به گزارش پایگاه خبری ربیع، نام تخممرغ شانسی برای خیلی از دهه شصتیها نامی آشناست؛ اما اگر شما نیز جزو آن دستهای هستید که این نام تا به حال به گوششان نخورده است، باید بگویم تخممرغ شانسی، نوعی شکلات بود که در وسط آن هدایای کوچکی قرار داشت و کودکان به امید برندهشدن هدیهای ارزشمند تمام پول توجیبیهای خود را صرف خرید تخممرغ شانسی میکردند، اما واقعیت این بود که هیچ هدیه ارزشمندی درون این شکلاتها قرار نداشت و در بهترین حالت شما تنها لذت خوردن شکلات را کسب میکردید و در بیشتر مواقع هدیه بنجل و بیارزشی نصیبتان میشد که به درد لای جرز هم نمیخورد.
اوضاع و احوال این روزهای صنعت خودرو هم چندان بهتر از تخممرغ شانسی نیست. در طرح پیشفروشی که بهتازگی یکی از خودروسازان داخلی به اجرا گذاشت، ۱۵ هزار نفر در آن شرکت کردند، بدون آنکه بدانند خودروی پیشفروششده چیست و چه قیمتی دارد و دقیقا در چه تاریخی تحویل داده میشود. اینکه قیمت خودرو و حتی زمان تحویل آن مشخص نباشد، مواردی مرسوم در خودروسازی کشور به شمار میآیند و مشتریان با آنها غریبه نیستند؛ با این حال مشخصنبودن نام و مدل محصول، اتفاقی منحصربهفرد به شمار میرفت. اصلا مگر میشود مشتری کالایی را بخرد که نه قیمت آن را میداند و نه زمان تحویلگرفتنش را و از همه عجیبتر، نه نام آن را؟
بدون شک بازار خودروی ایران در حال حاضر اوضاعی ملتهب دارد و دست بسیاری از مصرفکنندگان واقعی به خودرو با قیمت کارخانه نمیرسد؛ اما آیا چنین شرایطی دلیل میشود که خودروسازان به روشهای نامتعارف فروش روی بیاورند؟ آیا فروش خودروهایی که همه چیز آنها از قیمت گرفته تا مدل، بهنوعی شانسی و نامشخص است، با اصول مربوط به حقوق مشتریان تناسب دارد؟ آیا میتوان در دنیا موردی مشابه را مثال زد که خودروسازی اقدام به پیشفروش محصول کند، بیآنکه نام و مدل آن مشخص باشد؟
واقعیت این است که خودروسازی ما از مرحله پیشفروش عبور کرده و به مرحله تازهای به نام فروش به سبک تخممرغ شانسی رسیده است. با توجه به سابقه ما دهه شصتیها در خرید تخممرغ شانسی باید گفت در این روش خریدار تنها کامش از خرید یک خودرو شیرین میشود، اما درواقع همانند هدیههای تخممرغ شانسی درنهایت کالایی نصیبش میشود که به درد لای جرز هم نمیخورد.
خودروفروشی به سبک تخممرغ شانسی!
نام تخممرغ شانسی برای خیلی از دهه شصتیها نامی آشناست