به گزارش پایگاه خبری ربیع، یکی از مباحثی که در فضای رسانهای و القاهای دشمنان به چشم میخورد طراحی و تلاشهای بیوقفه آنها برای برجستهسازی ادعای خسته شدن ملت ایران از ادامه راه انقلاب و ارزشهای انقلابی است به گونهای که هر روز بهانهای را برای این القاها برجسته میسازند چنانکه کوچکترین انتقاد رسانهای و مردمی از عملکردهای دولت را مقابله با نظام عنوان میکنند.
جالب توجه آنکه دشمنان همزمان پروژه دلسردسازی مردم از نظام را نیز اجرا میکنند. در این حوزه دو محور اجرا میشود از یکسو با ایجاد فضای منفی در قبال مسئولان نظام به تخریب جایگاه سیاسی نظام در میان مردم میپردازند و از سوی دیگر با برجستهسازی مسائل اجتماعی و القای فضای سیاه از جامعه به دنبال تزریق فرهنگ یاس و ناامیدی در میان مردم از آینده کشور هستند. البته یک حلقه تکمیلی نیز برای این طراحی وجود دارد و آن برجستهسازی پیامدهای منفی اقتصادی خروج آمریکا از برجام و یا عدم رویکرد اروپا به ادامه برجام است. حال این سوال مطرح است که آیا آنچه غرب در باب خسته شدن ملت ایران مطرح میسازد درست است و اگر خستگی هم وجود دارد و محور آن را چه مواردی تشکیل میدهد؟
بررسی آنچه در سطح جامعه ایران در جریان است نشان میدهدکه ملت ایران چند اصل را مورد تاکید دارد که عبارتند از لزوم توجه مسئولان به اقتصاد کشور با تکیه بر داشتههای درونی و ظرفیهای عظیم انسانی و منابعی که در کشور وجود دارد، ملت خواستار مقابله با واردات بیرویه و توجه بیشتر و عملی به تولید داخل است، ایرانیان تاکید دارند که همچنان خواستار تحقق حقوق هستهای خود هستند و هر دستی را که به سوی دفاع دفاعی و موقعیت منطقهای کشور دراز شود قطع خواهد کرد، ملت تاکید دارد که اهل جنگ نیست اما زیر بار حرف زور آمریکا و کشورهای غربی که میخواهند ایران را تسلیم زیادهخواهیهای خود کنند نمیشود، ملت تاکید دارد که وحدت و یکپارچگی مسئولان در حل مشکلات کشور ضروری است و دولتمردان باید از سیاسی کاری و رفتارهای جناحی دست بردارند، ملت ایران با حضور در راهپیمایی روز قدس نشان داد که آرمان حمایت از مظلومان جهان همچنان در راس مطالباتش است و حاضر به کوتاه آمدن در برابر این اصول انسانی نیست.
بر این اساس میتوان گفت که طراحی غرب برای القای خسته شدن ملت ایران به نوعی گرفتارسازی مسئولان در اشتباه محاسباتی است تا با این ترفند چنان القا سازند که نظام پشتوانه مردمیخود را از دست داده است تا شاید با این ادعا مسئولان را به تسلیم شدن در برابر زیادهخواهی خود وادار سازد.
در این میان مسئولان باید در کنار قدردانی از خستگیناپذیری ملت شرایط را برای ادامه این روند فراهم آورند.
در این چارچوب توجه به مطالبات اقتصادی مردم و تلاش وامهای رفع این مشکلات دست کشیدن از سیاسیکاری و تبدیل کردن امور ساده به مسائل سیاسی و جناحی، توجه به انتقادها از سه قوه و متهم نساختن منتقدان با عناوین مختلف، دست کشیدن از مسائل حاشیهای و تنشهای سیاسی و معطوف شدن به مشکلات اصلی کشورها توجه کردن به منافع ملی به جای رویکرد به مسائل بدون محتوا نظیر مناظره بر سر اف.ای.تی.اف در مجلس، خودداری مجلس از تصویب مصوباتی که منافع و امنیت ملی را تحت الشعاع قرار میدهند مانند پالرمو و موارد مشابه آن، دست کشیدن از دلبستن به برجام و وعدههای غرب برای حفظ برجام و تلاش برای تکیه بر داشتهها و توان داخلی، مقهور نشدن در برابر فشارهای خارجی از جمله در حوزه هستهای، موشکی و منطقهای و… از جمله وظایف مسئولان در برابر ایستادگی و خستگیناپذیری ملت است. ملت ایران از ماندن مسئولان در این فضاها خسته میشوند و خواستار آنند که دولتمردان با گرفتار نیامدن این مسائل همسو با مردم برای تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب و ملت گام بردارند.
رفتارهای برخی مسئولان که نشانگر خستگی و یا عدم توجه آنها به داشتههای داخلی و اصرارشان بر همگرایی با خواستههای کشورهای غربی است موجب شده تا این توهم در میان دشمنان ایجاد شود که با ادامه تحریمها و فشارها ایران را تسلیم زیادهخواهیهای خود کنند.
بر این اساس مسئولانی که تصور میکنند ملت خسته است و یا در حال القای خستگی ملی هستند و یا اینکه خود خسته شده و بریده از انقلابیگری و آرمانهای انقلابی ملت هستند باید از مناسب خود کنارهگیری کرده و امور را به اهلش بسپارند. آنان باید بدانند که خستگی خود را نباید به ملت نسبت دهند و یا باید خود را به پای ملت برسانند و یا اینکه از منسب خود کنارهگیری کرده، پیش از آنکه ملت آنها را کنار بگذارد.
سرمقاله سیاست روز/
از کدام خسته بودن میگویند؟
« از کدام خسته بودن میگویند؟ » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: