به گزارش پایگاه خبری ربیع، با توجه به توقف موقت حملات اسرائیل و ایران علیه یکدیگر، تا ابعاد توقف جنگ نظامی روشن نشود و توقف جنگ به مرحله پایدار نرسد نمی‌توان تحلیلی از وضعیت آینده ارائه کرد.

اما می‌توان از ۱۱ روز جنگ تحمیلی علیه ایران گزاره‌های راهبردی استخراج کرد:

این جنگ نشان داد که معنویت و اتکال به خداوند تنها راه پیروزی بر دشمن است.

نقش رهبری در عبور دادن ایران از بحران‌ها بار دیگر اثبات شد.

ایران علیرغم ضربه شدید اولیه که هدف آن قطع سیستم عصبی نیروهای مسلح بود به سرعت خود را بازیابی و بازسازی کرد و در موضع آفند قرار گرفت.

اگر چه سیستم پدافندی ایران آسیب‌پذیر بود و جنگنده‌های دشمن بدون مزاحمت در آسمان کشور جولان می‌دادند اما سیستم پدافندی اسرائیل با وجود سامانه‌های پیشرفته و حمایت آمریکا و سایر کشورها بسیار آسیب‌پذیرتر بود.

ایران در عملیات موشکی، قدرت بلامنازع خود در عرصه موشکی را به جهان اثبات کرد.

دشمن به اهداف راهبردی خود که نابودی توان موشکی و هسته‌ای ایران بود دست نیافت. اگر چه در عرصه هسته‌ای تاسیسات و زیرساخت‌ها دچار آسیب شدند اما این آسیب‌ها به سرعت قابل جبران است.

رژیم صهیونیستی در طول تاریخ حیات نامشروع خود در هیچ جنگی متحمل چنین خسارات و تلفاتی نشده بود. انتشار تصاویر ویرانی شهرهای مهم مانند تل‌آویو و حیفا، علاوه بر اثبات پوشالی بودن نظام امنیتی در اسرائیل، قرار گرفتن رژیم در مسیرهای ترانزیتی و طرح‌های اقتصادی را در معرض تردید قرار داد.

حمله به پایگاه العدید آمریکا در قطر نشان داد آمریکا در منطقه در مقابل ایران بسیار آسیب‌پذیر است. نگرانی جهانی از انسداد تنگه هرمز نشان داد ایران با استفاده از این کارت می‌تواند معادلات را تغییر دهد.

ایران از بسیاری از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و راهبردی خود استفاده نکرد. دلیل این امر اطمینان از پیشبرد و اداره جنگ بدون استفاده از این ظرفیت‌ها بود.

مدیریت هوشمندانه جنگ باعث شد دشمن به ضربه زدن به زیرساخت‌های اقتصادی و انرژی ایران فکر نکند.

در عرصه سرمایه انسانی، دشمن صهیونیستی ضربات سختی به ایران وارد کرد. با قطعیت می‌توان گفت تنها ناترازی در این جنگ، در حوزه سرمایه انسانی است. لازم است ایران با سرمایه‌گذاری در حوزه عملیات ویژه، این ناترازی را برطرف کند.

در عرصه مدیریت جبهه داخلی، ایران به خوبی توانست چالش‌ها و تهدیدهای دشمن صهیونیستی را مدیریت و مهار کند. اسرائیل در طراحی خود بر روی فروپاشی جبهه داخلی در ایران با استفاده از شبکه همکار خود و ابزارهایی مثل ریزپرنده‌ها حساب ویژه‌ای باز کرده بود.

این جنگ به تقویت روحیه ملی و انسجام ایرانیان منجر شد. در سال‌های بعد از جنگ، در هیچ مقطعی ایرانیان تا این اندازه از نظام سیاسی و تدابیر و سیاست‌های آن حمایت نکرده بودند. این جنگ سرمایه اجتماعی نظام و نیروهای مسلح را افزایش داد و ضدانقلاب را مأیوس و سرخورده کرد.

این جنگ نشان داد که باید همانند اوایل انقلاب، راهبرد مردمی‌کردن امنیت در حوزه امنیت داخلی در دستور کار قرار گیرد و از ظرفیت‌های عظیم مردم در این زمینه استفاده کرد.

این جنگ نشان داد سرمایه‌گذاری در حوزه نظامی از نان شب هم واجب‌تر است و اتفاقاً دنیای کنونی دنیای موشک‌هاست. این جنگ نشان داد باید به سرعت برای ساخت یا خرید تسلیحات و تجهیزات جدید به ویژه در حوزه پدافندی و همچنین هواپیماهای پیشرفته اقدام کنیم.

این جنگ ارزش جهاد مدافعان حرم که ایران را از جنگ دور نگهداشتند و اجازه ندادند جنگ به داخل ایران کشیده شود را نشان داد. این جنگ ثابت کرد که ایران باید به سرعت به ترمیم شبکه منطقه‌ای خود اقدام کند.

این جنگ، چهره دشمنان داخلی و خارجی را برای ایرانیان آشکار کرد و اجماع عمومی بر روی مصادیق دشمن را افزایش داد.

در این جنگ جایگاه ایران در افکار عمومی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی به‌ویژه در جهان اسلام ارتقا پیدا کرد.

این جنگ نشان داد که ایران باید در همکاری‌های خود با نهادهای بین‌المللی مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تجدید نظر کند به این دلیل که این نهادها در خدمت قدرت‌های سلطه‌گر هستند.

این جنگ آسیب‌های موجود را عیان نموده و به رخ مسئولان ذیربط کشاند. حکمرانی عاقلانه برطرف کردن این آسیب‌ها را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

احمد زارعان