مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، اسلام بین زن و مرد تساوی قرار داده است و اصل در حقوق اسلام تساوی بین زن و مرد است، مرد و زن در اکثر حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز مشترک و بهره‌مند هستند، چنانچه خداوند متعال در آیه: «لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ» زنان را مالک دسترنج خود دانسته و برای زن استقلال مالی قائل شده است از این رو زنان همانند مردان می توانند فعالیت اقتصادی داشته باشند ، امروز در کشور اسلامی خودمان بسیارند زنانی که فعالیت اقتصادی و مالی و تجاری و صنعتی و حتی کارآفرینی دارند و دوشاش دوش مردان در جهت رشد اقتصادی کشور و رفع نیازهای اقتصادی جامعه تلاش و مجاهدت می کنند. زانی که در عرصه کارآفرینی گوی سبقت را از مردان ربوده اند و از مردان پیشی گرفته اند، اینها گواهی بر باز بودن فضا برای فعالیت مالی و تجاری و بازرگانی زنان در کشوری است که حکومتش جمهوری اسلامی است. این در حالی است که زنان در طول تاریخ و در تمدن و نظام‌های حقوقی مختلف از داشتن حق مالکیت محروم بوده اند! همچنین اسلام در شرایطی که زنان نه تنها از ارث بردن محروم بودند بلکه خودشان نیز به‌عنوان میراث محسوب می‌شدند؛ حق ارث را برای زنان را به رسمیت شناخته است: «لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ»(برای مردان از آنچه پدر و مادر و نزدیکان (پس از مرگ خود) به جای می‌گذارند سهمی است؛ و برای زنان هم آنچه پدر و مادر و نزدیکان به‌جای می‌گذارند سهمی است.)

به این جمله مقام معظم رهبری توجه کنیم: در اسلام، زن مالک ثروت خود است. شوهرش راضی باشد، یا راضی نباشد؛ پدرش راضی باشد، یا راضی نباشد ـ فرقی نمی‌کند ـ او می‌تواند ثروت و مال و اندوخته‌ی خود را مصرف کند و ربطی به کس دیگری ندارد. نظر اسلام، این است. در حمایت از استقلال اقتصادی زنان، دنیا سیزده قرن است که از اسلام عقب است. اسلام این را سیزده قرن قبل گفته است؛ ولی در اروپا تازه چهل سال، پنجاه سال و در بعضی از کشورها کمتر از این مدّت است که تازه شروع کرده‌اند به زن اجازه دهند که در مال و ملک خود، دخل و تصرّف کند! اسلام، از این جهت هم جلو است.» (بیانات در اجتماع بانوان خوزستان، ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)

در مسائل سیاسی نیز چنانچه مقام معظم رهبری فرمودند زنان صاحب حقند همچنانی که صاحب تکلیف نیز هستند. زنان مانند مردان در نظام حقوقی اسلام از نظر مشارکت سیاسی از حقوق و تکالیفی یکسان بهره‌مند هستند و به اصطلاح امروزی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن دارند و علاوه‌بر اینکه در تعیین مسئولین جامعه نقش دارند، می‌توانند خود مسئولیت‌های سیاسی را اتخاذ کنند، سمت‌ها و پست‌های سیاسی مانند وزارت، نمایندگی مجلس شورای اسلامی و حتی ریاست قوه مقننه، جزو فقها یا حقوقدانان شورای نگهبان قرار گیرند، نیز با داشتن شرایط می‌توانند در پست‌های مشاورت دیوان عدالت اداری، دادگاه‌های مدنی خاص، قاضی تحقیق، مستشار اداره حقوقی و نظائر آنها در قوه قضائیه انجام وظیفه کنند. از این رو مشارکت زنان در عرصه های سیاسی کشور پذیرفته شده است که عملا و بعینه شاهد حضور زنان در جایگاههای مهم مسئولیتی کشور بوده و هستند و در میدانهای حضور برای مقابله با دشمن یا اعلام مواضع سیاسی ملی حضوری پر رنگ داشته و دارند. نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد حقوق اجتماعی است که سلام بر تأمین حقوق برابرِ زن و مرد در انتخاب شغل، بهبود شرایط زنان شاغل، حق برخورداری زنان از آموزش، تأمین اجتماعی، امنیت اجتماعی و بهداشت و درمان تأکید شده است.بارزترین نمونه این حق، حق آزادی زن همچون مردان در انتخاب همسر و تشکیل خانواده است، زن هم می تواند شوهر خود را بدون هیچ محدودیتی انتخاب کند و کسی حق تحمیل بر او ندارد حالا اگر در مناطقی و زمانی در نقطه ای از فرهنگ اسلام دور شدند کاری با اسلام ندارد حتی دختران می توانند خواستگار شوند و اگر تصمیم بر انتخاب همسرس داشتند با رعایت شرایط خانواده و قوانینینی که برای مردان نیز هست اقدام کند یا پیشنهاد ازدواج را با شخصی رد کند و به صراحت نظر منفی خود را اعلام کند. متاسفانه بخشی از آنچه در برخی قومیت ها یا نقطه ای از جغرافیای کشور اتفاق افتاده یا هنوز ادامه دارد ناشی از تجمیع برخی از احکام دین مبین اسلام با اندیشه و تفکر و سنتها و آداب و رسوم جوامعی است که در محل هایی حاکم بوده و هنوز هم هست و ربطی به محتوای اسلام ندارد. تر دیدی نیست که در آموزه‌های اسلامی، زنان همانند مردان از حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره برخوردارند و امروز نظام اسلامی ایران نیز  این اعتقاد را دارد و از آن حمایت می کند و جامعه را در این مسیر ترغیب می نماید.آنچه امروز در دنیا بر حقوق زن در لفظ و نه در عمل مطرح می کند پاسخگوی نیاز زنان نیست زیرا آنها نتوانسته و نخواهند توانست نیازها و ضرورتها و مشکلات زنان دنیا را بشناسند و برای آن نسخه ای ارائه کنند ضمن اینکه مشکلات و نیازها و ضرورتهای زنان در کشورهای مختلف متفاوت هستند بهمین دلیل نیز آنچه تحت عنوان حقوق زنان در برخی کشورها عنوان شده یا در کنوانسیونها مصوب گردیده است نتوانسته منفعتی برای زنان داشته باشد بلکه در بسیاری از موارد سبب تضییع حقوق زنان گردیده است و شآن و جایگاه زنان را در آن جوامعی که واردش شده اند تنزل داده اند.

در اینجا توجه شما را به سخنانی از امام خمینی(ره) جلب می کنیم:

بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله‌رو آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم. خداوند شما را برای اسلام حفظ کند.امام خمینی ۵/۲/۱۳۵۸

مظفر حاجیان