به گزارش پایگاه خبری ربیع، زمانی که در پسابرجام، ایران قصد بازگشت به بازار جهانی نفت را داشت و بیژن زنگنه وزیر نفت ایران می‌گفت جا را برای بشکه‌های نفت ایران باز کنید، عربستانی‌ها طرح فریز نفتی را کلید زده بودند تا از سقوط هر چه بیشتر قیمت نفت جلوگیری کنند.آن زمان هر کاری کردند ایران در طرح فریز نفتی مشارکت نکرد چراکه زنگنه، بازگشت به تولید نفت قبل از تحریم را که حداقل ۴ میلیون بشکه در روز بود، حق ایران می‌دانست و طبیعتا بیش از نیمی از این میزان تولید باید به بازارهای جهانی عرضه می‌شد که دچار مازاد عرضه بود.از یک سو عربستان و همپیمانانش در اوپک در پی فریز نفتی یا توقف در افزایش تولید بودند و از طرف دیگر ایران در پی افزایش تولید.سرانجام، هم فریز نفتی اجرا شد و هم ایران خود را تا رسیدن به تولید ۴ میلیون بشکه در روز از این طرح مستثنی کرد و نفت عرضه شده توسط ایران هم علیرغم مازاد عرضه نفت در بازار، به خوبی جذب بازار شد تا موفقیتی مهم برای نفت ایران رقم بخورد.موفقیتی که اثر خود را در ارتقا عدد رشد اقتصادی در کارنامه دولت اول روحانی نشان داد و در اقتصادی که صنعت و ساختمانش در رکود به سر می‌برد، به عاملی برای افزایش رشد اقتصادی دولت تبدیل شد.
اکنون اوضاع تغییر کرده و دولت آمریکا در صدد تحریم نفتی ایران است و همین امر موجب احتیاط سایر کشورها در خرید نفت ایران می‌شود.چرا که حاضر نیستند خود را با آمریکا درگیر کنند و به همین دلیل هم هر روز خبری از تلاش کشور یا شرکتی برای جایگزینی نفت ایران به گوش می‌رسد.هرچند ایران تلاش کرده با ارائه مشوق‌هایی از جمله در تخفیف قیمت یا تخفیف در کرایه حمل، مشتریان خود را برای مدت زمان بیشتری حفظ کند اما در صورت افزایش فشارهای آمریکا بویژه رسیدن به موعد زمانی ۱۸۰ روزه اعلام شده توسط ترامپ که آبان ماه فرا می‌رسد، کار قطعا دشوارتر خواهد شد.
در این میان عربستان دوباره دست به کار شده و با فراموشی دوره ای که طرح فریز نفتی را کلید زده بود تا تولید نفت کاهش یابد، افزایش نفت را آغاز کرده و از این موضوع هم ابایی ندارد که این تغییر موضع عربستان در اوپک، کاملا سیاسی جلوه کند.عربستان، هدف خود را مقابله با سیاست‌های ایران در هر حوزه ای قرار داده است.جالب اینجاست که هنوز قیمت نفت در بازارهای جهانی، علیرغم رشد مثبت ماه‌های اخیر، به میزانی نرسیده که افزایش عرضه نفت به بازارها را توجیه کند.اما عربستان در پی مقابله با ایران است و در این ضدیت، از آنجا که با آمریکا همسو شده، هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد تا امنیت عرضه نفت به بازار را در صورت حذف بخشی از نفت ایران، حفظ کند.این کاری بود که عربستان در زمان تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل بر ضد ایران در زمان دولت دوم محمود احمدی نژاد هم انجام داد و اگر بخواهیم اینگونه تلقی کنیم که عربستان توان تکرار آن اقدامات خصمانه قبلی را ندارد، صرفا خود را فریب داده‌ایم. راه دشوار ایران در بازار نفت آغاز شده و در چنین شرایطی آنچه می‌تواند به ایران کمک کند، اتخاذ مواضع منطقی و غیر احساسی است تا بتوان تداوم حضور نفت ایران در بازارهای جهانی را تضمین کرد. نامه‌ای که بیژن زنگنه به اوپک نوشته بود، اقدامی منطقی بود که وقتی رویترز، خبر هماهنگی آمریکا با عربستان و همچنین درخواست آمریکا از این کشور و سایر کشورهای اوپک برای افزایش تولید نفت را فاش کرد، مشخص شد اقدام زنگنه از چه اهمیتی برخوردار بود.زیرا نشان می‌دهد مسئولیت هر اتفاقی که در مورد تولید نفت بیفتد، چه افزایش تولید و چه حفظ میزان فعلی تولید نفت، بر دوش اوپک است و حداقل ایران با استناد به این نامه می‌تواند عدم حمایت اوپک از منافع یک عضو خود را اثبات کند.چراکه به هر حال باید پذیرفت که عربستان، هم به دلیل قدرت تولید بالا و هم به دلیل مواضع سیاسی ضد ایران، از تمام توان خود برای جبران خلأ احتمالی عرضه نفت ایران در دوره تحریم استفاده می‌کند.بنابراین اتخاذ مواضع احساسی در مورد عدم توان عربستان در افزایش عرضه نفت یا ارائه پیش‌بینی‌های غیرمنطقی درباره افزایش نجومی قیمت نفت در صورت کاهش تولید نفت ایران، از آنجا که در دوره قبلی، ناکارآمدی خود را نشان داده، کمکی به ایران نمی‌کند.در شرایط کنونی صرفا بررسی راهکارهای عملی و اتخاذ مواضع منطقی می‌تواند مثمرثمر باشد.