پایگاه خبری ربیع/

احادیث در مورد این که اولیای الهی با شهادت از دینا می‌روند، بسیار است، چنان که از امام حسن مجتبی (ع) روایت شده است: «به خدا سوگند، پیامبر خدا با ما پیمان بسته است که این امر [امامت] را دوازده‌ تن امام از فرزندان علی و فاطمه به دست خواهند گرفت و هیچ کدام از ما نیست، مگر این که مسموم یا کشته می‌شود. (بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷)» – و از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: « به خدا قسم هیچ‌یک از ما نیست، مگر این که کشته شده و به شهادت می‌رسد » (همان، ص ۲۰۹)

شهادت، یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. در معنای عام “شهید” کسی است که عالَم مشهود اوست و علم و نظارتش استمرار دارد و لذا در قیامت نیز شهادت می‌دهد.

“شهید” نام خداوند متعال است، چنان که علیم، حکیم، قادر، جواد، رئوف و رحیم نیز اسمای الهی هستند و این اسما، در بندگان به تناسب ظرفیت وجودی و تلاش‌شان ظهور و بروز می‌یابد.

اما “شهید” در معنای عام، به کسی گفته می‌شود که در راه خدا به قتل رسیده است. حال خواه به واسطه‌ی جنگ یا ترور خونش بریزد، یا مسموم گردد، یا به عوارض گوناگونی که از سوی دشمن تحمیل شده و سبب مرگ او می‌شود، مبتلا گردد.

از این‌رو، در تعریف مصادیق شهید، بیانات گوناگون و روشن‌گری در احادیث ذکر شده است که شهادت به غیر از حال جنگ و یا نوعی قتل نیز دلالت دارد؛ مانند: «پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: هرکسی بر دوستی آل محمد بمیرد شهید مرده است (بحارالانوار/ج۹۸، ص۱۳۸)» و البته هیچ تردیدی نیست که شهادت در راه خدا، بالاترین درجه در انواع مرگ‌هاست،

و والاترین نوع آن نیز “کشته شدن” در راه خدا می‌باشد و خداوند متعال مقام انبیا و شهدا را هم ردیف قرار داده است.

بنابراین، مفهوم و حقیقت “شهادت در راه خدا”، در هیچ دورانی متغیر و مبدل نمی‌گردد و انبیا و اولیای خداوند منان، همه شهید می‌شوند، چه به حسب ظاهر مستقیماً کشته شوند و چه نشوند.

از آنجا که دوران قیام، ظهور و حکومت ایشان هنوز فرا نرسیده است و مردم معمولاً با تصورات ذهنی به این حوادث بزرگ نگاه می‌کنند، گاهی خلط مبحث رخ می‌دهد و گاه تمام این وقایع و حوادث آن را در فاصله‌‌ای کوتاه متصور می‌گردد! در حالی که چنین نمی‌باشد.خدا می‌داند که ایشان چه زمانی ظهور و قیام می‌نمایند، همین فردا، یا زدوتر یا دیرتر! و تداوم قیام تا سقوط حکام و حکومت‌های جور و ریشه‌کنی ظلم، جهل و جنایت در سرتاسر دنیا، چند سال به طول می‌انجامد! از طرفی معلوم نیست آغاز استقرار حکومت جهانی، به رهبری فرستاده‌ی خداوند سبحان، حضرت “بقیه الله فی ارضه و حجه الله علی خلقه” چه مدت پس از ظهور و قیام خواهد بود و چند سال به طول می‎انجامد؟ گر چه برخی معتقدند شهادت سردار سلیمانی یکی از نشانه های نزدیکی ظهور است. اما تردیدی نیست که در تمامی این دوران‌ها، مجاهدت و شهادت فی‌سبیل‌الله تداوم دارد، چنان که در زمان غیبت ایشان نیز وجود دارد.

بله، در یک برهه، ابلیس رجیم مجبور می‌شود که مستقیم به میدان جنگ بیاید و البته خودش هم می‌داند که این پایان کار است و کشته خواهد شد.حالا این شیطان ترامپ است یا کس دیگر باید منتظر ماند تا معلوم شود.

اما، کشته شدن ابلیس یا برخی دیگری از شیاطین جنّ و انس، به مثابه‌ی از بین رفتن تمامی امکانات و شرایط برای انحراف نمی‌باشد؛ چرا که در چنین حالتی، «جبر» حاکم می‌شود و ما می‌دانیم که تا دنیایی که انسان در آن زندگی کند وجود دارد و قیامت برپا نشده است، “اختیار” از انسان سلب نمی‌گردد؛ وگرنه معاد، حسابرسی، محاکمه، پاداش و کیفر، معنا و مفهومی نخواهد داشت.

 زمانی که ابلیس لعین کشته می‌شود، هنوز شیاطین دیگری از گروه جنّیان و انسان‌های پلید که خودشان “شیطان” هستند وجود دارند. اگر تمامی شیاطین جنّ و انس بمیرند و یا کشته شوند نیز “نفس اماره” انسان، تا زنده است، باقیست و چه بسا [حتی در زمان حکومت مهدوی علیه السلام] باشند کسانی که افسار خود را به جای عقل و وحی، به دست «نفس حیوانی» خود می‌سپارند و بیراهه می‌روند. منتهی تفاوت در این است که در آن دوران، دیگر مستکبران، زورگویان، جلادان، دنیاپرستان و کفار، حکومتی را در اختیار ندارند و از ابزار سلطه برخوردار نیستند و نمی‌توانند مردمان را به گمراهی بکشانند. اما هر انسانی، عقل و قلب و نفس دارد. شعور، اختیار و اراده دارد. در قرآن کریم نیز به همین معنا تصریح شده است، چنان که می‌فرماید پس از تحقق وعده‌ی ‌الهی در ظهور و استقرار حکومت عدل و برپایی امنیت جهانی، هر کسی منحرف و کافر شود، خودش فاسق است، پس معلوم است این امکان وجود دارد و چه بسا کسانی باشند که در آن دوران نیز به کفر و فسق خود ادامه دهند:

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ » (النّور، ۵۵)

ترجمه: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

بنابراین، ما باید اکنون در اندیشه‌ی امام شناسی، تولا و تبرا، خودسازی، رشد جامعه و مساعد نمودن شرایط و زمینه برای ظهور و قیام جهانی آن حضرت علیه السلام باشیم.