به گزارش پایگاه خبری ربیع، در فرهنگ شیعه و در آیه «وَ نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَ نَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»

ظهور حضرت مهدی از امیدها و آرزوهایی است که کاملا دست‌یافتنی است و با ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد و بشریت را با حاکمیت مستضعفان از ظلم و جور حاکمیت مستکبران نجات خواهد داد.

با ظهور حضرت حجت (عج) طبق وعده الهی، مستضعفان، حاکمیت و حکومت را بر دست خواهند گرفت و حاکم مستضعفان امامی خواهد بود که به امر الهی قرن‌ها در پرده غیبت و منتظر اجرای احکام و اوامر الهی برای تحقق حکومت مستضعفان است.

حال مستضعف کیست؟

کسی که او را به ضعف کشانده‌اند و در بند و زنجیر کرده‌اند و با داشتن نیروهای بالفعل و بالقوه، از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولی با این حال در برابر بند و زنجیر که به دست و پای او نهاده‌اند، ساکت و تسلیم نیست و پیوسته تلاش می‌کند که زنجیرها را بشکند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آیین حق و عدالت را برپا کند.

البته اگر ما به وظیفه خود در قبال امامت عمل نکنیم، پدیده «استضعاف امامت» پیش می‌آید. استضعاف امامت یعنی تضعیف امامت و بی‌یاور گذاشتن آن.

 

آنگاه که جامعه‌ای جریان امامت را تن‌ها گذارد و منطق آن را نپذیرد و آن را در اقلیت قرار دهد و به انزوا سوق دهد، گفته می‌شود که امامت را تضعیف کرده‌اند.

استضعاف امامت، کاهش نقش آن در جامعه و به‌طور مشخص کنار گذاشتن آن از جریان حکومت و حاکمیت است که در نتیجه، خانه‌نشینی و غیبت امام را به دنبال خواهد داشت.

خانه‌نشینی امام، تا پیش از آخرین امام است و دوره غیبت، مربوط به امام آخرین که برای آخرین امام، تدبیر خداوند متعال غیبت و سپس ظهور است.

آیه‌ای که در صدر این نوشتار بیان شد از امامت مستضعفان سخن گفته است و فرودستان و مستضعفان را میراث‌بر زمین معرفی کرده است و درباره دوران ظهور و رستاخیز قیام مهدی آل محمد (ص) است که به دست آن منجی بزرگ این وعده خدایی تحقق می‌پذیرد.

امیرالمؤمنین (ع) در تفسیر آیه فرموده‌اند: «هم آل محمد، یبعث اللّه مهدیّهم بعد جهدهم، فیعزّهم و یذلّ عدوّهم» (نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۱۰) ایشان (مستضعفان میراث‌بر زمین)، خاندان پیامبرند که خداوند پس از سختی‌ها، مهدی ایشان را برانگیزد و به آنان عزّت بخشد و دشمنانشان را خوار سازد و واضح است که حکومت آل محمد (ص) یعنی همان حکومت مردم مستضعف و رسیدن محرومان به حق خود.

از نظر دیگر نیز برای اجرای عدالت راستین، حاکمیت فرودستان محروم ضرورت دارد؛ زیرا که در تمامی دوران گذشته تاریخ مورد اصلی ظلم و بی‌عدالتی، طبقات محروم بوده‌اند و سرانجام باید پدیده ناهنجار و ضد بشری «استضعاف» که تعبیری از همه ظلم‌ها و ستم‌هاست از میان برود و انسان از زیر بار سنگین و شکننده آزاد شود.

آنچه یک ضرورت است و باید مورد توجه قرار گیرد؛ مبارزه با علل اصلی استضعاف ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

روشن است که صاحبان زر و زور و قدرت و ثروت، دو عامل اصلی استضعاف بخش‌های عظیم انسانی در گذشته و اکنون بوده‌اند و هستند. هر ظلم و ستمی که به محرومان و بی‌پناهان شده است، یا مستقیم به دست اشرافی‌گرایان و قشر مرفّه انجام گرفته است یا به دست طبقات اشراف و سرمایه‌داران و قارونیانی که در زیر چتر حمایت حکومت‌های مستکبر و نفوذی‌های آنها در حکومت‌ها قرار داشتند و با حمایت قانونی و عملی آنها راه ظلم و تحمیل و استثمار را هموار می‌ساختند.

این تحرکات و اقدام‌های ضدبشری هنگامی پایان می‌یابد که حکومت و قدرت سیاسی و نظامی جامعه فقط و فقط به دست طبقات محروم و مستضعف سپرده شود.

دفاع از حقوق پایمال‌شده محرومان و مستضعفان آنگاه امکان دارد که حاکمیت به دست آنان سپرده شود. هر حکومتی هرچه صالح باشد نمی‌تواند حقوق محرومان را به آنان بازگرداند، مگر اینکه خود از این طبقه باشد و دردهای این طبقه را با تمام وجود خویش لمس کرده باشد، لذا اگر دست‌اندرکاران حتی در حکومت‌های خوب از اقشار مرفه و اشرافی باشند، این موضوع تحقق نمی‌پذیرد مگر اینکه طبقه حاکم از مستضعفان باشند و به تعبیر امام خمینی (ره) طعم تلخ فقر را چشیده باشند.

تن‌ها و تن‌ها در این صورت است که می‌توان امید داشت در قانون و اجرا و در تئوری و عمل، جانب محرومان رعایت شود و پایگاه‌های استکبار و قدرت و سلطه واژگون شود و پدیده «استضعاف» از سرزمین زندگی محو گردد.

امام خمینی (ره) در این مورد می‌فرمایند: «ما امید آن داریم که همه اقشار ملت‌های مستضعف به هم بپیوندند. … باید این نهضت (نهضت مستضعف در مقابل مستکبر) در تمام عالم گسترده شود. ایران، مبدأ و نقطه اول و الگو برای همه ملت‌های مستضعف [باشد]… سایر اقشار ملت‌ها به این رمز اسلامی، به این رمز ایمانی، اقتدا کنند. در تمام اقشار عالم، مسلمین بپاخیزند؛ بلکه مستضعفین بپاخیزند. وعده الهی که مستضعفین را شامل است و می‌فرماید که ما منت بر مستضعفین می‌گذاریم که آنها امام بشوند در دنیا و وارث باشند. امامت حق مستضعفین است، وراثت از مستضعفین است؛ مستکبرین غاصبند، مستکبرین باید از میدان خارج بشوند.»

(صحیفه امام، ج ۷، قم ۲۴/۰۲/۱۳۵۸)