به گزارش پایگاه خبری ربیع، مسابقه تلویزیونی عصر جدید بعد از یک فصل نسبتاً طولانی اولین برنده خود را شناخت. این مسابقه جنجالی که با الهام از مسابقه‌ای مشهور در آن سوی مرزها تولید شده بود در نهایت بعد از یک فینال نفسگیر در آخرین شب فصل اول خود در یک برنامه طولانی، کشدار و البته خسته کننده برای بینندگان نهایتاً برنده نهایی خود را شناخت.

بیش از ۲۴ میلیون رأی بامداد جمعه مشخص کرد که فاطمه عبادی بانویی که با نقاشی‌های شنی خود تصاویر جادویی را خلق می‌کرد اولین برنده مسابقه استعداد یابی عصر جدید است.

فاطمه عبادی هنرمند نقاشی با شن اهل بندر ماهشهر خوزستان ۶ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ رأی را از آن خود کرد تا در صدر آخرین محفل عصر جدید بنشیند.

«محمد زارع» با ۵ میلیون و ۹۱۶ هزار و ۳۶۲ رأی در جایگاه دوم این مسابقه قرار گرفت. «پارسا خائف» با ۵ میلیون و ۷۱۷ هزار و ۶۴ رأی در جایگاه سوم ایستاد. «سعید فتحی روشن» با ۳ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۴۳۱ رأی چهارم شد و درنهایت گروه «دختران نینجا» با ۳ میلیون و ۸۷ هزار و ۷۸۷ رأی در جایگاه پنجم قرار گرفت.

ملکه شن‌ها

فاطمه عبادی متولد ۱ مرداد ۱۳۶۸ در ماهشهر، نقاش است. این هنرمند ماهشهری فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک است، فعالیت خود را با نقاشی رو بوم شروع کرده و حالا نقاشی رو سفال، نقاشی پرتره و نقاشی با شن نیز انجام می‌دهد.

انتخاب خانم «فاطمه عبادی» به عنوان قهرمان مسابقه‌ی استعدادیابیِ تلویزیونی «عصر جدید» یک رخداد بی سابقه است. هر چند از منظر روند برنامه و با توجه به داوری‌های عمومی غیر منتظره نبود. چه، از همان اجرای نهایی حدس زده می‌شد که هنرمند ۳۰ ساله‌ی ماهشهری که با «شن» یا روی شن نقاشی می‌کند و تابلوهایی زیبا می‌آفریند گوی سبقت را از ۴ رقیب خود می‌رباید و این اتفاق نیز رخ داد. تعداد آرای نهایی (‌۶ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ رأی) اما فراتر از پیش بینی‌ها بود و البته خود این مسابقه در ایران بی‌سابقه است چه رسد که استعدادهایی که کشف و معرفی شده‌اند و در صدر آنان هنرمند نقاش که حالا جایزه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی را از آن خود ساخته است.

یکی از مهمترین دلایل برنده شدن فاطمه عبادی نوع هنر اوست. نقاشی یکی از هفت هنر اصلی است که زبانی بین المللی دارد. اگر همین حالا فستیوالی در فرانسه یا کنیا یا کانادا برگزار شود او بیش از دیگران می‌تواند با حاضران و بینندگان ارتباط برقرار کند. خاصه این که برای کارهای خود سناریو تعریف می‌کند و قصه دارد و مردم قصه و روایت را دوست دارند.

همین زبان بین المللی هم باعث شد این هنرمند با طیف گسترده‌تری از مخاطبان ارتباط برقرار کند و در نهایت بتواند از دیگر رقبای خود رأی بیشتری کشب کند. در هنر فاطمه عبادی نوعی مسؤولیت اجتماعی و نه تبلیغ ایدیولوژیک مستتر بود و همین کار او را متمایز می‌ساخت.

از این‌ها گذشته قدرت قصه گویی را نباید دست کم گرفت. هر چند عبادی نقاش بود اما مهمترین بخش هنر او قصه گویی بود. قصه گویی ریشه‌ای تاریخی در فرهنگ مردم ایران دارد و گزاف نیست اگر بگوییم ما بیش از هر مردمی در کره خاکی قصه و قصه گو داشته‌ایم. در نهایت باید گفت قصه گویی همچنان یکی از محبوب‌ترین هنرها نزد مردم ایران است.

عصر جدید

عصر جدید به جرات اتفاقی تازه در رسانه ملی بود. پس از پخش چند قسمت ابتدایی این مسابقه در مقاله‌ای در همین روزنامه گفتم این مسابقه قمار بزرگ علیخانی است و او دست به ریسک بزرگی زده است. این ریسک بزرگ اما جواب داد و رسانه ملی در یکی از معدود شب‌های چند سال اخیر بینندگان بالای ده میلیون داشت. البته نباید از ضعف‌های این برنامه چشم پوشی کرد و امیدواریم در فصل دوم این برنامه شاهد برطرف شدن این ضعف‌ها باشیم.

نکته مهم دیگر در این برنامه نقش کم رنگ نظام استعداد کش آموزش و پرورش در موفقیت افراد بود. بر خلاف نمونه‌های خارجی این برنامه که نظام آموزشی و مدارس نقش مهمی در کشف استعداد دارند در عصر جدید همه استعدادها به صورتی خود ساخته شکوفا شده بودند و سازمان عریض و طویل آموزش و پرورش تقریباً هیچ نقشی در بروز استعداد افراد نداشت که این نکته جای تأسف شدید دارد.

فاطمه عبادی استعداد خود را نه از مدرسه و از زبان معلم یا ناظم که از ریختن نمک به روی میز و بازی با آن و نقاشی با نمک کشف می‌کند. محمد زارع هم که معلوم است نسبتی با درس و مدرسه ندارد و پارسا هم آواز را بیرون این ساختار دنبال کرده و داستان شعبده و ورزش زنان هم که نیاز به توضیح ندارد.

میزان استقبال از این برنامه و آرایی که به ۵ راه یافته اختصاص داده شد آن هم در قیاس با روی گردانی مردم از بسیاری از برنامه‌های کسالت بار صدا و سیما نشان می‌دهد چقدر هنر و سرگرمی در دنیای امروز اهمیت دارد.

به عقیده نگارنده هر چند ساخت اولین فصل از برنامه‌های این چنینی می‌تواند سخت‌ترین فصل باشد اما باید این نکته را در نظر گرفت که سابقه شبکه سه نشان داده این شبکه استعداد عجیبی در قربانی کردن برنامه‌های محبوب دارد. لیست بلند بالای برنامه‌هایی که پس از محبوبیت ناگهان از این شبکه حذف شده‌اند گواهی است بر این مدعا. احسان علیخانی که خود هم چند باری در ماه عسل قربانی حذف شده است باید بداند که محبوبیت بیش از حد یک برنامه چندان به مذاق مدیران شبکه سه خوش نمی‌آید و اگر برنامه او بیش از این محبوب شود خبری از ساخت فصل‌های بعدی نخواهد بود.