به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، همزمان با برپایی نمایشگاه چهل سال فعالیت هنری پرفسور آلفرد سوایلند استاد کرسی هنر عکاسی آکادمی هنر آلمان در موزه آلبرتینای اتریش، رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران با وی پیرامون رویکرد هنریاش و چشماندازی که در میان میراث فعالیت چهل ساله خود به سوی ایران با اختصاص ۶ تابلو گشود، به گفتگو نشست.
وی درباره پیشینه هنری خود گفت: هنر عکاسی برای من از جوانی با اهمیت بود و همین سبب شد علائق، مطالعات و سپس تحصیلات خود را در این رشته ادامه داده و به صورت یک عکاس بتوانم درخصوص سبکها و الگوهای مختلف این هنر مدرن به آموزش و پژوهش بپردازم. اما طبیعتاً کار حرفهای من کمی بیش از ۴۰ سال پیش یعنی در زمانی که فرهنگ آمریکایی، فرهنگ غالب اروپا بود، آغاز شد. مهمترین سبک در هنر عکاسی از دهه هفتاد در آمریکا با عکاسی رنگی هنری کار خود را شروع کرد. تا پیش از این عکس رنگی صرفاً برای تبلیغ کالا و یا بهره برداری خبری بود و عکس هنری به صورت سیاه و سفید تهیه میشد.
سوایلند اظهار داشت: من نیز مثل بسیاری از جوانان اروپایی شیفته مظاهر فرهنگی آمریکا بودم. سفر من به آمریکا برای عکسبرداری از ویژگیهای هنری و فرهنگی جامعهای که توانسته بود در همه ابعاد اروپا را تسخیر نماید، آغازی شد برای یک دوران نسبتاً طولانی فعالیت؛ ۸ سال کار در آمریکا و در موضوعی جذاب که رنگ، نور و سایه، خط افق و سطوح است. این ویژگیها در مراحل مختلف زندگی مرا بیش از پیش به عمق یک مکتب هنری خاص در رابطه با عکاسی کشاند.
استاد کرسی هنر عکاسی در آلمان اظهار داشت: در نگاه اول برای چشم یک عکاس رنگها، رابطه آنها و ارتباط بشر و طبیعت موضوع توجه است. این دقیقاً چیزی بود که در آمریکای آن دوران خود را به شکلهای مختلفی به نمایش میگذاشت. تابلوهای نئون رنگارنگ، تنوع طبیعت قابل تحسین و نوعی تضاد میان همه اجزاء طبیعتاً برای اروپائیها که سنت زندگی کلاسیک و تعریفشدهای را در آن سالها داشتند، هم غیر طبیعی و هم از جهت تنوع رنگ جذاب بود. این به ویژه برای نسلی که من به آن تعلق داشتم، شرایطی را فراهم میساخت که بکوشند از طریق تصاویر به آن سوی آتلانتیک سفر کنند.
وی درباره سفر به ایران و عکاسی از کشورمان گفت: یک ماه در ایران با مردم زندگی کردم و روزانه یک تصویر برداشتم، اما برای هر تصویر عمیقا به موضوع، نور، خط افق، شفافیت و چشمانداز اندیشیدم. مسئولان آلبرتینا معتقدند تصویر بم بیشترین توجه را برانگیخته و من از این جهت مفتخرم و تمام مصاحبه هایم را در پای این تصویر انجام دادم.
این استاد عکاسی اظهار داشت: نگاهی که در فرهنگ ایرانی خود را به نمایش میگذاشت، برای من جذاب و قابل مطالعه بود. سفر به ایران دارای چند بُعد مختلف بود. ابتدا برای یافتن تأثیر و رابطه دنیایی که توانسته است در مقابل امپراتوری روم سر خم نکند این سفر آغاز شد اما بعد با دیدن استمرار حس عمیق دفاعی که در اشکال مختلف با حفظ یادمانهای جنگ هشت ساله یعنی بزرگترین و طولانیترین جنگ قرن گذشته، تکامل یافت. دیگر برای من روشن بود که چرا ایران در مقابل امپراتوری روم زانو خم نکرد و این امپراتوری روم بود که در مقابل ایران به زانو نشست.
سوایلند اظهار داشت: این سفر به من نشان داد ما ایران را نشناختهایم و این عدم شناخت و درک ما از ایران، بزرگترین عامل نادانی ما در رابطه با دنیای شرق میتواند باشد. در این کلمات اغراق نیست بلکه بیشتر معتقدم که واقعیتی در دل دارد، به تعبیری ایران نمایندگی شرق را برای ما داشته است چه در زمانی که هرودوت از دنیای مقابل یونان صحبت میکند و چه در دوران میانهای که ایران عامل تجارت و کالا میان شرق و غرب بود.
این استاد عکاسی گفت: ایران در یک دنیای مدرن و سنتی روزگار میگذراند، به تعبیری به سوی مدرنیته پنجره باز کرده اما ریشه خود را در عمق تاریخی خویش قرار داده است. این دوگانگی دو تصویر در هم بافته شده را به شما نشان میدهد. شما وقتی بر فراز برج میلاد بلندترین سازه ایران امروز قرار میگیرید این را به راحتی خواهید دید؛ دو آدرس در مقابل شماست، یکی مکان دینی و آئینی تاریخی و یکی مکان مدرن و تفریحی.
وی در پایان گفت: موزه آلبرتینا وین به پاس چهل سال فعالیت تکنیکی من پذیرفت تعدادی از تابلوها را برگزیند و من بی نهایت خرسند شدم که ۶ اثر از مجموعه ایرانم برای نمایش بر دیوار آلبرتینا نامزد شد و مقالات زیادی با اشاره به همین آغاز و پایان فعالیت هنری من در رسانهها انتشار یافت که عنوانش «از آمریکا تا ایران» بود.
انتهای پیام/