به گزارش پایگاه خبری ربیع،مسئولان اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرند و به زبان آوردن آن اکتفا نکنند و متوجه باشند که اقتصاد مقاومتی با واردات بی‌رویه و ضعف تولید داخلی نمی‌سازد؛ این جمله‌ای از فرمایشات مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۶ دی‌ماه بیان فرمودند. نکته‌های مهم این است که؛ الف: تاکید بر جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی، چیزی که نیاز امروز جامعه است. وضعیت اقتصادی و شرایط معیشتی مردم به مخاطره افتاده است و باید متوجه آن بود؛ زیرا اگر اقتصاد مقاومتی عملی نشود، نه رکود رفع خواهد شد و نه معیشت مردم بسامان خواهد شد و البته که تنگناهای مردم در اقتصاد بیشتر و خطر بیشتر خواهد شد. ب: شعار و حرف از اقتصاد مقاومتی کاربردی ندارد و باید عملاً وارد این حوزه مهم شد. ج: نشانه عزم جزم ورود عملی به اقتصاد مقاومتی، جلوگیری از واردات و صادرات بی رویه‌ای است که ضربه‌های سنگینی بر اقتصاد ملی وارد می‌کند و اقتصاد داخلی را دچار ضعف و تورم کرده و رکود را شدت می‌بخشد و مردم را در تأمین مایحتاج خود به زحمت می‌اندازد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر خرید اقلام مورد نیاز دستگاه‌ها از تولیدات داخلی، مردم را به اقبال جدی به محصولات داخلی توصیه کردند و افزودند: این‌ها باطل‌السحر دشمن است، البته نیاز به زمان دارد و ممکن است در شش ماه یا یک سال جواب ندهد، اما تنها علاج واقعی است. نکته مهم دیگر اینکه همه و همه باید از تولیدات داخلی استفاده کنند اما دولت و کارگزاران نظام، تکلیف قطعی بر این موضوع دارند و ادارات نباید از تولیدات خارجی وارداتی استفاده کنند.

اقتصاد مقاومتی مدل عملی برای استحکام بخشی به ساخت درونی کشور در بعداقتصادی ویک الگوی همیشگی وپایدار برای توسعه اقتصادی کشور است. این الگوی اقتصادی می‌تواند چالش‌های اقتصادی کشور همچون بیکاری، رکود، تورم، نفوذ اقتصادی و آسیب‌های دراز مدت بازارها و اقتصادجهانی همچون بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول را حل کند.

با بررسی ساده‌ای می‌توان دریافت که کشورهای در حال توسعه با ادغام در بازارهای جهانی، نه تنها ثروتشان افزوده نشده بلکه ثروت ملی‌شان به سمت کشورهای توسعه یافته همچون آمریکا سرازیر شده است. این دسته کشورها روز به روز فقیرتر و دچار بدهی‌های مالی بالایی شده‌اند، حتی کشور در حال توسعه‌ای چون یونان که از لحاظ درآمدگردشگری در سطح بالایی است، تاکنون با توجه به آنچه گفته شد، با بدهی اقتصادی دست وپنجه نرم می‌کند.

اهمیت الگوی اقتصادمقاومتی در دوران پسابرجام دوچندان شده و تاکیدات رهبر معظم انقلاب در این دوران پسابرجام نه تنها کاسته نشده، بلکه اضافه ترهم شده است.

یکی از اصول مهم اقتصاد مقاومتی آن هم در دوران پسابرجام، آن است که نباید به بهانه رفع برخی موانع اقتصادی، چشم مسئولان ومدیران به دست دشمنان انقلاب اسلامی باشد. در دوران پسابرجام می‌باید اقداماتی در جهت افزایش قدرت اقتصادی و نظامی صورت پذیرد.

در حال حاضر انقلاب اسلامی درگیر یک نبرد همه جانبه، تمام عیار و پیچیده با استکبار جهانی در عرصه‌های مهم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی را هدف آماج خود قرار داده‌اند؛ برهمین اساس، دشمنان انقلاب نیز سعی در تحریف انقلاب و تضعیف نیروهای انقلابی دارند.

حفظ روحیه انقلابی و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و اجرای آن سیاست‌ها، راهکارهایی عملی برای خنثی سازی نقشه دشمن و استمرار حرکت انقلاب اسلامی در جهت رسیدن به تمدن اسلامی است.

اقتصاد مقاومتی را می‌توان برگرفته از اقتصاداسلامی باتوجه به تحولات اقتصادی و واقعیت‌های عینی شرایط اقتصادی قلمداد کرد.

در حال حاضر تفکرات اقتصادی حاکم بر کشور نشات گرفته از سرمایه داری مالی بر اساس الگوی غربی است. با واردات کالا بیکاری را از کشورهای دیگر به داخل کشور آورده و با صادرات نفت، تنها فرصت اشتغال را به خارج از کشور صادر می‌کنیم. با اجرای تفکرات و سیاست‌های نادرست، به جای توسعه و پیشرفت اقتصادی، در حال فرسایش اقتصادی هستیم و این منطبق بر سیاست سرمایه داری غربی و نه اقتصاد مقاومتی است. با کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، افزایش تولیدات داخلی و حمایت از صنایع کوچک و دانش بنیان، افزایش صادرات و کاهش وابستگی اقتصادی، تقویت نظام توزیع عادلانه درآمد و ثروت و هدایت مؤثر اقتصادجامعه توسط دولت درجهت شکوفایی تولید باتکیه براستفاده ازتمامی منابع جامعه و سرمایه گذاری وسیع در امور تولیدی و زیربنایی، می‌توانیم در مسیر توسعه اقتصادی کشور گام برداریم.

اگر در گذشته اختلاف برسر اولویت توسعه عدالت اجتماعی بود، امروز اولویت کشور، توسعه و عدالت اقتصادی است.

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز تمام مشکلات تنها با روحیه انقلابی حل شده و مشکلات اقتصادی کشور هم با اجرای صحیح اقتصادمقاومتی در کنار روحیه انقلابی گری و بینش بسیجی قابل حل خواهد بود.

اما در آخر باید گفت که نباید از نفوذ فرهنگی هم غافل ماند؛ چرا که اصولاً نفوذ فرهنگی که از آن به عنوان امپریالیسم فرهنگی یاد می‌کنند، با اهداف نفوذ اقتصادی و سیاسی صورت می‌پذیرد. در نتیجه یک رابطه مستقیم بین فرهنگ و اقتصاد وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان گفت که با نفوذ فرهنگی، دشمنان انقلاب و اسلام، فرهنگ دنیاپرستی، تجمل گرایی و مصرف گرایی، ایجاد وابستگی الگویی و فکری اقتصادی را پیگیری می‌کنند، به خصوص قراردادهای اقتصادی در سطح جهانی می‌تواند ضعف و وابستگی اقتصادی راهم در میان مدت و بلندمدت به دنبال داشته باشد، لذا نباید از مسئله فرهنگ به خصوص با توجه به دغدغه‌های رهبر انقلاب در این زمینه نیز غافل ماند.