عاطفه بازفتی

به گزارش پایگاه خبری ربیع، ۱۸ تیرماه، سال­روز درگذشت «مهدی آذریزدی» در تقویم رسمی کشورمان با عنوان روز «ادبیات کودک  نوجوان» نام­گذاری شده است. نویسنده­ای خوش ذوق که با «قصه­های خوب برای بچه­های خوب» و «قصه­های تازه از کتاب­های کهن» روزگار کودکی بچه­های چند نسل را روشن و رنگی کرد و از خود میراثی به جا نهاد که همیشه خواندنی و زیبا هستند خیلی از افراد کتاب­خوانی را با کتاب­های آذریزدی شروع کرده­اند چون ساده و با نثری روان و پخته نوشته شده­ و بازنویسی­ای ماهرانه از متون کلاسیک ایران هستند و ناخودآگاه کشش زیادی را در خواننده برمی­انگیزند.

ادبیات کودک و نوجوان

ادبیات کودک و نوجوان ایران هنوز کودک و نوپاست و راه بسیاری برای پخته شدن در پیش دارد. همه ما در سال­های اخیر بارها نام این حوزه از ادبیات را شنیده­ایم اما واقعیت این است که هنوز آن­طور که باید و شاید شناخته شده نیست حتی به تازگی دانشگاه شیراز و شهیدبهشتی تهران این حوزه و گرایش را به مقطع کارشناسی ارشد افزوده­اند.

این نوع ادبی هنگامی پدید آمد که بزرگ­سالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایش­های شناختی و ویژگی­های رشدی خود آمادگی پذیرش متن­های بزرگ­سال را ندارند و به متنی نیاز دارند که پاسخ­گوی دوره رشد و علاقه­های آنان باشد. از روزگار گذشته افرادی چون ابونصرفراهی در تألیف نصاب­الصبیان و صبحی و عبدالرحیم تبریزی به این مهم دست یافته بودند که باید ادبیات کودک به مقتضای سن آنان باشد تا امروز که کسانی چون هوشنگ مرادی­کرمانی، مصطفی رحماندوست، فرهاد حسن­زاده، آتوسا صالحی و شکوه قاسم­نیا و… مختص کودکان و نوجوانان می­نویسند.

ادبیات کودک و نوجوان یعنی نوشته­هایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد. به زبان و نثری مناسب و متناسب با سطح سواد کودکان نوشته شود و معمولا همراه با تصاویر زیبا و گیرا باشد و اهدافی چون آماده کردن کودک برای شناختن، دوست داشتن و ساختن محیط و سرگرم کردن و لذت بخش بودن را دنبال کند و بتواند کودکان را به مطالعه علاقه­مند سازد و میل فطری داستان و داستان­خوانی را در آنان بیدار کرده و دنیایی خیالی و رنگین را در برابر چشم­های آنان به تصویر بکشد.

حال ناخوش دنیای رنگی

اما در مجموع حال ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما چندان خوب نیست و علی­رغم تلاش فعالان این حوزه کاستی­هایی دارد و با توجه به این­که این گونه ادبی برای افرادی نوشته می­شود که آینده سازان کشور هستند انتظار می­رود که توجه بیشتری به این حوزه شود چرا که توجه به ادبیات کودک و نوجوان نوعی سرمایه­گذاری برای آینده هم هست از مشکلات این حوزه می­توان به مواردی اشاره کرد:

۱-شاید بتوان گفت بزرگ­ترین مشکل ادبیات کودک، نظام آموزشی ماست. واقعیت این است امروزه بیشترین مواجهه کودک و نوجوان با کتاب در مدارس اتفاق می­افتد و ادبیات یا فارسی به عنوان درسی پایه که از اول دبستان تا پایان دوره آموزش مدرسه­ای همراه با مخاطب است باید تأثیرگذار و عاملی برای کشش مخاطب برای مطالعه باشد اما ادبیاتی که در مدرسه تدریس می­شود اغلب کسل­کننده، تکراری و بدون زیبایی واقعی ادبیات است و بیشتر وجه تعلیمی دارد و همین امر باعث می­شود که مخاطبینش را به سمت مطالعه کتاب­های خارج از حوزه کتاب درسی سوق ندهد و آنان را افرادی علاقه­مند به دانستن بیشتر و کتاب­خوان پرورش ندهد چرا که آموزش و پروش نگاه جدی به کتاب­خوانی ندارد و آن را صرفا نوعی سرگرمی می­داند در حالی که بچه­هایی که کتاب می­خوانند با دنیایی وسیع­تر آشنا می­شوند و یاد می­گیرند که برای دانستن باید به منابع خوب دسترسی داشت. هر چند در سال­های اخیر در مدارس درس ادبیات و فارسی دو مهارت خواندن و نوشتن را دربرمی­گیرد اما هنوز هم کاستی­هایی دارد و لازم است که آموزش و پرورش به این دو مهارت توجه ویژه­تری داشته باشد و در تألیف کتاب­های درسی محتوای آنها را بازبینی کند.

۲ -یکی از مشکلات دیگر ادبیات کودک و نوجوان پایین بودن حوزه تیراژ است و اینکه تنوع کتاب­ها در این بخش بسیار کم است و اغلب کودکان نمی­توانند کتاب­های متنوع، جذاب و مورد علاقه خود را پیدا کنند. معمولا انتخاب­های محدودی دارند. در بیشتر کتابفروشی­ها اغلب کوچک­ترین بخش، کتاب­های مربوط به کودک و نوجوان است.

۳ -کتابخانه­های اختصاصی کودکان و نوجوانان در شهرهای ایران یا وجود ندارد یا اگر هم باشد خوب و مجهز نیست و این قشر را که حتی ممکن است واقعا علاقه به کتاب خواندن داشته باشند، با مشکل روبه­رو می­کند از این­رو گاهی خانواده­ها مجبور می­شوند برای کتاب­خوانی فرزندانشان هزینه کنند که بازهم با توجه به قیمت بالای کتاب انتخاب­ها محدودتر می­شود.

۴ -به جز چند نویسنده ایرانی که واقعا زبان و ادبیات کودک و نوجوان را می­شناسند و با دنیای آنان آشنایی دارند می­توان گفت بیشتر کتاب­های حوزه کودک و نوجوان ترجمه یا تألیف هستند و همین موضوع می­تواند خود عاملی برای آسیب به این نوع ادبی باشد چرا که برخی ناشران سودجو را ترغیب می­کند کتاب­هایی زرد، بی­کیفیت و صرفا بازاری تولید کنند که لذت خواندن و دانستن واقعی را از کودکان می­گیرد و کسانی را که قرار است کتاب خواندن را شروع کنند با کتاب­های بی­کیفیت، بی­رغبت به مطالعه می­کند.

۵-ظاهر کتاب برای کودکان و نوجوانان بسیار مهم است چون هنوز تفکر شناختی و انتقادی در کودکان شکل کاملی نیافته تا بتوانند محتوای خوب و بد را تشخیص دهند در نتیجه اغلب بر اساس ظاهر، طراحی جلد و تصاویر کتاب تصمیم می­گیرند آن را بخوانند یا نه. پس کتاب­ها باید ظاهری مناسب داشته باشند تا کودکان آن­ها را بپذیرند بارها دیده شده کتاب­های خوب و با محتوای عالی تولید شده اما چون ظاهر مناسب یا تصویرگری قوی و مناسب با این رده سنی ندارد مهجور و بی­استقبال باقی مانده است. نشر «پرتقال» و «هوپا» از جمله انتشاراتی هستند که در سال­های اخیر به مقتضیات سنی و روان­شناختی مخاطبان خود آگاهی کامل دارند از این­رو کتاب­هایی که منتشر می­کنند اغلب با استقبال کودکان و نوجوانان مواجه می­شود.

اگر بخواهیم از مشکلات حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان بنویسیم بی­شک بیشتر از این موارد خواهد شد اما در مجموع باید گفت با توجه به اینکه این نوع ادبی  در کشور ما نوپا و تازه است نیاز به حمایت بیشتر و توجه زیادتری دارد و از انجا که مخاطبینش سنین کودک و نوجوان هستند اهمیت دادن به آن چند برابر خواهد شد چرا که نه تنها  این گونه ادبی با مخاطبان کم سن و سال بلکه ارتباط مستیمی با آینده کشورمان دارد.

عاطفه بازفتی