به گزارش پایگاه خبری ربیع، فیلم «شبی که ماه کامل شد» آخرین ساخته نرگس آبیار را میتوان کاملترین فیلم این کارگردان دانست.
این فیلم برای آبیار قدمی رو به جلو محسوب میشود و قطعاً اثری درخشان در کارنامه هنری این کارگردان است. آبیار در «شبی که ماه کامل شد» به سراغ موضوعی حساس و چالش برانگیز میرود موضوعی که میتوانست در صورت کوچکترین اشتباه فیلم او را در چاه توقیف و یا سفارشی بودن محض بیندازد اما آبیار با توانایی توانسته است فیلم خود را لبه تیغ به سلامت عبور دهد.
ساخت آثار سینمایی با مضمون تروریسم در ایران که میتوان آن را زیرشاخهای از ژانر جنگ تلقی کرد در دهه ۶۰ به علت همزمانی با جنگ ایران و عراق رونق بسیاری داشت و گروهکهایی مانند منافقین در صدر موضوعات اینگونه آثار بودند؛ فیلمهایی که توفیق زیادی در گیشه نداشتند و به شدت ایدئولوژیزده عمل میکردند. فیلمهایی چون «تعقیب سایهها» ساخته علی شاهحاتمی، «پنجاه روز التهاب» ساخته کریم آتشی و «پناهنده» از مرحوم رسول ملاقلیپور از جمله این آثارند. فیلم «روباه» ساخته بهروز افخمی فیلم به نسبت جدیدتری بود که به مساله ترور دانشمندان هستهای و یک مساله داخلی پرداخت که در گیشه موفق نبود.
در دهه ۸۰ و ۹۰ ساخت فیلمهای تروریستی رونق بیشتری پیدا کرد و شاهد آثاری مانند «به رنگ ارغوان»، «امکان مینا»، «نفوذی»،«ماجرای نیمروز» و «سیانور» بودیم که توفیقات بیشتری در گیشه داشتند چون بیشتر رنگ قصه و روایت داشتند و از ارائه تصاویر کلیشهای و شخصیتهای سیاه و سفید به نحو بارزی فاصله گرفته بودند.
شکلگیری گروههایی مانند طالبان، داعش و القاعده دوباره بازار تولید این فیلمها را داغ کرد و مطابق معمول سینمای هالیوود در این باره پیشقدم شد. در کشور ما نیز به عنوان همسایه کشورهایی که درگیر مساله ترور و شکل گیری گروههای تروریستی بوده و هست، لزوم این توجه به شدت احساس میشد.
آبیار اگر چه نام شناختهشدهای در سینمای ایران به مدد آثار کمابیش موفق قبلیاش است اما فیلم تازهاش تجربه جدیدی برای این سینماگر مؤلف در کارنامه کاریاش به حساب میآید؛ چه به لحاظ مضمون و چه کارگردانی و ساخت.
داستان فیلم نرگس آبیار درباره عبدالحمید یکی از برادران عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله است که برای بسیاری از مخاطبان ایرانی نامی آشنا است اما با این حال بسیاری از مخاطبان تا قبل از ساخت این فیلم آشنایی چندانی با خانواده این تروریست مخوف نداشتند.
فیلم دو بخش دارد؛ بخش عاشقانه که آشنایی و ازدواج فائزه (الناز شاکردوست) با عبدالحمید (هوتن شکیبا) است و سپس سفر به پاکستان و آغاز بخش دوم فیلم. بخش اول قرار است ماجرای شکل گیری رابطهی عاشقانه زوج را به تصویر کشد. با توجه به مفصل بودن بخش دوم فیلم شاید در بخش اول نوعی شتابزدگی به چشم بخورد اما این بخش قرار است بستر روایت اصلی باشد و همین که توانسته اطلاعات کافی را به مخاطب منتقل کند کافی است.
نرگس آبیار، به رغم طولانی بودن فیلم، قصهاش را روان روایت میکند. از ترسیم زوائد تا حد زیادی پرهیز میکند و با تعلیقهای به جا، التهاب و اغتشاش که لازمه فیلمی با محوریت “تروریسم” است را مستقیماً به تماشاگر منتقل میسازد.
از دیگر محاسن «شبی که ماه کامل شد» ترسیم هوشمندانهی سیر تحول کاراکتر عبدالحمید است. فیلمساز اتفاقاً با به تصویر کشیدن شخصیت منعطف و عاطفی او در بخشهای آغازین فیلم سعی بر آن دارد که مخاطب را در پایان فیلم دچار غافلگیری عمیقی کند.
یکی از نقاط قوت آبیار در این فیلم ارائه تصاویر واقعی از دو سمت ترور است؛ تروریست و قربانی هیچکدام به ورطه سیاهمطلق و سفید درخشان با هاله نورانی دور سر خود نمیافتند. و فیلمساز برای روایت این فیلم دست به دامن ایجاد تصاویر کاریکاتوریستی از دارودسته ریگی نشده است.
بازیهای فیلم، از دیگر نقاط قوت فیلم است. هوتن شکیبا در این فیلم بازی درخشانی را ارائه کرد و بسیاری از منتقدان پس از دیدن بازی او در نقش عبدالحمید او را شایسته دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد دانستند جایزهای که در نهایت هم نسیب او شد. الناز شاکر دوست نیز در این فیلم بازی قابل قبولی ارائه کرد و هر چند بعضی او را شایسته دریافت جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر نمیدانستند اما همه متفق القول بودند که این نقش بهترین بازی الناز شاکر دوست تا کنون است. در این میان نباید از بازی درخشان و به یاد ماندنی فرشته صدرعرفایی و شبنم مقدمی هم غافل شد که هر دو در این فیلم نقشهایی به شدت تاثیرگذار ارائه کردهاند.
فیلم نرگس آبیار علیرغم تمام نقاط مثبتش چند نقطه ضعف عمده هم دارد. مدت زمان طولانی فیلم (دو ساعت و نیم) بینندگان را در سینما آزار میدهد با این حال در این زمان طولانی کارگردان در به خصوص در بخش اول فیلم موفق نشده روابط علت و معلولی این ازدواج عجیب را به خوبی به تصویر بکشد و فیلم در برخی جاها از ریتم می افتد. اما با وجود این نقاط ضعف «شبی که ماه کامل شد» فیلمی تحسین برانگیز و انسانی است که بیننده را تا انتها با خود همراه میکند و همانگونه که عنوان شد کارگردان سعی کرده تا از قضاوتهای ایدئولوژیک یک طرفه پرهیز کند و داستانی انسانی را به تصویر بکشد. این فیلم قطعاً ارزش یک بار دیدن را دارد.