به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، نوروز یکی از سنتهای کهن و نیکوی ایرانیان است که حتی بعد از اسلام هم بر آن صحه گذاشته شد و در روایات از آن به خوبی یاد شد. چرا که طبیعت جانی دوباره میگیرد. نوروز حامل فرهنگ و سنتهای حسنهای بوده است که طی چند قرن و تا سالهای اخیر هم وجود داشت. اما متاسفانه روز به روز این رسوم نیکو کمرنگتر و فردیت افسار گسیختهای جایگزین آداب جمعی نوروز میشود. در همین باره با دکتر محمدرضا ایمانی، استاد دانشگاه و روانشناس اجتماعی گفتوگو کردیم که مشروح آن به شرح زیر است:
چه تغییری در فرهنگ نوروز از دهههای قبل تا امروز به وجود آمده و این تغییرات معلول چه عواملی هستند؟
نوروز قدیمیترین جشن ایرانیان به عنوان یک جشن ملی شناخته میشود و همراه خود آداب و رسومی دارد که وقتی از نظر اجتمعی بررسی میکنیم، توامان به طوری پیش رفت که وفاق و همبستگی اجتماعی را در جامعه به وجود آورد. از دیگر کاربردهای نوروز، ایجاد شادی و نشاط در جامعه بود. کمک به طبقه فرودست را به همراه داشت و مهمتر از همه اینها سنت صله ارحام را در درون خود جای داد. اینها همه از کارکردهای مراسم نوروز بود. این رسوم در طول زمان دچار تغییراتی شده است که شاید نتوانیم آن را مثبت یا منفی ارزیابی کنیم. به خاطر اینکه سبک زندگی در کشور ما و سایر جوامع تغییرات عمدهای کرده است. اگر بخواهیم به این محتوا به صورت دقیق بپردازیم، باید بین دهههایی که داشتیم تفاوت قائل شویم. به تدریج در دهههای ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۷۰و ۸۰ تغییراتی ایجاد شد که ما امروز در دهه ۹۰ شاهد دگرگونی در این سنت هستیم و این وضع را میبینیم.
اگر به پیشینه نوروز بازگردیم، میبینیم که با خود سنتهایی داشته که بسیار ارزنده بوه است. از نوسازی و پاکسازی محیط خانه و خانهتکانی، آمادگی برای ورود به سال جدید، اجتماع در اماکن مقدس به منظور تبرکجویی برای ورود به سال جدید و مدد گرفتن از این مسأله. اینها به همراه خود کارکردهایی داشته که برای ما بسیار ارجمند بوده و الان هم کماکان وجود دارد. اما در محتوای نوروز، یعنی در سبک ارتباطی که بین افراد جامعه شکل گرفته، شاهد تغییراتی هستیم و آن هم به سبک زندگی باز میگردد. درآمد و شکل زندگی و خانههایی که افراد در آن زندگی میکنند، فرق کرده است و متاسفانه اتفاقی که افتاده این است که روابط اجتماعی ما از هم گسسته شده است. ما این موضوع را به صورت ملموس در روابط بین خانوادهها و صله ارحام و نزدیکان میبینیم. این نتیجه رفتارهایی است که متاسفانه در شکل زندگی ما بروز پیدا کرده است.
همزمان با پیشروی مدرنیته و پیشرفت تکنولوژی، قالب خانهها تغییر کرده و فضایی که در اختیار دارند، آرام آرام به سمتی رفته که روابط بین خانوادهها و دوستان و آشنایان را کمتر و کمتر کرده است. این مساله را میتوانیم به صورت نمادین در ایام عید که با شکل گرفتن موجی از سفرها و رفت و آمدهای بیرون از فضای شهری ایجاده شده، ببینیم. دیگر رفت و آمد آنچنانی بین افراد جامعه نمیبینیم و همه ترجیح میدهند به جای خانه ماندن و میزبانی کردن از اقوام و آشنایان به سفر بروند.
ریشه این تغییرات در چیست؟
ریشه این مشکلات در نوع گفتمان و رفتار ماست که دچار تغییر اساسی شده است. هزینههایی که به افراد جامعه تحمیل میشود، در نوع گفتار و رفتاری که در جامعه ما ترویج پیدا کرده است، چشم و هم چشمیهایی که در جامعه وجود دارد، موجب شد که افراد جامعه تصمیم گرفتند روابطشان را کمتر و هزینههایشان را مدیریت کنند. این نگرش، صله ارحام و سرکشی از بستگان را کمتر میکند. سر زدن به بیماران و یا کسانی که مشکلات معیشتی دارند نیز بسیار کمتر شده است. رسومی که وفاق اجتماعی در جامعه را ایجاد میکرد و باعث محبت بین افراد میشد، اینها تا حدود بسیار زیادی تغییر پیدا کرده است. در نتیجه از جشن نوروز، تعطیلاتی طولانی و بیحاصل باقی مانده است که همراه با خود زرق و برق و هزینه دارد و هجوم به شهرهایی که مسافرپذیر است.
دکتر محمدرضا ایمانی
آیا صرفا هجوم مدرنیته و فرهنگ غیر بومی بود که باعث شد مردم به چنین سبک زندگی و رفتاری مبتلا شوند؟ آیا مردم هیچ کوتاهیای نداشتند و یا هیچ راه کاری پیش رویشان نیست؟
در ساختار روابط اجتماعی، برخی از موضوعات بر عهده ما هست و برخی از آنها بر عهده ما نیست. مثل اینکه شما دوست دارید به برادرتان سر بزنید و حالش را بپرسید، اما آیا او و خانوادهاش منتظر شما هستند یا نیستند؟ خیلی از اتفاقاتی که الان افتاده و شکل جدیدی ایجاد کرده، متاسفانه روی اذهان تاثیر گذاشته است. به صورت خیلی ساده بگویم، وقتی توسعه از درون اتفاق نمیافتد، عوامل بیرونی بر فرهنگ جامعه غالب میشود و روی مسایلی که به موضوعات اجتماعی ربط پیدا میکنند، تاثیر میگذارد. وقتی توسعه درونزا باشد، شما همه عوامل اجتماعی را به کار میگیرید تا رشد پیدا کنند و در این حالت از کیفیت زندگی که از آن بهرهمند شدی، لذت میبری و احساس خوشایندی و رضایت قلبی میکنی.
من چند روز پیش، عکسهای سفر رییس مجلس به ژاپن را میدیدم. سفیر ژاپن در تهران، برای بدرقه رییس مجلس به فرودگاه آمده بود. جالب بود که سفیر با لباس سنتی ژاپنی حضور داشت. جالب این است که در ژاپن وقتی رییسجمهور بخواهد لایحه قانونی را به مجلس ارائه بکند، آن را در بقچه ارسال میکند. آنها نشانههای فرهنگی سنتی خود را تحت هر شرایطی حفظ میکنند و این تحفظ باعث میشود که یک سری از عادات و رسوم و فرهنگها و پیوستهایی که به همراه دارد، همچنان باقی بماند و ادامه پیدا کند.
ولی به نظر میرسد که در مثالی که از ژاپن زدید، صرفا ما با یک ظاهر بیمحتوا روبهرو هستیم؛ در حالی که ما اوج مدرنیته را در ژاپن میبینیم.
اینها را باید دید، اما سنتهایشان را هم باید ببینیم که تا چه اندازه حفظ کردهاند. همزمان کشورهای همسایه خودمان را هم در نظر بگیرید. در سنت نوروز آیا تاجیکها موفقتر عمل میکنند یا ما ایرانیها؟ ما وقتی میخواهیم به نوروز فکر کنیم، به خرید و آجیل و رفت و آمد و نو شدن لباس و چیزهایی که تظاهرات زندگی است، توجه میکنیم و به هزینههایی که باید انجام دهیم، فکر میکنیم. خیلی از افراد درون جوامعی که در قالب فرهنگ نوروز هستند، به محتوای نوروز فکر میکنند؛ به اینکه دور هم جمع شوند و خوش باشند؛ به اینکه از یکدیگر عیادت کنند؛ چون در این دید و بازدیدها مناسباتی شکل میگیرد و بسیاری از مشکلاتی که درون خانواده ها هست، رفع میشود. این اتفاقات را وقتی کنار مسائلی که ما با آن روبرو هستیم، میگذاریم، تفاوت عمده را میبینیم. ما به خاطر اینکه خانه جدید و بهتری خریدهایم، دوست نداریم کسی با ما رفت و آمد کند، چون بچه شیطانی دارند و برایمان دردسر درست میکند. مدرنیته برای ما محدودیت ایجاد کرده است. فرد میگوید من برای خودم یک زندگی درست کردهام و میخواهم از آن لذت ببرم و برای اینکه لذت ببرم، کسی نباید با من رفت و آمد داشته باشد! یک بهانه بیاوریم و سفر برویم. اگر کسی را میخواستیم ببینیم، در طول سال میدیدیم یا اگر بخواهند کسی را دعوت کنند، به یک رستوران دعوت میکنند. این محدودیتها را خودمان ایجاد میکنیم، بعد میگوییم چرا نمیتوانیم از زندگیهایمان لذت ببریم و قدیم برایمان لذتبخشتر بود؟ به این دلیل که آن زمان سادگی وجود داشت و محتوای نوروز و سنتهای آن، ارزش فراگیرتری برای ما داشت. امروز تظاهرات زندگی برایمان اهمیت پیدا کرده است و از داشتههای خودمان لذت نمیبریم.
با توجه به نزدیک بودن ایام نوروز، شما چه پیشنهاد عملی و کوتاهمدتی به مسؤولان فرهنگی کشور برای بازگرداندن سنتهای نوروزی دارید؟
متاسفانه ما تمام موضوعات خودمان را دولتی کردهایم. فرهنگ و اعتقاداتمان را به دولت گره زدیم که این بزرگترین خسارتها را به دنبال دارد. مردم باید زندگیشان را بکنند، دولت هم باید حمایت لازم را از فرهنگ و سنت ایرانی انجام دهد. اما اینکه بخواهیم بگوییم برای نوروز بهتر دولت چه کاری میتواند انجام دهد، دولت هیچکاری نمیتواند انجام دهد. خود ما در ایجاد انسجام اجتماعی، روابط پایدار و مناسبات خوب و صمیمانه، باید تلاش کنیم. تغییر نگرش و باورهایی که الان پیدا کردیم، باعث میشود که ما زندگی بهتر و مناسبتتری داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم. اینکه ما لبخند بر لب داشته باشیم یا با اخم به استقبال یک روز کاری برویم، یا اینکه در روز تعطیل چگونه بخواهیم با اعضای خانوادهمان رفتار کنیم، اینها موضوعاتی است که خودمان باید به آن بپردازیم. در واقع مردم جامعه ما یک آموزش اساسی در ارتباطات و مناسبات و روابط اجتماعیشان نیاز دارند. خروجی اینها را در طلاق، بحران اجتماعی، دعوا و خودکشی، در سقط جنین، در کودکآزاری و همسرآزاری میبینیم. اینها از کجا میآید؟ از نوع رفتاری است که ما در این چند سال برایش آموزش ندیدیم. یاد نگرفتیم چطور رفتار و صحبت کنیم. شما ببینید فرزندانمان را چطور تربیت میکنیم؟ زمانی اگر کسی در مدرسه مداد نداشت، همکلاسیهایش کمکش میکردند. امروز به او میگوییم این مداد را بگیر و حق نداری آن را به کسی بدهی. نوع روابط فرزندانمان را با تفکرات غلط و خودخواهیهایی که در درون جامعه شکل گرفته، تغییر دادیم. دولت چه نقشی در این مسائل دارد؟ دولت در مسائل کلان فرهنگی میتواند دخالت کند، اما عزم جدی مردم برای حفظ و پاسداشت موضوعات مهم، نقش ارزندهتری دارد. اینکه فضای محیط زیست ما اینقدر کثیف است، همهاش را باید دولت جواب دهد؟ تمام مردم دنیا سنتها و فرهنگهایشان را حفظ میکنند، دولت هم پوششی برای این مساله دارد. هزینههایی که در سفره هفت سین و در رفت و آمدهایی که داریم، انجام میشود، کجای فرهنگ ماست؟ کجای فرهنگ ما آجیل بوده؟ در کدام رسوم ما میوههایی که روی آن برچسب باشد، جا داشته؟ ما به تظاهرات توجه میکنیم و این تظاهرات هزینههای سنگینی را بر ما تحمیل میکند.
متاسفانه ما هم از این مساله استقبال میکنیم. از این زندگی لذت نمیبریم و احساس خوشایندی نداریم. یک نوروزی میگذرد و خستگی و ناراحتی و دلشوره و هزینهای که از دست دادیم برایمان میماند و میگوییم این چه عیدی بود که ما داشتیم. این موضوعاتی است که ما با آن مواجهیم.
باید تغییرات را از خودمان شروع کنیم و لبخند روی لبمان بیاوریم. با سعه صدر و حوصله و با روی گشاده برخورد کنیم و کدورتها را رفع کنیم.
انتهای پیام/