به گزارش پایگاه خبری ربیع، برای درک اینکه شبیه سازهای مغز انسان چه کاری می‌خواهند انجام دهند نیازمند فهمیدن سه واقعیت هستیم.

۱-فرض اولیه این است که شبیه سازها همان کاری را انجام دهند که انسان معادلشان در همان شرایط انجام می‌دهد بنابراین زندگی و رفتارشان کاملاً انسانی خواهد بود و تنها تفاوتشان در این است که در دنیاهای متفاوتی زندگی می‌کنند.

۲-همانطور که شما به غذا و سرپناه نیاز دارید و اگر نباشد می‌میرید، شبیه سازها هم برای زنده ماندن به منابع تغذیه واقعی نیاز دارند. حداقل نیازمندی‌های آنها سخت افزار رایانه‌ای و انرژی خنک کننده است. در واقع برای هر دقیقه فعالیت ذهنی یک شبیه ساز، معمولاً چیزی معادل همان شبیه ساز باید کار کند تا هزینه‌اش را بپردازد.

۳-با توجه به اینکه جمعیت شبیه سازها سریع‌تر از اقتصادشان رشد می‌کند درآمدشان از سطح زندگیشان پایین‌تر خواهد بود، بدین منظور باید اکثر اوقات کار کنند و این یعنی معمولاً با شبیه سازهای زیبا و اشرافی روبرو هستیم در حالی که بیشتر اوقات مشغول کار هستند. موضوع درآمد در سطح زندگی ممکن است عجیب به نظر برسد اما در واقع همین موضوع معمولی در تاریخ انسان هم وجود دارد و انسان‌ها اصولاً هر کاری برای نجات لازم است انجام می‌دهند.

جهان شبیه سازها تقریباً صد برابر سریعتر از ما رشد می‌کند بنابراین تغییراتی که ما در یک یا دو قرن تجربه کردیم، آن‌ها در یک یا دو سال تجربه می‌کنند

شبیه سازها در تعداد کمی شهرهای خیلی پرتراکم هم زندگی می‌کنند این امر نه تنها در واقعیت مجازی است بلکه در واقعیت هم برقرار است پس از نقطه نظر شبیه سازها مسافرت فیزیکی به شدت کند است و بیشتر شهرهای آنها خودکفا و بیشتر جنگ‌ها سایبری هستند. آن‌ها علاقه‌ای به مکان‌های دور زمین ندارند بنابراین مکان‌هایی که از آنها دور هستند برای انسان‌ها باقی می‌ماند.

حتماً باید بشنوید که در هنگام حضور شبیه سازها، انسان‌ها همگی باید یکباره بازنشسته شوند و در چنین شرایطی شروع به تصاحب کل سرمایه جهان می‌کنند. اقتصاد به سرعت رشد می‌کند و ثروتشان به سرعت افزایش می‌یابد. در کل انسان‌ها ثروتمند می‌شوند. بیشتر انسان‌ها امروزه غیر از توان کاریشان صاحب چیز زیادی نیستند پس از همین حالا باید سعی کنند سرمایه کافی بدست آورند در غیر اینصورت ممکن است گرسنه بمانند.

انتهای پیام/