فلیست تصلح الرعیه الا بصلاح الولاه و لا تصلح الولاه الا باستقامه الرعیه؛ نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۶
به گزارش پایگاه خبری ربیع، پیرامون وعده های رئیس جمهور محترم دوره سیزدهم در همین ستون در شمارههای قبل اشاراتی داشتیم که در این شماره ادامه می دهیم. هنوز زمان زیادی از دوره سیزدهم دولت نگذشته است اما وعده هایی که داده شده در همین ایام کوتاه باید کلید خورده باشد تا بتوان در پایان دوره ارائه گزارش نمود. حالا و در رابطه با عملی و تحقق وعده ها، آنچه که میبایست بعنوان تضمینگر تحقق وعدهها و برنامههای علمی و عملی دولت محترم مدنظر قرار گیرد، تقویت ابعاد نظارتی درون سازمانی و همچنین جلب نظارت عمومیبر عملکرد دستگاههای دولتی و نهادها و موسسات وابسته به دولت و همچنین عرصه بازرگانی و بخش خصوصی مرتبط با آمور ضروری جامعه میباشد که از جمله راه کارهای مهم، جهت تقویت گزارههای نظارت مردمی و دولتی، میتوان به اهمیت و ضرورت شفاف سازی در دستگاههای مذکور اشاره نمود.
تردیدی نیست که مراقبت و ایجاد تمهیدات لازم در جهت افزایش سطح رضایتمندی مردم از حاکمیت از وظایف کلیدی مدیران سطوح مختلف است بدیهی است مدیران میانی و حتی پایین در صورت اشراف به وظایف قانونی خود میتوانند تا میزان قابل ملاحظهای به این مهم جامه عمل بپوشانند و گامی موثر و پایدار در جهت رفع فسادها و تبعیضهای ناشی از نبود وضوح و شفافیت در عملکرد دستگاههای حاکمیتی بردارند. راهها و روزنههای فساد باید در همه عرصهها از مرکز تا پایین ترین سطوح کشور بسته شود. نمایندگان عالی دولت، برابر قوانین موضوعه و شرح وظایف، بر جریان کلیه آمور در دستگاهها و دوایر حوزه تحت مدیریت خود، نظارت عالیه دارند که اگر این نظارت دقیق و درست اعمال شود می تواند بسیاری از مشکلات مردم را مرتفع نماید و وعده های داده شده را تحقق بخشد. بنابر این نمایندگان دولت باید با حسن تدبیر و ایجاد ساز و کارهای لازم برای روان سازی مسیر، با کوشش و تلاش کلیه عوامل و ابزارهای حاکمیتی در بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، سیاسی و امنیتی مسیر تحقق رضایتمندی عمومیرا هموار و موجبات نیل به آن را فراهم سازند، زیرا در برابر همه اتفاقات و وقایع محدوده جغرافیایی که در تقسیمات کشوری قلمرو نفوذ آنان تعریف وتعیین شده است مسؤلیت دارند وباید در مقابل مقامات مافوق و مردم پاسخگو باشند.
نقش نمایندگان دولت در مناطق، تشریفاتی نیست و صرفا به کلنگ زنی در آغاز اجرای پروژهها و افتتاحیهها و اختتامیهها وشرکت در جلسات و سمینارها و ایراد سخن در مراسمات محدود نمیگردد بلکه بهتر است مخصوصا کمتر سخن بگویند و بیشتر عمل کنند، مگر نه اینست که به عمل کار برآید! بدون شک تعداد افراد آلوده نسبت به افراد صالح و دلسوز در دستگاههای حکومتی ناچیز و محدود است، اما جو روانی نسبت به وجود فساد در جامعه، مخرب و شکننده میباشد. قطعا شفاف سازی بعنوان کم هزینه ترین عامل جهت پیشگیری و مبارزه با فساد بعنوان راهکاری ارزشمند و تاثیر گذار توسط نمایندگان دولت میتواند بعنوان گامیبرجسته در این راه دشوار اجرایی و عملیاتی شود. راهکارش هم این است که بودجههای مشخص شده در هر بخش و شهرستان و استان منتشر شود و پیگیری ها و نظارتها نیز منظم باشد ومردم از روند آمور کاملا مطلع گردند. باید بصورت مداوم پیشرفت کارها در معرض دید عموم قرار داشته باشد و گزارش عملکرد و پیشرفت کارها را بصورت نوبه ای به اطلاع عموم برسانند. البته شهرداریها نیز خود را تافته جدا بافته ندانند و به همین نحو عمل نمایند. شفافیت تمام و کامل انتظار مردم است که اعتماد آفرین نیز خخواهد بود. چقدر خوبست مدیران در هر جایگاهی خود را موظف بدانند حد اقل هر سه ماه یکبار عملکرد خود را از طریق رسانهها به اطلاع عموم برسانند. این اقدام سبب میشود تا دستگاههای اجرایی که باید عملکرد خود را بیش از پیش در معرض نگاه و قضاوت عمومیقرار دهند با حساسیت و توجه تام نسبت به ارتقاء سطح کارایی مجموعه تحت مدیریت خود چاره اندیشی نمایند و افراد نا کارآمد نیز برای خداحافظی با پست تحت اشغال خویش و جایگزینی فرد واجد توانایی و شرایط خود را آماده نمایند. قطعا با این اقدام، سؤاستفاده و زد و بندهای پشت پرده برای کامجویی نامشروع از موقعیتها و سمتها که امانت الهی برای خدمت به بندگان خدا میباشد نه طعمه، محدود تر میگردد و افزایش دامنه رضایتمندی و کاهش اثر گذاری بازار شایعات علیه مسؤلین و جمهوری اسلامینیز از جمله نتایج مطلوب آن خواهد بود. باید آنچه موجب رنجش خاطر مردم شده و می شود شفاف سازی گردد از جمله، نحوه جذب و استخدام نیرو در ادارات که مقوله مهم و تاثیر گذار است و در گذشته بیشتر آقازاده ها و مرتبطین و… جذب شدهاند یا مثلا مدیران به همدیگر نان قرضی دادهاند آن یکی بچه و شخص مورد نظر این یکی را جذب و استخدام و حتی مدیریت داده است و بالعکس؟! شفافیت در این موضوع ضمن از بین بردن نقش روابط ویژه و پارتی بازی و نفوذ افراد فاقد صلاحیت در مجموعه دولت، آینده کشور را تا حد زیادی تحت شعاع خود قرار میدهد. زیرا مسئولینِ فردا از دل همین افراد انتخاب و بیرون کشیده میشوند که قطعا اگر دقت نظر کافی جهت گزینش و جذب افراد در دستگاههای دولتی وجود نداشته باشد، میتواند برای آیندهٔ کشور بستر خطر جدی و جبران ناپذیر را فراهم سازد. پس باید نحوه جذب و بکارگیری نیروها در بدنه دولت بعنوان امری ضروری و حیاتی شفاف سازی شده و این اقدام از طریق آزمونهای سراسری با ایجاد شرایط مساوی و برابر برای تمامیداوطلبان صورت پذیرد. اینکه شهردار تهران اقدامی کرد و براحتی از آن گذشت نمونهای است که دیگر نباید در هیچ جای کشور اتفاق بیفتد. نکته آخر اینکه، به فرموده مولای متقیان در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه، (فلیست تصلح الرعیه الا بصلاح الولاه و لا تصلح الولاه الا باستقامه الرعیه؛ نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۶) کشور اصلاح نمیشود مگر اینکه کارگزاران و زمامدارانش صالح باشند. آنها نیز اصلاح نمیشوند مگر به استقامت و پشتکار مردم. لذا عملیاتی شدن تاکیدات مقام معظم رهبری برای مبارزه با مفاسد و اصلاح امورمستلزم پشتیبانی همگانی و همه جانبه مردمیبرای تنگ کردن عرصه بر مفسدینی میباشد که به هر حیله ای زیر پوست نظام اسلامیجا خوش کرده اند و راهکار حل این مشکل جذب و گزینش درست و توجه به شایسته سالاری است و نه گفتن به همه ارتباطات فامیلی و گروهی و توصیه ای و…