به گزارش پایگاه خبری ربیع، شهریورماه برای کودکان و خانواده‌هایشان، ماه آماده‌شدن برای مدرسه است؛ اما برخلاف تصور عموم مدرسه‌رفتن این روزها برای بسیاری از کودکان فقط یک آرزوی دوردست و دست‌نیافتنی است. آمارها درباره کودکان جامانده از تحصیل بسیار متفاوت است؛ از آمار ۵ هزار نفری آموزش و پرورش گرفته تا آمار ۳.۵ میلیون نفری مجلس یا آمارهای غیررسمی ۳۰۰ هزار نفری کارشناسان مستقل همگی در یک مورد اتفاق نظر دارند و آن هم وجود کودکانی است که به دلیل فقر، تعصبات قومی، نبود امکاناتی همچون مدرسه و مشکلات دیگر مجبور به ترک تحصیل هستند.
آمار شفاف
ارائه راهکارهایی سازنده برای بازگرداندن این کودکان به مدرسه در درجه نخست نیازمند اجرای یک پروژه همه‌جانبه برای شناسایی دقیق این کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل و داشتن آمار شفافی در این زمینه است؛ آماری که جمعیت کودکان محروم از تحصیل را به تفکیک جنسیت، شهری و روستایی‌بودن و نیز استان‌های مختلف در اختیار سیاست‌گذاران قرار دهد
تا طراحی برنامه‌های مناسب برای هر گروه از کودکان محروم از تحصیل، امکان‌پذیر شود؛ این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش که متولی اصلی ایجاد بسترهای مناسب برای تعلیم و تربیت کودکان است، هنوز آمار شفافی در این زمینه ندارد.
سواد
نکته دیگر اینکه امروزه مفهوم سواد هم متحول شده و باسواد کسی است که علاوه بر خواندن و نوشتن و حساب‌کردن، باید مهارت‌های زندگی اجتماعی را نیز فراگرفته باشد.
آموزش در جهان امروز بسیار فراتر از داشتن توانایی خواندن و نوشتن است؛ مثلا ناتوانی در استفاده مؤثر از اینترنت در جهان امروز تقریبا معادل ناتوانی در خواندن و نوشتن در جهان پنجاه سال پیش است؛ به این ترتیب تعریفی که در نهضت سوادآموزی از سواد وجود دارد، مربوط به عصر ماقبل اطلاعات است و چنان سوادی کاربرد چندانی در جامعه در حال تحول ما ندارد؛ بنابراین اگر تعداد زیاد کم‌سوادان را هم به جمعیت میلیونی کودکان و نوجوانان محروم از تحصیل اضافه کنیم، آنگاه آمار نگران‌کننده‌تر نیز می‌شود. البته موضوع سواد و مفهوم آن در دنیای امروز، بحثی مفصل است که در آینده به صورت جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
مشکلات اقتصادی و فرهنگی
بحث مهم دیگر، بررسی دلایل ترک ‌تحصیل کودکان و نوجوانان و بازماندن آنها از چرخه تحصیل است. کارشناسان حقوق کودک بر این باورند که علت اصلی این محرومیت را باید در مشکلات اقتصادی و فرهنگی خانواده‌ها و شرایط اجتماعی جست. فقر و محرومیت اقتصادی، یکی از دلایل اصلی ترک تحصیل دانش‌آموزان است. براساس پژوهش‌های انجام‌گرفته در حوزه اقتصاد آموزش، کودکانی که متعلق به خانواده‌هایی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی فوق‌العاده پایین بوده
و همزمان با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه هستند، از انگیزه تحصیلی بسیار پایین برخوردارند.
اشتغال کودکان
فقر و نداری به شکل‌های گوناگون موانعی را در جهت پیشرفت تحصیلی به وجود می‌آورد که یکی از مهم‌ترین پیامدهای آن، کارکردن کودکان در خارج از خانه است که مانع رفتن آنها به مدرسه یا باعث حضور نامرتب آنان در کلاس می‌شود. تأمین‌نشدن نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین کم است که در این زمینه صرف وقت و نیروی بسیار در اشتغال باعث افت تحصیلی یا ترک تحصیل آنها می‌شود. علاوه بر مشکلات اقتصادی، ضعف تخصصی مدیریتی سیستم آموزشی ایران نیز، یکی از عوامل اصلی ترک تحصیل دانش‌آموزان تلقی می‌شود.
کارشناسان تاکنون بارها در دوره‌های مختلف اعلام کرده‌اند
سیستم آموزشی در ایران نیازمند بازنگری و اصلاحات بنیادین است؛ با وجود این همچنان سیستم آموزشی ایران به جای تغییر به دلایل گوناگون که قبلا به آن پرداخته‌ایم، بر اجرای رویکرد حفظیات‌محور خود اصرار دارد.
متأسفانه شیوه فعلی برای بسیاری از دانش‌آموزان مستعد و عملگرا مانند یک سم است و این کودکان را از درس‌خواندن بیزار می‌کنـد.
در کنار این مشکلات، معضلات دیگری مانند ازدواج زودهنگام دختران خردسال، اجازه‌ندادن به دختران برای مدرسه‌رفتن، نداشتن شناسنامه و ده‌ها معضل کوچک و بزرگ دیگر باعث شده است تعداد زیادی از کودکان از تحصیل محروم بمانند.