنان تداوم داشته باشد.روابط ایران و ارمنستان تنها به حوزه سیاست و اقتصاد محدود نمیشود. اقلیت ارمنی در ایران که قرنهاست در شهرهایی مانند اصفهان، تهران و تبریز زندگی میکنند، بهعنوان پل ارتباطی میان دو ملت عمل میکنند. وجود کلیساهای تاریخی، فعالیتهای فرهنگی و آموزشی مشترک و تبادلات مردمی، بسترهای غنی برای تحکیم روابط دو کشور ایجاد کرده است. این پیوندهای تاریخی و اجتماعی نوعی سرمایه نرم برای روابط تهران و ایروان به شمار میآید که کمتر دچار تغییرات سیاسی میشود.
با وجود این روابط مستحکم، چالشهایی نیز وجود دارد. فشارهای ترکیه و جمهوری آذربایجان برای ایجاد کریدور زنگزور، بهویژه پس از جنگ دوم قرهباغ، تهدیدی برای مرز ایران ـ ارمنستان به شمار میآید. هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک مرزهای قفقاز میتواند دسترسی ایران به ارمنستان را تحت تأثیر قرار دهد و به انزوای ژئوپلیتیک ایران در منطقه بینجامد. همین نگرانی سبب شده تهران بارها بر ضرورت حفظ مرزهای بینالمللی و جلوگیری از هرگونه تغییر اجباری تأکید کند.
با این حال، همین تهدیدها میتواند فرصتی برای تحکیم روابط دو کشور باشد. هر چه فشارهای بیرونی بر ارمنستان بیشتر شود، نیاز ایروان به همکاری با ایران افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، تهران نیز با سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی و اقتصادی ارمنستان، میتواند جایگاه خود را بهعنوان شریک استراتژیک تثبیت کند.ایران و ارمنستان در منطقهای زندگی میکنند که امنیت و ثبات آن همواره شکننده بوده است. در چنین شرایطی، روابط دو کشور فراتر از یک همکاری همسایگی است؛ این روابط برای ارمنستان به معنای نفس کشیدن در فضای بسته ژئوپلیتیک و برای ایران به معنای اهرم تعادل در برابر رقبای منطقهای است.
تقویت این روابط، نه تنها منافع دو کشور را تضمین میکند، بلکه میتواند به ثبات قفقاز جنوبی و حتی پیوند میان خاورمیانه و اوراسیا کمک کند. از این رو، ایران و ارمنستان اگرچه دو بازیگر با تفاوتهای فرهنگی و مذهبی هستند، اما در سایه نیازهای متقابل و تهدیدات مشترک، به شریکی ناگسستنی برای یکدیگر بدل شدهاند.
مظفر حاجیان