به گزارش پایگاه خبری ربیع، در قرآن کریم آمده است «انّ الدّین عند اللّه الاسلام» و این دینی است که خاتم‌الانبیا، محمد مصطفی (ص) مأمور ابلاغ آن بودند. این مکتب الهی جامع و کامل است و در تمام ابعاد و شئون زندگی بشر، دارای طرح و برنامه و ضوابط خاص بوده و همواره به دنبال رشد و اصلاح و ترقی معنوی انسان است، با این وصف به‌طور قطع در خصوص مقابله با دشمن از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. اسلام ناب محمدی، حدود و اصول انسانی، اخلاقی و نظامی را در برخورد با دشمن به طرزی شفاف و منصفانه تعریف کرده است؛ اگر به آیات و روایات و سیره نبوی و علوی توجه کنیم اصول پایداری در این رابطه وجود دارد که به برخی از آن می‌پردازیم. انگیزه ورود به این بحث شرایطی است که دشمنان اسلام و انقلاب به سرکردگی استکبار جهانی (آمریکا و اذناب نابخردش) برای امت اسلامی درست کرده‌اند؛ از ترور و وحشت تا جنگ‌های نیابتی و کشت و کشتارهای مختلف، تحریم و تهدید و… .

اما اسلام چه راهکارهایی را برای مقابله با دشمن دارد. بی‌تردید یکی از منطقی‌ترین اصول مقابله با دشمن که مورد تأیید اسلام  است مقابله به مثل است. خداوند در قرآن کریم، این اصل نظامی را به عنوان یک دستور کلی و عمومی صادر کرده، می‌فرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»؛ هر کس به شما تجاوز کرد به مانند آن به او تجاوز کنید. این اصل به ایران اسلامی اجازه می‌دهد در پاسخ به توطئه‌های مختلفی که دارد با برنامه به پیش برود و آنان را به سزای عمل ننگینشان برساند؛ زیرا طبق این آیه، «مقابله به مثل» وظیفه هر فرد مسلمان است و به همه کس اجازه داده شده که در مقابل دشمن ستمگر به پا خیزد و به همان اندازه که به او دشمنی و تجاوز شد، پاسخ گوید. چنان که حضرت علی (ع) در سال ۳۹ هجری، نامه‌ای به برادرش عقیل برای اعزام لشکر به سوی دشمن نوشت و به او دستور مقابله به مثل با دشمن فرمود: «… برادر! قریش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جایی سرگردان باشند و با سرکشی و دشمنی زندگی کنند. همانا آنان در جنگ با من متحد شدند… . اما آنچه را که از تداوم جنگ پرسیدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پیکار با پیمان‌شکنان است تا آنگاه که خدا را ملاقات کنم و این درس عملی در مقابل ددمنشان مستکبر خواهد بود.»

نکته و راهکار دوم که درس عملی علی (ع) است، اعتدال و انصاف در مقابله با دشمن است. مولا فرمود فقط به ابن ملجم یک ضربت شمشیر بزنید و این معنای دقیق مقابله به مثل است. خداوند در مقابله با دشمن، اجازه استفاده از ابزارهای جنگی و سلاح‌های متعارف و انسانی را به مسلمانان داده و حتی دستور مقابله با کسانی که دست به نبرد می‌برند و شمشیر به روی مؤمنین می‌کشند، صادر کرده و به آنان اجازه داده که برای مغلوب ساختن دشمن و دفاع از خود، دست به اسلحه برند و از هر گونه وسایل دفاعی متعارف استفاده کنند، لذا می‌فرماید: «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حدّ، تجاوز نکنید که خدا تعدی‌کنندگان را دوست ندارد؛ …ولا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین».

البته یک راهکار مهم در اسلام تلاش برای هدایت دشمن است، چنانچه تمامی امامان شیعه و پیامبر عزیز اول راهکار را راهنمایی و هدایت دشمن و از طرفی اتمام حجت دانسته و به آن عمل فرموده‌اند. پیامبر اسلام (ص) در کشاکش جنگ احد پس از آنکه دشمنان جاهل، پیشانی مبارکش را شکستند، با آن همه درد و رنج و ناراحتی فرمودند: پروردگارا! قوم مرا ببخش که مردمی ناآگاهند. حضرت علی (ع) در نبرد صفین هنگامی که شنید یارانش، معاویه و طرفدارانش را ناسزا می‌گویند، دست به دعا برداشت و برای هدایت دشمن خود فرمود: بار پروردگارا! خون ما و آنها را حفظ کن و بین ما و آنها را اصلاح نما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت فرما تا آنها که جاهلند حق را بشناسند و کسانی که با حق در ستیز هستند، دست بردارند و بازگردند.

یکی دیگر از اصول اخلاقی مقابله با دشمن، پند و اندرز دادن به دشمن است، حضرت علی (ع) ضمن نامه‌ای به دشمن آشکار خود، معاویه، ارسال داشتند، به نصیحت کردن و اندرز دادن او پرداخته و دلسوزانه به دشمن خود می‌فرماید: «نسبت به آنچه در اختیار داری از خدا بترس و در حقوق الهی که بر تو واجب است اندیشه کن و به شناخت چیزی همت کن که در ناآگاهی آن معذور نخواهی بود». سپس به‌طور غیرمستقیم به او هشدار داده، می‌فرماید: «همانا اطاعت خدا، نشانه‌های آشکار و راه‌های روشن و راهی میانه و همیشه گشوده و پایانی دلپسند دارد که زیرکان به آن راه نمی‌یابند و فاسدان از آن به انحراف روند… معاویه! اینک به خود آی و به خود بپرداز! زیرا خداوند راه و سرانجام امور تو را روشن کرده است. اما تو همچنان به سوی زیانکاری و جایگاه کفرورزی حرکت می‌کنی، خواسته‌های دل، تو را به بدی کشانده و در پرتگاه گمراهی قرار داده است و تو را در هلاکت انداخته و راه‌های نجات را بر روی تو بسته است».

اصل پیشرفته دیگر رعایت اخلاق و ادب و پرهیز از دشنام و ناسزاگویی است. سیره عملی علی(ع) همین است او در جنگ صفین شنید یارانش شامیان را دشنام می‌دهند، فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام‌دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف و حالات آنان را بازگو می‌کردید به سخن راست نزدیک‌تر و عذرپذیرتر بود». همه اینها یکطرف اما دشمن قدار ما اتمام حجت شده و به راه نیامده است، لذا باید کار را تمام کنیم و جای پای خودمان را محکم کنیم و این با مجهز شدن به همه علوم و ابزارهای بازدارنده دشمن و رشددهنده ملی امکانپذیر است و جهش تولید در همین راستا قابل تعریف خواهد بود.

مظفر حاجیان