به گزارش پایگاه خبری ربیع، امروز مهمترین دغدغه مردم و مسئولان اقتصادی است هر چند مسیر رسیدن به اقتصاد درست در گرو فرهنگ و ارتقاء فرهنگی است اما آنقدر که ابراز نگرانی از شرایط اقتصادی می شود به فرهنگ وارد نمی شوددر هر حال حتی اگر حال اقتصاد هم خوب شود باید فرهنگ در ست بر جامعه حاکم شود تا دچار مشکلات اقتصادی نباشیم. سالهای ریادی است به دلیل اهمیت موضوع اقتصاد رهبری فرزانه انقلاب در نامگذاری سال توجه همگان را به اقتصاد معطوف می نمایند اما آنهایی که باید گوش شنوا داشته باشند به هر علتی وارد نشدند. تردیدی نیست اقتصاد ایران به صورت ریشه‌ای و ساختاری دارای مشکلات عدید ه ای است که البته همه کارشناسان و همچنین دولتمردان در دوره‌های مختلف به آن اذعان می کنند اما نکته قابل تامل اینجاست که علی رغم اذعان همه مسئولین در رده‌های مختلف به وجود این مشکلات و آگاهی نسبت به آنها اما در چندین دهه گذشته تقریبا کار ریشه‌ای و بلند مدت خاصی برای رفع آنها از جانب دولت های گوناگون انجام نپذیرفته است. و اکنون انتظار می رود دولت سیزدهم با تمام قوا وارد عمل شود و این نقیصه بزرگ را درمان نماید. البته هنوز آثاری از ورود تیم اقتصادی دولت آشکار نیست ولی بطور قطع باید در حال برنامه ریزی باشند

و این امر به اندازه اهمیت و بزرگیش نیازمند زمان است تا کار کارشناسی صورت گیرد. گلوگاه های زیادی باید مورد توجه قرار گیرند تا این اقتصاد مشکلدار به ریل درست برگردد. از جمله وابستگی شدید بودجه و دیگر مقدرات کشور به درآمدهای نفتی، ناکارآمدی سیستم بانکی و مالیاتی، فساد اداری و سیستمی، بروکراسی و دیوانسالاری عریض و طویل و دولت های فربه و ناکارآمد، عدم توجه واقعی به تولید و وجود موانع متعدد در سر راه تولید و تولید کننده، عدم شفافیت در فرایندهای اقتصادی، وجود نقدینگی هنگفت و سرگردان در کشور … و چندین و چند مورد دیگر که نیازمند کار دقیق و جهادی است! گذشته نشان می دهد وابستگی مقدرات کشور به درآمدهای نفتی باید قطع شود چرا که علاوه بر تاکید کارشناسان امربه این موضوع و اهمیت حیاتی آن، حداقل از ۲ دهه پیش رهبرمعظم انقلاب در این باره تذکر داده‌اند و همواره به این مساله تاکید داشته اند اما دریغ از یک قدم مثبت در راستای تحقق این هدف بزرگ که اگر اجرایی شود بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی و غیر اقتصادی کشور که کاملا متاثر از این قضیه می باشد بر طرف خواهد شد. در واقع صورت مساله مشکلات اساسی اقتصاد کشور را تقریبا همه و منجمله دولتمردان و شخص روسای جمهور می دانند اما سئوال اصلی ومهم این است که چرا در تمام این سالها دولتهای مختلف اقدام اساسی و زیربنایی برای رفع همیشگی این معضلات انجام نداده اند؟! چرا با اینهمه تاکید و علی رغم دانستن و اقرار و اعتراف به این معضل اما مجلس ها و دولتها گامی اساسی در این ارتباط بر نداشته اند؟ اگر نگوئیم عمدی در کار بوده است حداقل ترک فعل آنها قطعی است؟ حالا چرا برای این ترک فعل مهم هیچ مسئولی باز خواست نشده و نمی شود؟ احتمالا چون انجام کارهای زیربنایی و اساسی سخت و مشکل است وبه تخصص، دانایی، علم و دانش گسترده ای نیاز دارد و دولتها معمولا از زیر بار این کارهای سخت شانه خالی نموده‌اند زیرا خود را در این حد نمی دانستند و بیشتر به روزمرگی پرداخته اند! همچنین انجام این گونه اقدامات هر چند در دراز مدت به نفع کشور می باشد اما در کوتاه مدت و در سالهای اولیه اجرا دارای تبعات و گرفتاری های زیادی می باشد که هیچ دولتی حداقل تا به امروز حاضر به پذیرش مسئولیت آن نشده است. از طرفی دولتها و بویژه روسای جمهور تمایل دارند اقداماتی را انجام دهند که نتایج مثبت آن را دره‌مان دوره مدیریت دولت خویش شاهد بوده و به عنوان موفقیت خود از آن بهره برداری نمایند حال آنکه کارهای بنیادین معمولا در طولانی مدت به ثمر می نشینند. گفتن این نکته لازم است که انجام یک اقدام اساسی برای کشور به دلیل اینکه منافع غیر مشروع و زیاده خواهانه عده ای خاص را تحت الشعاع قرارداده و یا محدود می کند، با اعمال نفوذ آشکار و پنهان آنها در ساختارهای تصمیم گیری و اجرایی کشور و یا با هیاهو و توجیه های عوام فریبانه مواجه شده و جلو تحقق آن گرفته می شود. که امیدواریم دولت فعلی به دور از حواسی مختلفی که ممکن است عده ای دامن بزنند برای مناافع مردم کوتاه نیایند و با ارتباطی که با مردم دارند و اعتمادی که در حال شکل گیری است فرصت را غنیمت دانند و با اطلاع رسانی دقیق و صحیح به مردم کار را پیش ببرند. بر دولت انقلابی و مردمی است که برای پیشبرد اهداف مردم مدارانه و نجات کشور از مشکلات به جنگ بروکراسی و دیوانسالاری عظیم کشوربرود و علاوه بر قطع وابستگی بودجه به نفت مردم را از این بروکراسیهای پیچیده و فسادزا رهایی بخشد و شعار مبارزه با فساد خود را تحقق بخشد.