به گزارش پایگاه خبری ربیع، تاریخ نشان از این دارد که هروقت و در هر مکان موج‏های عدالت‏گستر به صدا و حرکت درآمده است، عده‏ای از افراد که در جامعه تحمل ضربه‏های این موج را ندارند فریادشان بلند می شود زیرا اینان برای خود حصاری از امنیت و دست‏اندازی و چپاول به بیت‏المال و امتیازات ویژه ساخته‏اند و اتفاقا بیشترشان شعار عدالت هم سر می دهند اما خود نه پای بند به قانونند و نه طاقت اجرای عدالت را برای خود و وابستگانشان دارند لذا با شعار عدالت به مقابله با عدالت می پردازند و خود را حق و عدالت محض می دانند و نباید کسی از آنها سئوال کند؟! آنها در فضایی که قرار باشد قانون جاری شود هرگز تاب نیاورده و سر به طغیان بر می‏دارند و به شورش و حتی براندازی فکر می‏کنند تا بتوانند از منافع نامشروع خویش دفاع کنند و آن را با هیاهو و غوغاسالاری تثبیت سازند.اولین حکومت اسلامی بعد از دوران پیامبر(ص) که دست به عدالت گستری زد و خواست دعدالت ار برای همه به اجرا در آورد با مشکلات و مقاومت همین افراد مواجه شد. در جامعه‏ای که علی(ع) هدایت آن را بر عهده گرفت تا عدالت را اجرا کند، عده‏ای از شخصیت‏های سیاسی و اجتماعی و اصحاب پیامبر(ص) بودند که به علّت موقعیت‏های اجتماعی و مالی، همواره انتظار داشتند که حاکم وقت، علی(ع) هم­چون خلفای گذشته توجه ویژه‏ای به آن­ها داشته باشد و هم­چون گذشته از امکانات حکومتی، تسهیلاتی برای آنها در نظر گیرد. اما علی(ع) تنها عدالت فراگیر را مدّ نظر داشت تا حق هر کس را چنان که شایسته است، بپردازد نه بیشتر و نه کمتر. همچنان که به مالک اشتر نوشت: «باید دوست‏داشتنی‏ترین کارها نزد تو آن باشد که میانه‏تر و عدالت را فراگیرتر و ملّت را دلپذیر است.»این چیزی است که تمامی انسانها به دنبال آن هستند البته عامه جامعه ولی برخی از خواص که خود را قیم مردم می دانند و برای خود حاشیه امن قائلند این را نمی پذیرند و  در زمان برقراری عدالت و پاسخگویی سر و صدا راه می اندازند. نا گفته پیداست که اگر حکومت، ستون و پایه خود را «مردم» در نظر بگیرد، از تحرکات خواص ترس و واهمه‏ای نخواهد داشت؛ زیرا رضایت مردم، موجب همراهی آنها با حکومت خواهد بود. از سوی دیگر خواص، گروه اندکی هستند که در صورت اقدام صحیح حکومت، نمی‏توانند عرض اندام کنند، زیرا می‏دانند مردم دریای بی‏کرانی هستند که اگر به حکومت اعتماد و اطمینان داشته باشند و مسیر حرکت حکومت را در جهت ایجاد عدالت و رفاه اجتماعی و مصالح عمومی ببینند، در مقابل توطئه‏ها و کاستی‏ها صبر می‏کنند و در صورت لزوم به دفاع از حکومت در مقابل خواص وارد صحنه می‏شوند.

در اسلام برنامه ریزی برای تحقق عدالت اجتماعی یکی از اصول اساسی اداره جامعه و محور اصلی حکومت به حساب می آید  در حکومت اسلامی، قانون و تساوی مردم و مسئولان(چه در زمان مسئولیت و چه بعد)  در برابر قانون، اصلی است که عدالت را محقق می‏سازد. هنگامی که حکومت عدل در جامعه گسترده شود، با نگاه به حکومت عدالت‏پرور علی(ع) می‏توان آثار آن را در جامعه مشاهده کرد که نتیجه آن استقلال، ارزش، اقتدار دولت و عزّت مردم و دولت­مردان، استمرار رابطه دوجانبه میان مردم و حکومت، آبادانی و عمران جامعه است.

طبیعی است که در چنین حکومتی، اشخاص و افرادی که به رانت‏خواری، سوء­استفاده از مقام و موقعیت، اسراف و تبذیر، فساد، تبعیض و رشوه و رفاه‏طلبی دست زده اند و اهل معامله و زد و بند هستند همواره از برقراری عدالت، نگران و گریزانند و در مقابل عملکرد حاکمان عدالت‏طلب به پیمان‏شکنی و کارشکنی و سنگ‏اندازی دست می‏زنند و با متهم کردن کارگزاران صالح و توجیه خواسته‏های خویش به مصاف حکومت می‏روند تا بتوانند به مطالبات ناحق خویش دست یابند.مردم باید متوجه باشند کسانی که زمانی مسئولیت داشتند و فریاد عدالت سر می دادند و خود را سنبل مبارزه با فساد می دانستند اگر خودشان برای اعمالشان مورد سئوال واقع شدند و استقبال کردند به واقع انقلابی هستند اما اگر فریادشان بلند شد و سر و صدا و جوسازی و غوغاسالاتری راه انداختند و تن به قانون ندادند انقلابی نمایی بیش نبوده اند که با شعارهای زیبا مردم را با خود همراه کردند و بقولی نمک خوردند و نمکدان را شکستند!

در این زمینه برخورد حضرت علی(ع) را با قاسطین و مارقین و ناکثین می‏توان دید که زمامدار بر حق چگونه با اجرای عدالت قاطع خویش به مصاف عدالت‏گریزان رفت. حکومت اسلامی نیز باید با نگاه به نحوه برخورد علی(ع) با خواص و رفاه‏طلبان و عدالت‏گریزان، مسیر خویش را برای رسیدن به عدالت حقیقی، با آگاهی و شناخت صحیح و با توجه به پایگاه مردمی هموار سازد و از سر و صداها نهراسد.