به گزارش پایگاه خبری ربیع، قرمزهای پایتخت اولین بازی مرحله گروهی فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا را با شکست تلخ در خانه الدحیل قطر پشت سر گذاشت؛ باختی دردناک که با دو گل رقم خورد و به تعبیر خیلیها دوران ماه عسل را برای یحیی گلمحمدی به پایان برد. سرمربی پرسپولیس میتوانست فشار روانی امروز را بعد از شکست در داربی تجربه کند اما گل بشار رسن به فریاد او رسید و کابوس را یک هفته به تعویق انداخت. حالا اما او روزهای متفاوتی را پشت سر میگذارد؛ روزهایی که با انتقادات فراوان نسبت به نمایش ضعیف سرخپوشان در دو بازی اخیر همراه است. البته که الدحیل تیم قدرتمندی است و شکست برابر این تیم در خانه حریف چیز چندان عجیبی نیست، اما شکل باختی که پرسپولیس تجربه کرد، روایتگر نوعی سردرگمی فلسفی در این تیم بود؛ آنچه آینده سرخها را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
یحیی گلمحمدی در بدو ورود به پرسپولیس به بازی با دو مهاجم اصرار کرد، در نتیجه وحید امیری یک خط عقب آمد و بشار رسن از ترکیب خارج شد. بعد که بشار ستاره دربی شد، گلمحمدی دیگر نتوانست از او چشم بپوشد و برای جا کردن رسن در ترکیب، به بازی با یک مهاجم نوک برگشت. الان هم پلن او برای مسابقات بعدی روشن نیست. در تیم یحیی و در اثر همین اعوجاجات فنی، پست مهدی ترابی هم تغییر کرده و کارآیی او به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده است. به علاوه پرسپولیس جدید در ساختار دفاعی سهلگیرتر و آسیبپذیرتر شده است؛ طوری که در دو بازی اخیر ۴ بار دروازه علیرضا بیرانوند باز شده و به این ترتیب امکان استفاده از ضدحملههای تند از بین رفته است. این تیم دوست دارد با مالکیت بالا بازی کند، اما درست برعکس پرسپولیس کالدرون که کاملاً به هدفش واقف بود، نمیداند با این همه مالکیت چه باید بکند و نمیتواند به اندازه کافی موقعیت گل بسازد. صد البته که هنوز اول راه هستیم و زمان لازم است تا یحیی بر تیمش مسلط شود. شاید او هم چند هفته بعد فلسفهاش را در پرسپولیس جا انداخت.
پرسپولیس اگرچه تیم پرمهرهای دارد، اما در همین لیست پر و پیمان هم مخصوصاً در برخی پستها شاهد ضعف نفر هستیم. شاید مشهورترین مثال در این مورد، پست دفاع راست باشد؛ جایی که مهدی شیری در حال حاضر تنها گزینه کادرفنی است. در این منطقه البته حسین ماهینی هم موجود بود که بعد از مصدومیت و مدتها نیمکتنشینی، بین دو نیمفصل جدا شد و رفت. سیامک نعمتی دیگر گزینه پرسپولیس برای حضور در منطقه راست خط دفاعی است که او هم در این پست «متخصص» نیست و تازه خودش هم خیلی علاقهای به بازی در آنجا ندارد. پست دفاع چپ هم شرایط مشابهی دارد. در این پست البته پرسپولیس دو بازیکن نامدار با سابقه حضور در تیم ملی دارد، اما محمد انصاری بیشتر در کارهای دفاعی تخصص دارد و محمد نادری از ویژگیهای تهاجمی بهتری سود میبرد. قوت هر کدام از این دو نفر، ضعف نفر دیگر است و همین مساله انتخاب را سخت کرده! پست هافبک دفاعی هم حالا به جمع دغدغههای کادرفنی اضافه شده است. محسن ربیعخواه در این منطقه یک بازیکن معمولی است و انتظار میرفت بعد از رفع مصدومیت کمال کامیابینیا این بازیکن کار را به طور کامل از آن خود کند، اما کمال در بازگشت به میادین از فرم ایدهآل به دور بوده و همین مساله به یک مشغولیت ذهنی جدید برای گلمحمدی تبدیل شده است.
شاید این پرسپولیس پرستاره از دور دل ببرد، اما از نزدیک کنترل چنین تیمی دشوار خواهد بود. گابریل کالدرون بدون کمترین اعتنا به اسم و آوازه بازیکنان، آنها را روی نیمکت یا سکو تبعید میکرد. یحیی هم به تدریج ناچار خواهد شد چنین کاری انجام بدهد، اما سؤال اینجاست که آیا دایره نظمگرایی گلمحمدی شامل یکی مثل بیرانوند هم خواهد شد؟ گلر سرشناس سرخها اواخر دوره کالدرون از ترکیب بیرون بود و حتی اجازه تمرین هم نمییافت، اما با حضور گلمحمدی به آرنج برگشته و فعلاً عملکرد استانداردی نداشته است. بعد از این که کالدرون آن رفتار را با بیرانوند کرد، مدیریت باشگاه پرسپولیس به نوعی جانب گلر یاغی تیمش را گرفت، آیا با این شرایط امکان نیمکتنشینی بیرو وجود خواهد داشت و یحیی چنین ریسکی انجام میدهد؟
به هر حال بعد از دوران پر فراز نشیب سرخپوشان در نیم فصل اول آنها به شکلی معجزه وار به صدر جدول رسیدند اما با وجود اینکه همچنان در صدر جدول قرار دارند زنگ خطر از همین حالا برای آنها به صدا درآمده است.