به گزارش پایگاه خبری ربیع، بیش از سه ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم می گذرد و بخش هسته اولیه مسئولیت ها شکل گرفته است. اما هنوز اعظم مسئولیت ها از جمله تعدادی از معاونین وزرا، استانداران و مدیران کل و… به انجام نرسیده است. هر چند بسیاری از سیاسیون در این امر تعجیل دارند اما دولتی ها شاید به دلیل اینکه عزمشان گماردن افراد صالح و شایسته و توانمند است عجله ای از خود نشان نمی دهند! و با حوصله کار را پیش می برند و معتقد به شایسته سالاری هستند بماند که برخی با عملکرد نامناسب و انتصاب نزدیکان به خطا رفتند اما تردیدی نیست که مساله شایسته سالاری از اصول اساسی در گزینش ها است.

برخورداری از خصال و فضایل برجسته فردی به تنهایی نمی تواند محور گزینش باشد، باید در کنار آن توان کاری نیز باشد به دیگر عبارت مجموعه «تعهد» و «تخصص» معیار گزینش است. به قرآن که مراجعه کنیم می بینیم هنگامی که یوسف سرفرازانه از زندان آزاد شد وعزیز مصر درصدد واگذاری مسوولیتی به او گردید او گفت: «اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم; مرا سرپرست خزائن مصر قرار ده که نگه دارنده وآگاهم». حضرت یوسف مسوولیت اقتصادی کشور مصر را می پذیرد به دلیل آن که توانایی اداره آمور در این زمینه را دارد. او هم امانت دار است «حفیظ» و هم «علیم» است. آگاهی و تخصص کافی در این زمینه دارد.

نیز زمانی که بنی اسرائیل از پیامبری به نام «اشموئیل» درخواست فرماندهی کردند تا به همراه او با ستم گران بستیزند. او به درگاه خداوندروی آورد و درخواست قومش را به پیشگاه حضرتش عرضه داشت.

خداوند طالوت را به فرماندهی آن‌ها برگزید بنی اسرائیل که هم چنان معیارهای مادی بر اندیشه آن‌ها حکومت می کرد بر این انتصاب اعتراض کردندکه:

«قالوا انی یکون له الملک علینا و نحن احق بالملک منه و لم یوت سعه من المال; چگونه او بر ما حکومت داشته باشد با این که ما از اوشایسته تریم و او ثروت زیادی ندارد.» آن پیامبر خداوند در پاسخ برشایستگی و لیاقت طالوت تکیه کرد و فرمود:

«ان الله اصطفیه علیکم و زاده بسطه فی العلم و الجسم; خداوند او را بر شما برگزیده و علم و قدرت جسمی به او داده است».

 

نیز در قرآن می خوانیم به هنگامی که حضرت موسی (ع) از مصر گریخت و به مدین رو آورد و خدمتی شایسته به دختران شعیب صورت داد یکی از دختران شعیب پیشنهاد کرد که: «یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین; پدرم او را اجیر کن چرا که بهترین کسی که به این کار می آید «قوی» و «امین» است.» دختر فهمیده شعیب در این گزینش بر لیاقت حضرت موسی برای اجیر شدن در خانه حضرت شعیب تاکید می کند زیرا که از دو ویژگی توانایی جسمی و امانتداری برخورداراست.

در سیره نبی اکرم (ص) نیز شایسته سالاری در گزینش ها جایگاه ویژه‌ای داشت دربینش پیامبر گرامی اسلام (ص) فضیلت و برتری های شخصی تن‌ها معیار نبود بلکه حضرت در کنار ایمان و تعهد «لیاقت» را نیز لحاظ می کرد. در روایتی آمده است: روزی ابی ذر این صحابی بزرگ و وفادار و مخلص پیامبر (ص) به حضرت عرض کرد آیا مرا به مسوولیتی نمی گماری «الاتستعملنی؟» حضرت دستی بر شانه ابی ذر زد و فرمود: ابی ذر تو را دوست می دارم و هر آن چه را که برای خودمی پسندم برایت نیز می خواهم لیکن مسوولیت ها امانت است و اگر انسان درست از عهده آن برنیاید مایه خواری و پشیمانی در قیامت می باشد. من تو را درمدیریت ضعیف می بینم بنابراین هیچ گاه امارت حتی بر دو نفر را نپذیر وولایت بر مآل یتیم را بر عهده مگیر «انی اراک ضعیفا فلاتامرن علی اثنین و لاتولین مآل یتیم.» این روایت هرگز دلالتی بر کم ارجی ابی ذر ندارد که شخص پیامبر بارها و بارها او را به بهترین خصال ستوده است. بلکه الهام بخش این درس است که شایسته سالاری به حدی از دیدگاه پیامبر (ص) مهم است که حتی در مورد شخصیتی هم چون ابی ذر نیز پیامبر در سپردن مسوولیت به او امتناع می کند چرا که توان کاری در او نمی بیند.

سفارش پیوسته مولا علی (ع) به کارگزاران خویش نیز تاکید بر «شایسته سالاری» در گزینش هااست در موارد متعددی از عهدنامه مالک اشتر بر این امر تاکید شده است دربخشی از آن آمده است:

«ثم انظر فی آمور عمالک فاستعملهم اختبارا ولاتولهم محاباه و اثره و توفی منهم اهل التجربه والحیاء من اهل البیوتات الصالحه والقدم فی الاسلام فانهم اکرم اخلاقا و اصح اعراضا و اقل فی المطامع اشرافا و ابلغ فی عواقب الامور نظرا; سپس در آمور کارگزاران ات بنگر آن‌ها را آزموده به کارگیر و محور گزینشت میل و گرایش شخصی تو نباشد زیرا که این دو کانونی از شعبه های جور و خیانت است و از میان آن‌ها افرادی که باتجربه تر و پاک تر و پیشگام تر در اسلامند برگزین، زیرا اخلاق آن‌ها بهتر وخانواده آن‌ها پاک تر و هم چنین کم طمع تر و در سنجش عواقب اموربیناترند.» نیز در سخنی به یکی از کارگزاران خویش فرمود: «لاتقبلن فی استعمال عمالک و امرائک شفاعه الا شفاعه الکفاله والامانه; دربه کارگیری کارمندانت که باید زیر نظر تو کار کنند واسطه و شفاعتی رانپذیر مگر شفاعت «کفایت» و امانت را.» این اصل آن قدر از نظر مولی مهم بود که چه بسا شخصی را در آغاز برای مسوولیتی شایسته می دید اما در ادامه با تغییر شرایط، می دید که مسوولی قوی تر لازم است بلافاصله جابجایی صورت می داد. لکن همراه با تجلیل و تکریم از کارگزاری که از مسوولیت کنار گذاشته شده است.

و به این نکته بسیار مهم نیز باید توجه شود که امام علی (ع) می‌فرمایند: چهار عامل باعث شکست دولت‌ها می‌شود: ضایع کردن اصول و مسائل راهبردی، سرگرم شدن به فروع و مسائل غیر اولویت‌دار و بی‌اهمیت یا کم‌اهمیت، بکار گماردن آدم‌های پست و ناشایسته‌سالاری، کنار گذاردن انسان‌های فاضل و ترک شایسته‌سالاری. و اما یکی از بسترهای فسادزا، انتصابات است، بنابراین در انتصابات باید صرفاً بر کارآمدی و صلاحیت‌های قانونی و شرعی افراد تمرکز کرد و از انتصاب اشخاص به صرف هم کلاسی، آشنایی و رفاقت، نسبت های فامیلی و… بدون توجه به شایستگی‌ها خودداری شود. و در نهایت نگاه دولت به شایسته‌سالاری و به کارگیری صالحین نباید صرفاً یک شعار باشد، بلکه زمینه و اساس انتصابات باشد و حتی اگر کوچکترین گزارشی از کسی بود که خطایی داشته و در سوابق نقطه ابهام کوچکی دیده شد انتصاب صورت نگیرد.