یکی از اتفاقات خبرساز روزهای اخیر، مربوط به اقدام کمیته بازیهای المپیک زمستانی کره جنوبی و خودداری از اهدای تلفن هوشمند سامسونگ به ورزشکاران ایرانی شرکتکننده در بازیها از ترس نقض تحریمهای بینالمللی بود که به محض انتشار خبر آن، واکنشهای گستردهای را دربرداشت. عمده این واکنشها هم به ضرورت تحریم کالاهای این شرکت و محدود کردن روابط تجاری با آن مربوط میشد که دستمایه طنزهایی هم در فضای مجازی شد.
هر چند این مسأله به زودی با عذرخواهی مسئولان برند مذکور، و توضیح اینکه این شرکت نقشی در این ماجرا نداشته و این تقصیر، متوجه کمیته المپیک کره است، فیصله یافته و بعد هم با اهدای گوشی به ورزشکاران ایرانی، خاتمه پیدا کرد، و درضمن، برخی مسئولان از درنظر گرفتن جوایزی برای ورزشکاران حاضر در این المپیک برای دلجویی از آنان خبر دادند! اما به نظر میرسد دایره این موضوع، بسیار فراتر از اینها باشد.
نکته قابل تأمل این ماجرا این است که کرهایها بخش عمدهای از بازار کالاهای الکترونیک، لوازم خانگی، بازار خودرو و… را در ایران در دست گرفتهاند و منافع زیادی از این یکهتازی، عاید آنها میشود، اما با این حال، چگونه با وجود این سهم در بازار تجاری ایران، میتوانند چنین اقدامی را برعلیه ایران انجام دهند؟ شرکت اپل هم به بهانه تحریمها چندی پیش برنامههای ایرانی را در اپاستور حذف کرده بود که حواشی مختلفی را در پی داشت، حالا اگر قرار باشد ما به طور فرضی، روابط تجاریمان با سامسونگ را نیز تحریم کنیم، چه گزینههای دیگری را در اختیار خواهیم داشت؟ این مسأله و شوخیها و طنزهایی که در ارتباط با آن این روزها در فضای مجازی منتشر میشد، فارغ از پوشش طنزآمیز آن، حکایت از مشکلی اساسی در عرصه اقتصادی و روابط تجاری ایران دارد؛ چرا که برندهایی نظیر سامسونگ در شرایطی بازار ایران را در قبضه خود درآوردهاند که نوع همکاری تجاری ایران با آنها جای حرف بسیاری دارد. در حالی که بسیاری از کشورها، بازار خود را در قبال سرمایهگذاری مشترک و داخلیسازی در اختیار کشورها و برندهای خارجی قرار میدهند، و این کار به آنها در فرایند صنعتی شدن کمک کرده است و درضمن، منجر به این شده که از طریق این همکاری مشترک، خود، صاحب برندهایی جهانی شوند، ما در مناسبات منطقهای و جهانی و در عرصه تجارت خارجی، در بسیاری از موارد، عملاً مصرفکننده کالاها و خدماتی هستیم که کشورهای واردکننده ارائه میدهند، بیآن که تلاش کرده باشیم نقش شریک و همکار را در این عرصه برعهده بگیریم و درواقع، این فرصت تجاری، موجب شود در عرصه تجارت، در حد مصرفکننده نمانده و از سطحی که هستیم، فراتر برویم، در حال حاضر، درمورد بسیاری از برندها، تنها اقدامی که ایران در مقام واردکننده انجام میدهد، بستهبندی کالاهای وارد شده یا نهایتاً مونتاژ کالاهای شرکت خارجی است که میتواند نشانگر نوعی انفعال باشد.
این در حالی است که براساس رتبهبندی کشورها از سوی بانک جهانی به لحاظ آسانی انجام کسب و کار، ایران در جایگاه ۱۱۸ قرار دارد، در حالی که کشوری همچون کره جنوبی در جایگاه چهارم جهان قرار گرفته، لذا به نظر میرسد برای اینکه همچون همیشه، توپ در زمین حریف نباشد و به نقش صرفاً مصرفکنندگی ایران در بسیاری از زمینههای تجاری پایان داده شود، لازم است از یک طرف، با تسهیل شرایط برای سرمایهگذاران خارجی، آنها را برای سرمایهگذاری در کشور ترغیب کنیم.
و از طرف دیگر، با برعهده گرفتن نقش شریک و همکار، به جای تنزل پیدا کردن در حد مصرفکننده، همانند کشورهای دیگر هدفمان انتقال تکنولوژی و تولید مشترک باشد. درواقع، ایران برای کشورهایی نظیر کره جنوبی، تنها بازاری سودآور برای فروش محصولاتشان نباشد، بلکه فراتر از آن، به جایگاهی برسد که ضمن همکاری با کشورهای دیگر، تولیدات مشترکی را به دیگر کشورها صادر کند و به بازارهای جهانی بپیوندند. در این صورت، وضعیت ایران در زمینه صادرات نیز تغییر خواهد کرد.
انتهای پیام/