به گزارش پایگاه خبری ربیع، بسمالله الرحمن الرحیم
تدارک سفر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به ریاض و آنکارا برای حل و فصل بحران سیاسی – تبلیغاتی ناشی از قتل عمد جمال قاشقچی تبعه آمریکائی عربستانی توسط دژخیمان سعودی در کنسولگری عربستان در اسلامبول ابعاد تازهای به این بحران داده است. اگرچه ادعا شده که این سفر برای پایان دادن به ماجرا تدارک شده ولی همین سفر در چنین سطحی نشان دهنده عمق فاجعهای است که حل و فصل آن راهی غیر از ورود رئیس دیپلماسی آمریکا به ماجرا ندارد.
مشکل بزرگ این است که مطابق قوانین بینالملل هیچ کشوری نمیتواند از سفارتخانه و مراکز کنسولی برای برخورد، بازجوئی و امثال آن استفاده کند و تا همین جای قضیه هم طیف وسیعی از مشکلات حقوقی در میان است. بعلاوه عربستان حاضر نیست حتی جنازه جمال قاشقچی را هم تحویل بازماندگانش بدهد و در مورد سرنوشت جسد وی پس از قتل در کنسولگری عربستان پاسخگو باشد.
اینها دوستان نادان ترامپ هستند که باقیمانده حیثیت آمریکا را به کلی از میان بردهاند و ترامپ برای سرپوش گذاشتن بر ماجرا از یکطرف و حفظ مناسبات پرسود با عربستان از سوی دیگر دچار دردسر بزرگی شده است. مقامات ترکیه در عین آنکه این روزها در مناسباتش با آمریکا هم با مشکلاتی مواجهند ولی با تلخکامی احساس میکنند که سعودیها، ترکیه را به قصاب خانه مخالفین خود تبدیل کرده و قاشقچی را به راحتی سلاخی نموده ولی حاضر به قبول مسئولیت جنایات خود نیز نیستند.
آل سعود تعمداً به سیاست دفع الوقت متوسل شدهاند و پیش از صدور مجوز ورود گروه تحقیقاتی ترکیه به کنسولگری، کارشناسان امنیتی سعودی وارد کنسولگری شده و سپس مقادیر قابل توجهی مواد شوینده برای پاکسازی محیط و عادی جلوه دادن همه چیز به کنسولگری انتقال یافته است. این اقدامات نشان میدهند هدف آن است که چیز مهمی عاید تیم تحقیقات جنائی ترکیه نشده و از شواهد موجود چنین بر میآید که این یک رفتار هماهنگ شده برای مختومه کردن پرونده قتل قاشقچی است و آمریکا و ترکیه با دریافت حق السکوت و در یک تبانی شرم آور درصدد لگدمال کردن خون قاشقچی هستند هر چند نمیتوانند پرونده او را همچون جسمش نابود کنند.
بدین ترتیب ادعای جدید ترامپ که قتل قاشقچی را به «عناصر خودسر» نسبت داده، فریبی بیش نیست و بازتاب تلاشهای ترامپ برای حفظ قراردادهای پرسود با عربستان به هر قیمت ممکن ارزیابی میشود. حتی اتحادیه اروپا هم نرمش و انعطاف آشکاری از خود نشان میدهد و فدریکا موگرینی صرفاً خواستار برخورد صادقانه ریاض و ارائه اطلاعات موثق شد و هیچ کدام تاکنون اصل جنایت را محکوم نکردهاند.
این تنها جنایت آشکار سعودیها نیست. آنها پروندههای سیاهی در یمن، سوریه، عراق، لیبی و لبنان دارند ولی جای تعجب است که همین کشورهائی که برای قتل قاشقچی و پیامدهایش به تکاپو افتادهاند، در مورد سایر جنایات آل سعود از جمله جنایات جنگی در یمن به کلی ساکتند و حتی به نفع ائتلاف سعودی وارد عمل شدهاند درحالی که ابعاد جنایات سعودیها و همدستان شرور آنها در یمن هرگز با هیچ معیاری با قتل قاشقچی قابل مقایسه نیست.
شرم آور است که متولیان مدیریت جامعه جهانی در برابر جنایات جنگی آل سعود در یمن همچنان به سکوت مرگبار خود، آن هم به دلایل فرصت طلبانه و مبتنی بر منافع و مطامع شرم آور مالی ادامه میدهند.
این احتمال چندان دور از ذهن نیست که با استفاده از ماجرای قاشقچی، آل سعود تلاش کند بر جنایات خود در یمن سرپوش بگذارد و برای به زانو در آوردن مردم مظلوم یمن به جنایت ادامه دهد. ولی مردم یمن با مقاومت جانانه خود این توطئه آل سعود و حامیان آنها را مثل گذشته خنثی خواهند کرد. این انتظار منطقی به نظر میرسد که جامعه جهانی هزاران برابر آنچه نسبت به مرگ یک نفر حساسیت نشان میدهد نسبت به قتل عام یک ملت مظلوم نیز حساسیت نشان دهد ولی افسوس که وجدان سردمداران جامعه جهانی مرده است.
این سنت الهی است که اگر جباران و ظالمان فرصتی مییابند، قطعاً به زیان آنها تمام میشود چرا که با پروندهای سیاهتر و کارنامهای شرم آور باید پاسخگوی جنایات خود باشند که قتل فجیع قاشقچی کوچکترین نمونه آن است.
سرمقاله جمهوری اسلامی/
نشانههای تبانی
« نشانههای تبانی » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: