به گزارش پایگاه خبری ربیع، وحدت ملی، یکی از مولفههای سرنوشتساز و رمز ایستادگی و قدرت و از نیازهای همیشگی است که میتواند اقتدار ملت را تثبیت و جهان خواران را از دستدرازی به منابع کشور مأیوس کند. این توصیه قرآنی است که «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»؛ بهویژه پس از ایام انتخابات مهم و سرنوشتساز ریاستجمهوری که طی آن دشمن بیش از هر زمان دیگری برای ایجاد تفرقه، دسته و گروهبندی و روبهروی هم قرار دادن تلاش میکند، میطلبد سیاسیون و ارباب جراید و همه دلسوزان در راستای تعمیق وحدت ملی دست به کار شوند و از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. به همین مناسبت مروری بر تاکیدات حضرت امام خمینی (قدس سره) در این باره خواهیم داشت. آنچه امام عزیز در تمامی پیامها و بیانیهها در دوران مبارزه و پس از پیروزی بر آن بسیار تاکید داشتند وحدت و چنگ زدن همگان به ریسمان الهی و دوری از تفرقه است؛ چرا که وحدت عامل پیروزی و تفرقه، عامل شکست است.
به اعتقاد امام خمینی (ره) عواملی چون ملیت، زبان و وحدت مکانی نمیتوانند به عنوان محورهای اتحاد مورد تأکید قرار گیرند و به جای آنها «اسلام» و آن هم در مفهوم عام و در سطحی فراتر از تفسیرهای فرقهای، میتواند عامل انسجام ایران باشد.
تفسیر امام از اسلام، اقرار به کلمه «لاالهالاالله» و داشتن قبله واحد، یعنی ارزشهای فرافرقهای است؛ چنانچه میفرمایند: مسلمانها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آوردهاند و به حق ایمان آوردهاند،در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطلها که در باطل خودشان میخواهند مجتمع بشوند، آنها پیروز شوند. (صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۴۸)
ایشان رمز رسیدن به وحدت و همنوایی را سعه صدر و تکیه بر قوانین دانسته و بر همصدایی همه مذاهب و اقلیتهای مذهبی توصیه دارند. امام خمینی ضمن توصیه به سعه صدر در برخورد با برادران دینی «منطق گفتوگو» و تندادن به قوانین و مقررات را رمز بقای اتحاد میدانستند. این دو مؤلفه حتی میتوانند اقلیتهای دینی را همنوا کنند: «اگر بخواهید مملکت خودتان را از دست ابرقدرتها و چپاولگرهای بینالمللی نجات دهید، باید همه مقرراتی که تحت عمل هر یک هست، آن مقررات عمل بشود و هیچ نهادی با نهاد دیگر معارضه نکند… من امیدوارم که تمام برادرهای ما در اطراف ایران، چه برادران اهل سنت چه برادران اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند، از اقلیتهای مذهبی، همه با هم مجتمع باشند، تا اینکه رفاه همه مسلمانها و همه کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند، حاصل شود.» (همان، ص ۲۷)
بنابراین ایشان برای بقای اتحاد، حکومت اسلامی را به حکومت انسانی ترفیع داده و معتقدند با قانونگرایی میتوان اختلافات را حل کرد و کشور را به ساحل نجات رهنمون ساخت: «خواست همه، یک جمهوری اسلامی یک حکومت عدل، یک حکومت انسانی… است. اگر این دو تا جهت را حفظ کنید… و نگذارید اختلاف پیدا بشود، اگر ما حفظ کنیم این وحدت کلمه و وحدت مقصد [اسلام] را تا آخر پیروزیم.» (همان ج ۷، ص ۲۸۰)
در حکومت انسانی و حکومت عدل، حتی بدون داشتن دین واحد نیز میتوان با منطق گفتوگو به تفاهم رسید: «ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم و با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را حل کنیم. با تفاهم مسائل را حل کنیم، نه اینکه جبههگری کنیم، یکی یک طرف بایستد با دارودسته خودش و یکی یک طرف دیگر بایستد با دارودسته خودش و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی… شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید.» (همان، ج ۱۴، ص ۳۸)
امام خمینی خاستگاه تفرقه را نه مردم که نخبگان، مسئولان و نهادهای نظام دانسته و خطاب به ایشان میفرمایند: «شما همه برای خدا انشاءالله عمل کنید. همهتان با هم باشید، پشت و پناه هم باشید، ملت خوب است، ملت یک ملت روشنی است، یک ملت خوبی است. شماها هم همه با هم مجتمع بشوید، دولت و ملت، ارکان دولت، رئیسجمهورش، مجلسش، همه اینها با هم مجتمع باشند.» (همان، ج ۱۳، ص ۱۷۳)
«من باز تأکید میکنم اگر سران با هم خوب باشند این کشور صدمه نمیبیند، اگر صدمهای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همانطور که شارع مقدس فرموده باید دولت، مجلس و قوه قضائیه احساس کنند که یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند.» (همان، ج ۱۸، ص ۵۷)
بنابراین امام (ره) توجه به مفاهیم اسلام و رعایت اصول و نیز سعه صدر و گفتوگو و نیز رعایت قانون و همنوایی سران را در ایجاد وحدت کارساز میدانند که همگان باید به آن توجه کنند.
حال سخن و رفتار برخی در این روزها چه مقدار در جهت همنوایی است و آیا با این معیارها سازگار است یا نه، بماند؛ آیا ساز این افراد وارونه کوک نشده است؟!
مظفر حاجیان