به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، سمینار علمی ـ پژوهشی بررسی تئاتر ایران پس از انقلاب اسلامی در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صبح امروز، ششم بهمن ماه در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر آغاز شد.

نخستین مقاله این نشست مربوط به بازتاب مفهوم انقلاب ۵۷ در نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» با تکیه بر آرایمیشل فوکو است که بهروز محمودی بختیاری عضو هیأت علمی گروه آموزشی هنرهای نمایشی دانشگاه تهران و نیلوفر زارع کارشناس ارشد ادبیات نمایشی دانشگاه تهران، نویسنده و پژوهشگر تئاتر آن را آماده کرده‌اند.

در ابتدای بحث بهروز بختیاری طی سخنانی گفت: تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران، نقش عناصر فکری و فرهنگی (به ویژه فرهنگ مذهبی) در ایجاد تحولات انقلابی و تغییرات اجتماعی اساسی، چندان مورد توجه نظریه پردازان انقلاب قرار نگرفته است. با رخداد انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و در پرتو واقعیات آن، تحولات قابل ملاحظه‌ای در عرصه نظریه‌پردازی انقلاب به وجود آمد.

وی در ادامه افزود: از جمله متفکران مهم غربی که انقلاب ایران را مورد تحلیل قرار دادند، میشل فوکو است. او انقلاب ایران را موید نظریه خود درباره قدرت و چهره نوینی می‌داند که از قدرت ترسیم می‌کند. از نظر او قدرت پدیده‌ای است که از پایین به بالا اعمال می‌شود و با انتشار در همه عوامل اجتماعی به موقع خود را نشان می‌دهد. از نظر فوکو روشنفکران یا احزاب سیاسی در براندازی رژیم شاه هیچ نقشی نداشتند بلکه در واقع این توده‌های مردم بودند که روشنفکران را به دنبال خود کشیدند و نقشی پیشتاز در انقلاب ایران ایفا کردند.

بختیاری با اشاره به دو نمایشنامه مهم در زمینه انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب گفت: یکی نمایشنامه «ما نمی‌شنویم» غلامحسین ساعدی و دومی «آهسته با گل سرخ اکبر» رادی است. شاید هیچ نمایشنامه دیگری به این شفافیت انقلاب سال ۵۷ را تشریح نکند.

در ادامه نیلوفر زارع با بیان اینکه آنچه خط اصلی نمایشنامه است تحولات نظریه پردازان انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد، افزود: در این راستا از نظریه پردازان مشخص نظریه اعمال قدرت میشل فوکو است. هدف از نگارش این پژوهش نیز بررسی مختصات فرهنگی انقلاب و نفوذ آن در تاریخ نگاری آن دوره بوده است.

وی با اشاره به ترمینولوژی انقلاب اسلامی و تعاریف نظریه پردازان مختلف گفت: آنچه دغدغه من در این کار بوده، بررسی نمایشنامه‌نویسی و اینکه بفهمیم در آثار و شرایط آن دوره چطور کارها بازسازی شده است و اکبر رادی چگونه در کار خود به وقایع انقلاب اسلامی پرداخته، شخصیت‌ها را معادل‌سازی کرده و در نهایت به یک ساختار داستانی براساس انقلاب اسلامی رسیده است.

زارع در ادامه گفت: آنچه در انقلاب اسلامی ایران وجود دارد، اینکه شخصی جامعه را متحول می‌کند که البته در نمایشنامه اکبر رادی هم با ورود جلال به خانواده، همه چیز دچار تحول می‌شود و رادی انقلاب بیرونی را چکیده کرده و در انقلاب درون خانواده خلاصه کرده است.

وی اظهار داشت: آنچه نتیجه گیری من در این مقاله بوده این است که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که هنرمند در آن مسئول زمانه خویش است و از هنر در زمانه خود استفاده می‌کند؛ کاری که اکبر رادی آن را در آهسته با گل سرخ دراماتیزه و شخصیت‌های حقیقی انقلاب را جایگزین وقایع نگاری خود کرده است.

انتهای پیام/