به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نظر می رسد برانکو و پرسپولیس به پایان راه خود رسیده اند.

برانکو در ده ماهه گذشته به خاطر تحریم‌ها، تقریباً بیشتر مطالباتش را نگرفته و این مشکلات را برای قرمزها بیشتر کرده است. خلف وعده مدیران جدید تیم و هر بار مکاتبات رسمی و بی جواب این مربی در کنار قراردادهای جدیدی که با قیمت‌های چند برابری پیشنهاد می‌شدند، برانکو را در شرایطی قرار داده بود که در سومین دوراهی ماندن و رفتن، به اختیار رفتن را تجربه کند. بر خلاف دو بار قبلی که کارفرمایانش در فدراسیون قراردادهایش را تمدید نکرده بودند. یک بار پس از قهرمانی بوسان قرارداد پیشنهادی به او اصلاً جذاب نبود و رفت وجایش را شاهرخی گرفت و بار بعد هم که رسماً برای ناکامی در جام جهانی ۲۰۰۶ کنار گذاشته شد و از او شکایت هم کردند!

این بار اما برانکو در اوج است، برخلاف سال ۲۰۰۶ که می‌گفتند ویچ‌ها فوتبال ایران را نابود کرده‌اند او نماد یک ویچ موفق است که ادعا دارد موفقترین مربی تاریخ ایران بوده و هیچ مربی دیگری غیر از ویچ‌ها در ایران نمی‌تواند نتیجه بگیرد.

برانکو احتمالاً پیشنهادی ۲.۷ میلیون دلاری دارد. الاهلی برای او تجربه‌ای مثل همان سالی است که پرسپولیس را انتخاب کرد. قرار است مثل یک ناجی باشد در این باشگاه.

برای قرمزها اما او بعد از رفتن مثل یک حسرت می‌ماند. حسرتی که ناشی از بی کفایتی مدیریتی است که با قرارداد ۶۰ میلیاردی با اسپانسر و درآمد سه میلیون دلاری اضافه نتوانسته‌اند مهمترین عامل قهرمانی شأن را حفظ کنند.

حالا آنها سراغ راه‌هایی پوپولیستی چون گلریزان رفته‌اند. راه‌هایی از سر عجز. شیوه‌هایی منسوخ که در ده ماه گذشته باید برای نگهداری دردانه تیم‌شان فکری می‌کردند. این ترکیب هیأت مدیره و مدیران پیشین شفافانه مشخص نکرده‌اند چقدر هزینه کرده‌اند و چطور پول‌های برانکو را به موقع نپرداخته‌اند تا او امروز در نقطه رفتن باشد.

او اگر برود هم پیروز این بازی است چون با تمام وجود برای موفقیت کار کرده و آن را به دست آورده. او می‌رود و بازار ایران را برای خود داغ نگه می‌دارد و همیشه یک آلترناتیو جدی برای این بازار است ولی بازنده بازی اگر این مربی برود، گروه مدیریتی هستند که مدام وعده نگه داشتنش را داده‌اند.