مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، خداوند در قرآن می‌فرماید: «و اراده کرده‌ایم به کسانی که در روی زمین مستضعف شده‌اند، نعمتی گران دهیم و آنان را رهبر و میراث‌بر گردانیم.» (قصص: ۵)

تمامی عالم بشریت به‌نوعی در انتظار قیامی هستند که به عدالت‌گستری و ریشه‌کنی ظلم و فساد و تباهی می‌انجامد و انسان‌ها را به جایگاه واقعی انسانیت رهنمون می‌سازد و انسان‌ها در صلح و صفا و صمیمیت با هم زندگی می‌کنند. این دوران، طلایی‌ترین دوران زندگی بشر بر روی زمین است؛ دورانی که از استکبار چیزی نمی‌ماند زیرا استکبارستیزی سرلوحه کار قائم (عج) خواهد بود و البته انسان‌های پاک نیز با او همراه خواهند شد و ریشه استکبار خواهد سوخت.

امروز که در چهلمین سال عمر انقلاب اسلامی هستیم، مفهوم استکبارستیزی همچنان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم موجود در گفتمان انقلاب اسلامی به شمار می‌آید و همواره در اندیشه رهبران و در هدایت راهبردهای کلان نظام اسلامی حضوری پررنگ داشته است؛ بنابراین فهم دقیق و جامع آن کمک شایانی به درک سایر مفاهیم گفتمان انقلاب و نیز رمزگشایی از علت موضع‌گیری‌های خصمانه سیاستمداران کشور در برابر امپریالیسم نظام سلطه خواهد کرد.

بر مبنای آموزه‌های اسلامی از ابتدای خلقت انسان همواره دو جبهه ایدئولوژیک بر سر اطاعت از خداوند یا اطاعت از شیطان رویاروی یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند که در یک‌سو جبهه حق با عناوینی چون «اولیاء خدا»، «حزب‌الله» یا «مستضعفین» و در سوی مقابل جبهه باطل با عناوینی نظیر «اولیاء طاغوت»، «حزب‌الشیطان» یا «مستکبران» قرار دارد. این رویارویی هرگز ماهیتی گذرا و مقطعی نداشته، بلکه در طول تاریخ و در زمانی به درازای عمر حضور بشر بر روی زمین پابرجا بوده است. تاریخ به عنوان یک فرایند زنده و قانونمند، جدال دیرین حق و باطل را چنان پیش می‌برد که درنهایت به محو و نابودی تدریجی بلوک باطل و مستکبران و پیروزی بلوک حق منجر شود. در حقیقت اسلام مرحله آخر تاریخ را نابودی قطعی همه نیروها و مرام‌های استکباری و غلبه اجتناب‌ناپذیر حق‌پرستان مستضعف تحت لوای دولت جهانی مهدوی می‌داند. آیه زیر از کلام وحی بیان‌کننده این نگاه اسلام است: «اگر زخمی به شما می‌رسد، آن قوم (کافران) را نیز زخمی همانندش رسید و این روزهای پیروزی را میان آدمیان به نوبت می‌گردانیم تا خدا کسانی را که ایمان آوردند، بشناسد و از ایشان شهیدانی بگیرد و خدا ستمکاران را دوست نمی‌دارد. (گرچه گاه پیروزی را نصیبشان سازد) و تا خدا کسانی را که ایمان آوردند، از عیوب و ناخالصی‌ها پاک نماید و کافران را از بین ببرد» (آل‌عمران: ۱۴۰).

بر مبنای عقاید اسلامی جهان رو به سوی حکومت واحد جهانی پیش می‌رود و حضرت مهدی (عج) برپاکننده آن حکومت است که بر تشکیلات کفر و شرک خط بطلان خواهد کشید و بساط همه را برخواهد چید. با این حساب هرچند در طول تاریخ شاهد سلطه استثمارگرانه مستکبران بوده‌ایم و طبقات مستضعف بیشتر در موضع ضعف قرار داشته‌اند، لکن اراده خالق نظام آفرینش بر این امر تعلق گرفته است که فرمانروایی آینده زمین در دست مستضعفان باشد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأرضِ وَ نَجعَلَهُم أئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»؛ «و اراده کرده‌ایم به کسانی که بر روی زمین مستضعف گشته‌اند، نعمتی گران دهیم و آنان را رهبر و میراث‌بر گردانیم».

خداوند وعده داده است او و پیامبرانش پیروز نهایی میدان خواهند شد؛ حتی اگر در دوران حیات آن‌ها این پیروزی به انجام نرسد، اما درنهایت تفکر الهی پیامبران پیروز خواهد بود: «بی‌گمان کسانی که با خدا و پیامبرش می‌ستیزند، آنان در جرگه خوارترین آدمیان‌اند. خداوند چنین حکم کرده که من و پیامبرانم پیروز می‌شویم؛ زیرا خداوند نیرومندی مقتدر است» (مجادله: ۲۰).

خداوند این مسئولیت خطیر را بر عهده حضرت مهدی (عج) گذاشته است تا به عنوان بقیه‌الله (ذخیره الهی) کار ناتمام انبیا و ائمه پیشین را تمام کند و مستضعفان را بر همه مستکبران عالم برتری بخشد. این مسئله جزو مسلّمات عقاید شیعه محسوب می‌شود که مهدی موعود سرانجام بازخواهد گشت و با آغاز یک انقلاب فراگیر که در حقیقت آخرین دور مبارزات ضداستکباری به شمار می‌آید، قدرت‌های مستکبر را سرنگون خواهد ساخت و استکبار جهانی را ریشه‌کن خواهد کرد.

بی‌تردید با شکل‌گیری دولت یکپارچه مهدوی، جهان یک نظام تک‌قطبی با حاکمیت حق‌پرستان را تجربه خواهد کرد و مکاتب الحادی که ریشه در خوی استکباری انسان و تمایل او به فرمانروایی عالم هستی دارند، یک به یک از میان خواهند رفت؛ مستکبران تکاثرطلب از اوج قدرت به حضیض ذلت فروخواهند افتاد و دوران استکبارگری که عمری به درازای عمر بشر دارد، سرانجام به پایان خواهد رسید و مستضعفان حاکمیت روی زمین را بر عهده خواهند گرفت. شیطان بزرگ و کفار و مشرکان و مستکبرانی که امروز بیش از همیشه به دست و پا افتاده‌اند، خوب می‌دانند عمر زیادی از آنان باقی نمانده است و به‌زودی نابود می‌شوند. آن‌ها تلاش می‌کنند زمان را به تأخیر بیندازند؛ اما زهی خیال باطل که بتوانند از اراده الهی فرار کنند؛ «لا یکن الفرار من حکومته».

مظفر حاجیان